Wp Header Logo 406.png

پل پیلار، عضو سابق سازمان CIA، اکنون عضو مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون و همچنین محقق مرکز اطلاعات و امنیت قرن 21 مؤسسه بروکینگز است. او در یادداشتی برای نشریه «ریسپانسیبل استیت کرافت» نوشت: هدف بنیامین نتانیاهو برای گرفتار کردن ایالات‌متحده در یک جنگ گسترده‌تر در خاورمیانه، تا حدی محقق شده است. اوایل این ماه، نیروهای آمریکایی برای دومین‌بار در سال جاری، به‌طور مستقیم در سرنگونی موشک‌هایی که ایران در تلافی حملات اسرائیل به منافع ایران، شلیک کرده بود، درگیر شدند. ایالات‌متحده همچنین به اهدافی در یمن حمله کرده است. جنگ با یمن، مانند تبادل آتش با ایران، مستقیماً نتیجه سیاست‌های اسرائیل در سرکوب فلسطینیان و کشتار در نوار غزه، پس از حمله حماس در ۷ اکتبر است.

با توجه به اینکه پایانی برای تشدید درگیری‌های اسرائیل دیده نمی‌شود و این تشدید در هفته‌های اخیر بر حمله اسرائیل به لبنان متمرکز بوده که برخی از رنج‌های نوار غزه را در آنجا تکرار کرده است، آمریکایی‌ها باید تأمل کنند که چگونه ایالات‌متحده در یک جنگ قبلی اسرائیل در آنجا گرفتار شد و آن نتیجه تراژیک که ۴۱ سال پیش در این هفته اتفاق افتاد، شکل گرفت. اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد که آغاز اشغالی بود که تا سال ۲۰۰۰ به‌طور کامل پایان نیافت. آن حمله اسرائیل به لبنان، مانند حمله کنونی، مستقیماً مربوط به همان سیاست اسرائیل در ضربه زدن و سرکوب فلسطینیان بود. 

حمله اسرائیل و اشغال لبنان به‌طور قابل‌توجهی رنج‌های لبنانی‌ها و همچنین پناهندگان فلسطینی در آنجا را افزایش داد. یکی از هولناک‌ترین لحظات این جنگ، کشتار در اردوگاه‌های پناهندگان صبرا و شتیلا در سپتامبر ۱۹۸۲ بود. نیروهای شبه‌نظامی فالانژ حدود ۳۰۰۰ غیرنظامی را قتل‌عام کردند، در حالی که متحد فالانژها، یعنی ارتش اسرائیل، گلوله‌های روشنایی شلیک می‌کرد تا کشتار در طول شب ادامه یابد.

چند هفته جلوتر، دولت ریگان موافقت کرده بود که تفنگداران دریایی خود را، همراه با نیروهای کوچک نظامی از فرانسه، بریتانیا و ایتالیا، به عنوان بخشی از یک نیروی چندملیتی در لبنان مستقر کند. علاوه‌بر پس‌زمینه رابطه کلی آمریکا و اسرائیل، مهم‌ترین دستاورد نیروی چندملیتی تسهیل خروج سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) از لبنان بود، که از همان آغاز، بخشی از اهداف اسرائیل در حمله به لبنان بود.

علاوه‌بر این، مانند دیگر استقرارهای نظامی ایالات‌متحده در مناطق خطرناک، منطق کشنده حفاظت از نیروها به کار افتاد و مأموریت صلح‌بانی به عملیات تهاجمی تبدیل شد. رئیس‌جمهور ریگان اجازه «دفاع فعال از خود» را علیه نیروهای دشمن که تهدیدی برای تفنگداران دریایی محسوب می‌شدند، صادر کرد؛ با این حال، این نیروهای دشمن همان نیروهایی بودند که با اسرائیل و متحدان شبه‌نظامی لبنانی آن دشمنی داشتند. درگیری ایالات‌متحده در زمین با آتشباری دریایی حمایت می‌شد، که بعداً شامل شلیک گلوله‌های ۱۶ اینچی از کشتی جنگی نیوجرسی به اهدافی در کوه‌های نزدیک بیروت نیز شد. تمام اینها علاوه‌بر نفرت معمول عناصر داخلی از هر حضور نظامی خارجی بود که در زمان‌ها و مکان‌های دیگر نیز به واکنش‌های خشونت‌آمیز از جمله تروریسم انتحاری منجر شده بود.

مرگبارترین واکنش به آنچه ایالات‌متحده در لبنان انجام می‌داد، در ۲۳ اکتبر ۱۹۸۳ رخ داد، زمانی که یک راننده انتحاری با یک کامیون پر از مواد منفجره به ساختمانی در فرودگاه بیروت که تفنگداران دریایی از آن به عنوان پادگان استفاده می‌کردند، برخورد کرد. انفجار کامیون بمب‌گذاری‌شده ۲۲۰ تفنگدار دریایی و ۲۱ پرسنل نظامی دیگر آمریکایی را کشت. این مرگبارترین روز برای تفنگداران دریایی ایالات‌متحده از زمان نبرد ایوو جیما در جنگ جهانی دوم و بالاترین تلفات در یک روز برای کل ارتش ایالات‌متحده از زمان «روز اول حمله تت» در ویتنام در سال ۱۹۶۸ بود.

استدلال مشروعی است که این هزینه سنگین، بیهوده پرداخت شد. ایالات‌متحده نیروهای خود را خارج کرد و نیروی چندملیتی هم چند ماه بعد منحل شد، در حالی که جنگ داخلی لبنان تا سال ۱۹۹۰ ادامه یافت و اشغال اسرائیل در بخش‌هایی از لبنان ۱۰ سال دیگر پس از آن ادامه پیدا کرد.

حزب‌الله، پیدایش و اوج آغازین خود در دهه ۱۹۸۰ را مدیون مخالفت قاطع با تهاجم و اشغال لبنان توسط اسرائیل است. این گروه هرگز به دنبال درگیری با ایالات‌متحده بر اساس یک ایدئولوژی فراملی مانند القاعده نبوده است. تمرکز حزب‌الله به‌طور دقیق بر اهدافی مانند کسب و حفظ قدرت سیاسی در لبنان، دفاع از منافع شیعیان لبنانی و دفاع از لبنان به عنوان یک کل در برابر تجاوزات اسرائیل بوده است.

بمب‌گذاری پادگان تفنگداران دریایی در سال ۱۹۸۳ نتیجه مستقیم این واقعیت بود که آمریکا اجازه داد خودش را درگیر یکی از جنگ‌های تهاجمی اسرائیل کند. بدون آن دخالت، این بمب‌گذاری هرگز اتفاق نمی‌افتاد. اکنون هم، چنانچه آمریکا در جنگ‌های کنونی اسرائیل درگیر شود، هزینه مشابهی خواهد داشت اما این هزینه لزوماً در خود لبنان پرداخت نخواهد شد. تمایل حزب‌الله به استفاده از این توانایی علیه منافع ایالات‌متحده به همان نسبتی که آمریکا خود را با یورش‌های مرگبار اسرائیل همراه ‌سازد، افزایش می‌یابد./کیهان

 

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *