تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا در گفت و گوی اختصاصی با «آرمان امروز»:
آرمان امروز-رضا پورحسین: کم تر کسی تصور می کرد که واقعه ۷ اکتبر منطقه خاورمیانه را به سمت و سویی سوق دهد که سایه جنگ همه جانبه بر آن سنگینی کند و وضعیت را به بحرانی ترین حالت ممکن در قرن بیست و یکم برساند؛ بحرانی که با ترور سیدحسن نصرالله و هدف قرار گرفتن سفارت ایران از یک سو و دو حمله موشکی گسترده ایران علیه اسرائیل از سوی دیگر، به نقطه انفجار رسیده و آینده خاورمیانه را در هاله ای از ابهام قرار دهد.
آینده ای که بی شک ابرقدرت های خاورمیانه می خواهند وزنی تعیین کننده در آن باشند و برای خود منافعی تعیین کنند. منافعی که بی شک در تضاد با منافع بازیگران برون منطقه ای نظیر آمریکا قرار می گیرد همین تضاد منافع است که در هفته های اخیر دولت ایالات متحده را به تکاپو واداشته است تا راهبردی متفاوت را شکل دهد. آن چه در این میان مطرح می شود این است که آیا بار دیگر احتمال دارد تا از دل این تنش بی سابقه، سندی جامع برای توافقی همه جانبه خارج شود.
«امیرعلی ابوالفتح»، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل و آمریکا در این رابطه در گفت و گویی اختصاصی به روزنامه «آرمان امروز»، گفت: موضوعات منطقه را نباید به صورت صفر و یک مشاهده کرد و نمی توان در خصوص تحولات پیش رو به صورت قطعی بله و خیر گفت. ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا نه جنگ تمام عیار می خواهد و نه تمایلی دارد که صلح به صورت کامل برقرار شود. منافع آمریکا در برقراری آرامش ۱۰۰ درصدی در غرب آسیا نیست و از سوی دیگر نیز هیچ گاه خواهان یک جنگ تمام عیار نبوده است.
وی افزود: منافع آمریکا اقتضا نمی کند که غرب آسیا وضعیتی مشابه آمریکای لاتین داشته باشد. ایالات متحده آمریکا به دنبال یک چهارچوبی است که در آن تنش و صلح در کنترل دولت خود بوده و بتواند یک توازنی در منطقه ایجاد کند. آمریکا می خواهد جوانب و ابعاد هر تنشی تحت کنترل خودش باشد تا منافع ایالات متحده به خطر نیفتد. در صلح نیز آمریکا خواهان تامین منافع خود است و اساسا در این راستا گام بر می دارد. این رویکرد به این علت است تا ایران و گروه های هم سو با ایران از نظر نظامی و قدرت مهار شوند.
آمریکا مشخصا خواهان نابودی حماس و حزب الله در حداقل حالت ممکن است، هر چند در زمان حال ممکن نباشد. آمریکا در حال حاضر خواهان این است که اسرائیل پاسخ عملیات وعده صادق ۲ را بدهد اما مشخصا نمی خواهد تنش به سطح بی سابقه ای برسد. جنگ تمام عیار در خاورمیانه به ضرر آمریکاست زیرا در چنین جنگی تاسیسات و اهداف متعددی از هر دو کشور هدف قرار می گیرند که این مطلوب آمریکا نیست. بی شک هدف قرار گرفتن موقعیت های متعدد در ایران و اسرائیل، شرایط را به کلی تغییر می دهد و منجر به درگیر شدن سایر کشورها نیز در جنگ می شود.
وی افزود: در چنین مرحله ای احتمالا تنگه هرمز نیز ناامن می شود و عملا تامین انرژی جهان با مشکل عدیده مواجه می شود. این امر در فاصله ۳ هفته مانده تا برگزاری انتخابات آمریکا یک کابوس برای دولت دموکرات ها خواهد بود.
ابوالفتح تصریح کرد: آمریکا در حد کمک های اطلاعاتی و فنی برای پاسخ دادن به ایران با اسرائیل همکاری می کند و تلاش می کند خط و نشان کشیدن های اسرائیل برای ایران را تعدیل کند. آمریکا به هیچ وجه تمایل ندارد که ایران به لبنانی دیگر بدل شود و تلاش می کند تا رویکرد و نحوه پاسخگویی اسرائیل را به کلی دگرگون کند.
