آرمان امروز-سرویس دیپلماسی: به نظر می رسد در دولت دوم ترامپ شیوه سیاست موسوم به فشار حداکثری توسط ترامپ ا به شکلی متفاوتی اجرایی خواهد شد و به نظر میرسد که سیاستها به گونهای طراحی شدهاند که اینبار به جای سرمایهگذاری روی مخالفتهای داخلی در ایران که البته همچنان مشخص نیست آیا این سیاست موقت کنار گذاشته شده یا به طور کلی توسط مقامات امریکایی متوقف شده است، سعی میکنند روی نیروهای متحد ایران در منطقه متمرکز شوند. به عبارتی دیگر، آمریکا و اسرائیل سعی کردند از طریق وارد آوردن ضربه به حماس در غزه ، حزبالله در سوریه و سقوط دولت اسد در سوریه قدرت منطقه ای ایران را کاهش دهند. به نظر می رسد اکنون نیز نوبت عراق است. ملاقات آنتونی بلینکن و محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق در راستای این هدف قابل تبیین است. گفته میشود واشنگتن به عراق هشدار داده که تحرکاتی علیه اسراییل نداشته باشند. به ادعای رسانهها به نظر میرسد بلینکن توانسته السودانی را قانع کند، از همین رو به عراق این اختیار داده شده تا در برابر داعش در صورت ظهور دوباره بایستد اما رویاروی تلآیو قرار نگیرد. تنها جبهه یمن باقی میماند که همچنان مشخص نیست چه نقشهای برای این کشور طراحی شده است.
در ادامه باید دید آیا واقعا آن سیاستهای پرهزینهای که ترامپ به شدت از آن انتقاد میکرد و دولتهای بایدن و اوباما را بابت مداخلات نظامی شدید مورد سرزنش قرار میداد، بهویژه هزینههای میلیاردی در افغانستان و عراق که درنهایت منجر به خروج آمریکا از افغانستان و تشکیل یک دولت نزدیک به ایران در عراق شد، آیا این سیاست شکست خورده در افغانستان و عراق در مورد ایران هم به اجرا در میآید؟ فقط سئوال این است که ترامپ چگونه میخواهد سیاستی را که خود منتقد آن بوده، اجرا کند. هرچند او در گفتوگو با تایمز گفته است که در شرایط آشفته کنونی، هر اقدامی ممکن است و این تکرار همان جملهای است که اوباما و بایدن پیش از این گفته بودند: همه گزینهها روی میز است. حال اینکه آیا ترامپ به سمت گزینه نظامی حرکت خواهند کرد یا خیر، به نظر میرسد همان اتفاقاتی که در افغانستان و عراق رخ داد، در شرایط کنونی نیز ممکن است تکرار شود. این به این دلیل است که منتقد اصلی این رویکرد، یعنی گزینه نظامی، خود ترامپ بوده است. او نتایج سیاست فشار حداکثری را نیز در دولت اول خود مشاهده کرده است. بنابراین، به نظر می رسد او گزینه مذاکره را در اولویت برنامههای خود قرار می دهد و در صورت آنکه مذاکرات به نتیجه نرسد دنبال جنگی نیابتی اسرائیل از سوی آمریکا علیه ایران است.
براین اساس ایران باید همه سناریوهای احتمالی را در نظر بگیرد و قبل از هرچیز باید تکلیف خود را با امریکا روشن کند. در این زمینه باید با مهار افرادی که به تفکرات آخرالزمانی معتقدند و جنگ را حتمی و اجتنابناپذیر میدانند، راه گفتوگو و مذاکره را در پیش بگیریم و مسائل مورد اختلاف را در چارچوب دیپلماتیک حل کنیم. به اعتقاد من، مسیر دیپلماسی بسته نیست و میتوان از طریق گفتوگو و مذاکره، راهحلهای جدیدی را با دولت ترامپ مورد بررسی قرار داد.
ترامپ با اشاره به گرینلند و پاناما در صحبت های اخیر خود این پالس را نیز القا کرده است که بیشتر تمرکز را به پیرامون آمریکا اختصاص می دهد.
source