جی. آر. آر. تالکین، نویسنده مشهور ژانر فانتزی-حماسی، کتاب «هابیت» را نوشت که الهامبخش خلق اژدهایان فانتزی برای نسلهای بعد شد. علاوه بر این، او در دیگر داستان هایش در دنیای «ارباب حلقهها» هم به موضوع اژدهایان پرداخته است.
به گزارش روزیاتو، با اینکه امروزه اژدهایان پای ثابت ژانر فانتزی شدهاند؛ مطرح شدن این موضوع در کتاب هابیت که در سال ۱۹۳۷ منتشر شد، در زمان خود ایدهای نوآورانه بود.
اژدهایان خلقشده توسط تالکین بسیار باهوش و به خوبی شخصیتپردازی شده بودند و میتوان گفت که به نوعی نسخه تکاملیافته هیولاهای افسانهای اسکاندیناوی هستند. سهگانه «هابیت» به کارگردانی پیتر جکسون به خوبی این موضوع را نمایش داده است.
«هابیت» اولین اثر منتشرشده از دنیای ارباب حلقهها بود. شخصیت شرور اصلی این اثر، یک اژدها بود که نشاندهنده نقش مهم اژدهایان در افسانههای سرزمین میانه است. تالکین از سال ۱۹۱۴ داستانهایی در ارتباط با سرزمین میانه و اژدهایانش نوشت که توسط پسرش پس از مرگ او منتشر شدند.
اسکاتا
ائووین یکی از شخصیتهای بهیادماندنی «ارباب حلقهها» بود و در اثر «بازگشت پادشاه»، شاخی را به مری هدیه داد که از گنجینه اسکاتا، یکی از اژدهایان بزرگ، به دست آمده بود.
ائووین توضیح داد که این شاخ توسط ائورل از شمال آورده شده است. ائورل یکی از پادشاهان قدیمی روهان بود که در سالهای ۲۴۸۵ تا ۲۵۴۵ زندگی میکرد.
در آن زمان، روهیریمها بیشتر در مناطق شمالی زندگی میکردند و موقعیت مکانی آنها در نزدیکی کوهستان خاکستری که به عنوان «ارد میترین» شناخته میشود، بود.
این منطقه قلمروی اسکاتا بود.
کسانی که سریال «حلقههای قدرت» را تماشا کردهاند، رووانیون را به عنوان محل زندگی هارفوتها در عصر دوم میشناسند.
تالکین در مقدمه «ارباب حلقهها» به مکان زندگی هارفوتها اشاره کرده و اسکاتا نیز در همان نواحی زندگی میکرده و به عنوان «اژدهای بزرگ ارد میترین» معرفی شده است.
داستان اسکاتا بیشتر در ضمیمه A «ارباب حلقهها» آمده، اما فیلمهای ارباب حلقهها و هابیت پیتر جکسون به این جزئیات نپرداختهاند.
یکی از روهیریمها اسکاتا را کشت و این اتفاق منجر به نزاعی با دورفها بر سر گنجینه او شد.
گلاورونگ
گلاورونگ، شخصیت شرور اصلی داستان «تورین تورامبار»، فصل بیست و یکم رمان «سیلماریلیون» بود.
به همین دلیل، او در کتاب «فرزندان هورین» نیز نقش مهمی داشت که نسخه جایگزینی از داستان تورامبار به شمار میآمد.
کریستوفر، پسر تالکین، پس از انتشار «سیلماریلیون»، نسخه طولانیتری از داستان تورامبار را ویرایش و منتشر کرد.
نتیجه این کار، رمانی بود که به شرح سقوط هورین و نابودی فرزندانش توسط گلاورونگ میپرداخت.
در سال ۱۹۱۴، تالکین روی داستان کولروو، یکی از شخصیتهای اساطیر فنلاندی، کار میکرد. او بعدها این داستان را به داستان تورین تورامبار تبدیل کرد. تالکین اولین پیشنویسهای خود درباره سرزمین میانه را در سال ۱۹۱۴ نوشت که شامل شخصیت اِئارندیل نیز بود. بنابراین، گلاورونگ، بهعنوان یکی از اولین اژدهایانی که تالکین خلق کرد، نقش مهمی در شکلگیری جهان «ارباب حلقهها» و افسانههای مرتبط با آن داشته است.
گلاورونگ طلسمی روی نینور، خواهر تورین گذاشت تا گذشتهاش را فراموش کند.
تورین که در بزرگسالی او را نمیشناخت، وقتی که با نینور ملاقات کرد، عاشق او شد. این داستان در نهایت به یک تراژدی منتهی شد.
همچنین، گلاورونگ مسئول سقوط قلمروی الفها در نارگوتروند بود که توسط فینرود فلاگوند، برادر گالادریل، تأسیس شده بود.
فینرود یکی از مهمترین شخصیتهای عصر اول بود، تا اینکه گلاورونگ به قلمروی او حمله و آن را تصرف کرد.
گلاورونگ اولین اژدهای خلقشده توسط مورگوت بود که به عنوان «پدر اژدهایان» شناخته میشود و احتمالاً یکی از خطرناکترین و ویرانگرترین آنها باشد.
آنکالاگون
آنکالاگون سیاه، بزرگترین اژدهایی بود که مورگوت خلق کرد و برخلاف گلاورونگ، بالدار بود.
در حالی که گلاورونگ نتیجه آزمایشهای اولیه مورگوت برای خلق اژدهایان بود، آنکالاگون یک نمونه تکاملیافته و کشنده بود.
هر دوی آنها به عنوان «اژدهایان آتشین» در داستانهای تالکین مطرح شدهاند.
این اژدهایان آتیشن در زبان کوئنیا به «اورولوکی» شهرت داشتند.
آنکالاگون در جنگ خشم، یکی از بزرگترین جنگهای بلریاند، در کنار مورگوت جنگید.
این جنگ باعث نابودی بیشتر بلریاند شد و عصر اول را به پایان رساند و آغاز عصر دوم را رقم زد.
آنکالاگون و اژدهایان همراهش نقش مهمی در این نابودی گسترده داشتند.
این اژدهای عظیم توسط اِئارندیل، پدر الروند، کشته شد.
اِئارندیل با کمک عقابهای بزرگ توانست آنکالاگون را شکست دهد و او را از آسمان سرنگون کند. سقوط آنکالاگون باعث نابودی برجهای تانگورودریم شد.
برخلاف برخی دیگر از اژدهایان معروف تالکین، این اژدهای آتشین تاکنون در اقتباسهای سینمایی نمایش داده نشده است.
اسماگ
اسماگ طلایی، اژدهای شرور «هابیت» بود و نقش مهمی در فیلم دوم سهگانه هابیت به کارگردانی پیتر جکسون داشت.
بیلبو و همراهان تورین در هابیت: برهوت اسماگ (Hobbit: The Desolation of Smaug) با این اژدها روبرو شدند، اما این بارد کماندار بود که در نهایت این هیولا را از پا درآورد.
غرور و هوش اسماگ او را به اژدهایی متفاوت و خاص در دنیای ادبیات سال ۱۹۳۷، زمانی که کتاب هابیت برای اولین بار منتشر شد، تبدیل کرد.
اسماگ نمادی از ویژگی مشترک اژدهایان در سرزمین میانه بود: نگهبانی از ثروت و جمعآوری گنجینهها.
او اجداد تورین را از اِرِبور بیرون راند و مالک گنجینه عظیم آن شد.
در «ارباب حلقهها»، گندالف به فرودو میگوید که «دیگر هیچ اژدهایی وجود ندارد که آتشش به اندازهای داغ باشد تا حلقههای قدرت را ذوب کند». یعنی اگرچه اسماگ به عنوان یکی از شناختهشدهترین اژدهایان در دنیای تالکین به حساب میآید، اما قدرتمندترین آنها نیست.
source