آرمان امروز : دولت کشورهای آینده دولت رسانه های آینده خواهند بود که رسانه در آنها به معنای مصطلح امروز نیست بلکه متکی به هوش مصنوعی و ایجاد سازو کارهای ناشی از ایجاد آدم های هیبریدی نسل بعدی برای کنترل قدرت در عرصه بین المللی و جهانی است.
دکتر مهدی مطهرنیا در پاسخ به این سوال که روی کار آمدن ترامپ چه پیامدهایی برای جهان خواهد داشت اظهار داشت: ترامپ پارادایم قدرت واردی تهاجمی است، در قدرت واردی تهاجمی او دکترین فشار اقتصادی و دیپلماتیک را برای جوامع هدف به کار می برد. سیاست کلان او انزواگرایی فعال متکی بر افزایش قدرت ملی آمریکاست و استراتژی او تقابل و فشار است. در کنار استراتژی که به کار می برد تاکتیک او رسانه ای کردن بحران های بین المللی است لذا هر فرمانی می دهد آن فرمان را ارتقا می دهد و لذا ایجاد بحرانی می کند تا بتواند آن فشار و تقابل را انجام بدهد و تکنیک او رسانه ای کردن بحرانهاست لذا آنچه در آینده دیده می شود نه تنها واگرایی بلکه همگرایی ناشی از اتوریته جهانی یا قدرت وارگی تهاجمی است. او هم اکنون اروپا را به سمت خود می کشد، روسیه را به سمت خود می کشد و تلاش خواهد کرد شرکای استراتژیک آمریکا را همانطور که در هارتلند بزرگ که در دهه ۱۳۷۰ مطرح کردم بازتعریف کند. او بیخود سر وقت کانادا نمی رود، کانادا باید شریک استراتژیک در کنار آمریکا باشد، ژاپن، کره جنوبی، ایران و استرالیا هدف های نظم نوین جهانی در قرن بیست و یکم میلادی هستند لذا نه تنها ترامپ بلکه هر کسی دیگری جز ترامپ می آمد تنها با ادبیات متمایز این معنا را دنبال می کرد.
نظم آینده جهانی نظم واقعیت موازی است
دولت-کشورهای آینده دولت-رسانه های آینده خواهند بود
وی افزود: نظم آینده جهانی نظم واقعیت موازی است، جهان برای آیین قدرت کوچک شده است و آیین قدرت باید سرمایه گذاری های خود را به محل امن تری از روی زمین منتقل کند لذا می بینیم ترامپ و تیم جدیدی که تحت عنوان سرمایه داری فرامدرن در حال شکل گیری است و یکی از نمادهای آن ایلان ماسک است به دنبال برافراشتن پرچم قدرت در مریخ است و لذا در روی زمین تغییر و تحولات جدی باید صورت بپذیرد به همین خاطر آینده جهان باید به آن سمت سوق پیدا کند و سناریوهای آینده قدرت که در سال ۱۳۹۶ نگاشته ام و در فارابی منتشر شد؛ دولت کشورهای آینده دولت رسانه های آینده خواهند بود که رسانه در آنها به معنای مصطلح امروز نیست بلکه متکی به هوش مصنوعی و ایجاد سازو کارهای ناشی از ایجاد آدم های هیبریدی نسل بعدی برای کنترل قدرت در عرصه بین المللی و جهانی است.
آمریکایی ها به دنبال این هستند که مساله روسیه، ایران و سپس چین را به زعم آنچه که به نفع نظم آینده جهانی می دانند حل کنند
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم ریزتر بشویم آمریکایی ها به دنبال این برخواهند آمد که به معنای بازوی اصلی آیین قدرت مساله روسیه، ایران و سپس چین را به نفع این نظم آینده جهانی حل کنند. اولویت آنها چین، ایران و روسیه است ولی اول حل مساله روسیه بعد ایران و سپس چین خواهد بود لذا سیاست خارجی آمریکا در عین حالی که اولویت خود یعنی چین را فراموش نمی کند به موازات آن دیگر اولویت های خود را محکم دنبال خواهد کرد چون استلزامات ابزاری رسیدن به آن اولویت حل این دو مساله خواهد بود و لذا با توجه به اینکه تا ۲۰۳۰ نظم نوین جهانی باید مستقر شود این امر تا حدود زیادی صورت خواهد پذیرفت.
روسیه در یک بده بستان با ترامپ بخشی از اوکراین را می گیرد تا حمایت های خود را از ایران بکاهد
مطهرنیا با بیان اینکه به زعم ترامپ روسیه پرونده بسیار ساده ای است گفت: روسیه در یک بده بستان با ترامپ بخشی از اوکراین را می گیرد تا حمایت های خود را از ایران بکاهد و با کاهش حمایت های خود از ایران مانند سوریه در مسیر فشارهای بیشتر آمریکا از طریق نیابتی آن یعنی اسرائیل قرار خواهد داد و به زعم آنها مساله ایران از طریقی یا باید در درون حل شود یا از بیرون با فشار در درون ایجاد تغییرات بزرگ باشد سپس با پیوستن ایران به نظم آینده جهانی مثلث بندی چین کامل می شود و با قدرت می تواند آمریکا سروقت و کنترل چین و استفاده از استعداد این کشور برود. امروز سرمایه گذاری آمریکا در چین به اندازه ای است که اگر آمریکا سرمایه گذاری خود را از چین خارج کند بی تردید شاهد معضلات بسیار برای چین خواهیم بود. بزرگنمایی چین و پروپاگاندای آمریکا ناشی از همین امر بوده است و لذا باید این معنا را مورد توجه قرار بدهیم.
نظم آینده جهانی با چهار سناریو شکل می گیرد
جهان آینده جهان پیچیده تری است
وی ادامه داد: نظم آینده جهانی با چهار سناریوی شکل می گیرد؛ دنیای تک قطبی که بوش پسر دنبال کرد، دنیای تک چندقطبی که اوباما دتبال کرد و دنیای دو قطبی منعطفی که ترامپ ۲۰۱۶ تا ۲۲۰ دنبال کرد و دنیای واقعیت موازی قدرت که ایلان ماسک آن را رهبری می کند سناریوی بایسته و نهایی در وضعیت فعلی سناریوی چهارم است. اصل بر آن است که بنیادهای قدرت بر روی زمین به واسطه گسترش تهدیدات متوجه هسته قدرت که آمریکاست در وضعیت ایمن قرار گیرد. آمریکایی ها بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر و آنچه در این سه دهه گذشته است این منطقه را در افکار عمومی صاحبان اصلی قدرت وارد کردند که در دنیایی که با یک سرور چند نفر می توانند در مکتب تروریست آنها را احاطه کنند باید سرمایه خود را به فضا ببرنند. آنچه از قبل دنبال شده است ایجاد یک منطق واقعیت موازی قدرت بیرون از زمین است که از بیرون درون را کنترل کند از این روست که آمریکا در کنار نیروهای هوایی و دریایی و زمینی نیروی فضایی ایجاد کرده است به همین خاطر این همه سرمایه برای کاووش در مریخ صورت می گیرد که البته فقط کاوش در مریخ نیز نیست کاووش در مریخ بخشی از این پروژه است و بخش های پنهان تری نیز می تواند داشته باشد لذا جهان آینده جهان پیچیده تری است که امروز ما در تحلیل ها و تفسیرهای موجود نظاره گر آن هستیم.
سرمایه داری فرامدرن در حال پس زدن سرمایه داری مدرن است
وی تصریح کرد: موفقیت در گرو درست عمل کردن است، اهداف درست و چشم انداز درست تعریف کردن است. امروز در سیلیکون ولی و سرمایه داری فرا مدرن زاگربرگ هست، ایلان ماسک هست، دیگران دارند به آنها می پیوندند لذا اگر این چند نفر را ببینید قدرت سرمایه و تفکر جهان را که فقط هم سرمایه نیست آدم های متفکر، اهل فن و با تیم های بسیار زبده جوان در این قدرت نهفته است لذا سرمایه داری فرامدرن در حال پس زدن سرمایه داری مدرن مثل جورج سورس ها وارد عمل شده است و توانسته است حتی از دموکرات ها بیرون بیاید و جمهوری خواهان را جذب کند. جذب جمهوری خواهان توسط سیلیکون ولی یک برگ برنده برای آنها محسوب می شود./سفقنا
source