آرمان امروز- گروه جامعه: تا چند سال پیش و زمانی که مسئولان می خواستند که به جامعه ایرانی لقبی بدهند، از «جامعه جوان ایرانی» نام می بردند، اما این جامعه در حال پا گذاشتن به سن سالمندی است. موضوعی که مسئولان نیز به آن اذعان دارند: «در حال حاضر، متوسط سن جامعه ما از ۲۲ سال به ۳۲ سال افزایش یافته است و این نشاندهنده سرعت بالای روند سالمندی است.» شاید برخی این افزایش سن را فقط در شرایط اقتصادی و ناتوانی مالی در کاهش نرخ زاد و ولد یا عدم تمایل به فرزند آوری جستوجو کنند، اما در دنیای مدرن امروز عوامل دیگری همچون «بهبود مراقبتهای بهداشتی»، «تغییرات اجتماعی و اقتصادی» از جمله بهبود شرایط زندگی و آموزش، «تغییرات فرهنگی و سبک زندگی»، «مهاجرت» در افزایش متوسط سن یک جامعه تاثیر گذار خواهد بود و معمولاً نتیجه ترکیبی از این عوامل است و میتواند تأثیرات زیادی بر روی سیاستهای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی جامعه داشته باشد.
در این شرایط کشورما، از بسیاری از این متغیرها در سطح مطلوب برخوردار نیست و به باور مسئولان: «امروز ۱۰ درصد جامعه ما سالمند هستند، اما تا ۴۰ سال آینده این میزان به سه برابر خواهد رسید که چالشهای اجتماعی و اقتصادی زیادی را به دنبال خواهد داشت.» یکی از این مسئولان مرضیه وحید دستجردی، دبیر ستاد ملی جمعیت کشور، است که گفته: «اگر روند کاهش جمعیت ادامه پیدا کند، کشور ما در سال ۲۱۰۰ دیگر به عنوان یک کشور بزرگ شناخته نخواهد شد. اگر روند کاهش جمعیت ادامه پیدا کند، کشور ما در سال ۲۱۰۰ دیگر به عنوان یک کشور بزرگ شناخته نخواهد شد. در حال حاضر، متوسط سن جامعه ما از ۲۲ سال به ۳۲ سال افزایش یافته است و این نشاندهنده سرعت بالای روند سالمندی است.» دکترسیمین کاظمی، جامعه شناس و فعال حوزه زنان نظر دیگری را ارائه می دهد مبنی بر اینکه افزایش جمعیت سالمندان می تواند به علت بهبود شاخص امید به زندگی باشد که خود امر مثبتی است. در کشور ما پنجره جمعیتی در حال حاضر فراهم است و اتفاقا استفاده درست از آن است که می تواند در چگونه رقم خوردن آینده جمعیت ایران تعیین کننده باشد. اگر این جمعیت فعال و جوان فعلی در وضعیت مطلوبی باشد، احتمالا میزان ازدواج و فرزندآوری در آن بیشتر می شود که به افزایش رشد جمعیت خواهد انجامید. پنجره جمعیتی فرصتی است در اختیار سیاستگذاران تا با برنامه ریزی بتوانند از نیروی کار جوان برای برنامه های اقتصادی و رشد و پیشرفت بهره ببرند. در ایران مرتب از این پنجره جمعیتی با حسرت صحبت می شود و درباره آن هشدار داده می شود، اما این پنجره هنوز باز است و باید از این موقعیت استفاده شود.به گفته کاظمی ما تحصیلکرده هایی داریم که بیکار هستند و زندگی مفیدی ندارند، افرادی که در راه بهبود زندگی جمعی هم نقشی به آنها داده نشده است. همین موضوع سبب شده است، وقتی صحبت از سالخوردگی جمعیت و لزوم تجدید نسل و افزایش جمعیت می شود، جامعه با بی اعتمادی و بدبینی با این موضوع مواجه می شود. قانونگذاری و اتخاذ سیاست هایی برای افزایش باروری قدمت زیادی دارد، چنانکه از قانون حمورابی در بابل تا قوانین فرانسه و اسپانیای قرن هفده و آلمان دوره هیتلر و ایتالیای دوره موسولینی و بعدا دیگر کشورهای اروپایی و امریکایی در قرن بیستم می توان قوانینی را برای افزایش باروری و جمعیت پیدا کرد. به هر حال مهم ترین راهکار، اعطای پاداش خانوادگی به والدینی بوده است که فرزندان بیشتری داشته اند، برخی کشورها ممنوعیت پیشگیری از بارداری و سقط جنین را هم داشتند که بعدا مجبور شدند، این قوانین محدود کننده را لغو کنند. عموما کشورها به دلیل کمبود جمعیت و به خصوص بعد از تلفات جنگی از افزایش باروری حمایت کرده اند.
source