وی خاطرنشان کرد: با وجود این که آمریکا به صورت علنی از اسرائیل حمایت می کند اما برای آن ها نیز محدودیت هایی وجود دارد. گروه هایی در داخل آمریکا وجود دارند که هرگاه مشاهده کنند که منافع ملی ایالات متحده در خطر است، محدودیت های جدی برای اسرائیل وضع می کنند همانگونه که تا به امروز نیز این کار را انجام داده اند.
ابوالفتح توضیح داد: اسرائیل در روزهای اخیر لفاظی های متعددی علیه ایران انجام داده است اما به مرور میزان جنگ گفتاری آن ها کاهش یافته است که نشان می دهد از این پس تقابل ها محدود و کنترل شده است تا یک جنگ تمام عیار در منطقه شکل نگیرد. مساله صرفا ایران نیست زیرا اگر یک جنگ سراسری در منطقه شکل گیرد، مشخصا چین و روسیه نیز تحرکاتی خواهند داشت.
وی افزود: این نگرانی در میان آمریکایی ها وجود دارد که روسیه یک بار به صورت جدی در جنگ سوریه مداخله و از حکومت بشار اسد حمایت کرد و این احتمال وجود دارد که در جنگ بعدی نیز روسیه به شکلی مقابل آن ها قرار گیرد. این رویارویی ها به نفع هیچ یک از طرفین نیست و وضعیت اقتصادی جهان پس از جنگ اوکراین به شکلی است که دیگر این رویارویی ها را تحمل ندارند. لحظات حساسی است و آن ها به دنبال یک جرقه بزرگ نیستند.
این تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است برجام دیگری از دل این وضعیت حاصل شود، گفت:
آمریکا در حال حاضر توافق با ایران را می خواهد اما مساله این است که برجام ۲۰۱۵ دیگر منافع آمریکا را تامین نمی کند. آن ها می خواهند خیالشان از طرف تهدیدهای ایران برطرف شود اما برجام ۲۰۱۵ دیگر این کارآیی را ندارد. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در همان مقطعی که هنوز برجام برقرار بود، آمریکا و اوباما به دنبال یک توافق جامع تر با ایران بودند. این خواسته در زمان ترامپ نیز وجود داشت و سرانجام منجر به از بین رفتن برجام شد.
وی افزود: آمریکایی ها توافقی می خواهند که در آن تمامی دغدغه هایشان در منطقه حل شود و برنامه موشکی ایران را محدود کند. آمریکا توافق می خواهد اما به صورت جامع. ایران تا این لحظه با تغییرات جزئی در برجام موافقت کرده است. ایران همین امروز آماده است که در مورد نظم منطقه ای به توافق برسد و این روند نیز شروع شده تا یک چهارچوب امنیتی شکل گیرد. آمریکا یک سری اقدامات را کلید زده است و برای مثال می خواهد از عراق خارج شود و ایران نیز در مقابل اقداماتی را در دستور کار قرار داده است. بزودی این نظم منطقه ای برقرار می شود حتی اگر سندی امضا نشود.
ابوالفتح در گفت و گوی اختصاصی با روزنامه ارمان امروز، تاکید کرد: اما از سوی دیگر ایران در مورد مسائل موشکی به هیچ وجه کوتاه نمی آید و آمریکا نیز در خصوص این مساله سخت گیر تر شده است به خصوص پس از دو حمله ای که از سوی ایران علیه اسرائیل انجام شد.
وی افزود: بعید است در کوتاه مدت توافقی انجام شود که خروجی آن یک سند مکتوب باشد اما ممکن است در خصوص برخی مسائل به صورت دوفاکتو به توافق برسند. برای مثال ایران و اسرائیل به این جمع بندی رسیده اند که هر دو قابلیت تهاجمی قوی دارند اما بدون این که توافقی صورت گیرد. هنوز از خطوط قرمز یکدیگر عبور نکرده اند و به مناطق حساس یکدیگر حمله نمی کنند. هیچ مذاکره ای در این خصوص انجام نشده اما مشخص است که خطوط قرمز هم را شناخته اند. نظم جدیدی در منطقه شکل می گیرد حتی اگر سندی امضا نشود و این اتفاق قریب الوقوع است تا منافع بازیگرهای منطقه ای و فرامنطقه ای در خاورمیانه تامین شود.
source