Wp Header Logo 97.png

موفقیت سینمای ایران در بازتاب مشکلات خانواده ایرانی

به گزارش روزپلاس، خانواده به‌عنوان اولین نهاد اجتماعی که هر فرد از همان آغاز زندگی با آن روبه‌رو می‌شود، همواره نقشی اساسی در سینما داشته است. این نهاد در طول تاریخ فیلم‌های سینمایی، چه در سطح جهانی و چه در سینمای ایران، به‌عنوان محور بسیاری از داستان‌ها و روایت‌ها حضور داشته است. سینماگران با استفاده از موضوعات خانوادگی، چالش‌ها، دغدغه‌ها و روابط پیچیده میان اعضای خانواده را به نمایش گذاشته و توانسته‌اند تأثیرات عمیقی بر مخاطبان خود بگذارند.

در سینمای جهانی، به‌ویژه در هالیوود، تصویر خانواده در گذر زمان تغییرات زیادی را تجربه کرده است. از تأکید بر ارزش‌های سنتی خانواده در دوران کلاسیک سینما گرفته تا تغییرات گسترده‌ای که در دهه‌های اخیر به‌دلیل تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وقوع پیوسته است. در سینمای ایران نیز خانواده همواره در کانون بسیاری از فیلم‌ها قرار داشته و از آثار ملودرامی که به روابط پیچیده اعضای خانواده می‌پردازند، تا کمدی‌هایی که در ظاهر برای سرگرمی ساخته می‌شوند، اما معمولاً مسائل اجتماعی و خانوادگی را بررسی می‌کنند، شاهد این تأثیرات بوده‌ایم.

با این وجود، در سال‌های اخیر برخی از فیلم‌های سینمای ایران نتوانسته‌اند تصویری مناسب و متعادل از خانواده ارائه دهند. بسیاری از فیلم‌های کمدی که معمولاً برای جذب مخاطب کودک و نوجوان تولید می‌شوند، از لحاظ محتوایی مناسب این گروه سنی نبوده و ممکن است تأثیرات منفی بر روی مخاطبان خود بگذارند. این مشکل به‌ویژه در فیلم‌های ملودرام اجتماعی مشهود است، جایی که تلخی داستان‌ها و پیچیدگی‌های خانوادگی می‌تواند برای کودکان و نوجوانان آزاردهنده باشد. این وضعیت در حالی است که رعایت درجه‌بندی سنی مناسب برای فیلم‌ها، به‌ویژه برای گروه‌های سنی خاص مانند کودکان و نوجوانان، امری ضروری است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

در رابطه با این موضوع، محمد جلیلوند کارشناس و منتقد سینما به تسنیم می‌گوید: خانواده، به عنوان نخستین نهادی که هر فرد از کودکی با آن مواجه می‌شود، اهمیت زیادی در سینما دارد. این نهاد اجتماعی نه‌تنها در سینمای ایران، بلکه در سینمای جهان نیز نقش کلیدی در شکل‌گیری فیلمنامه‌های مختلف ایفا می‌کند. این نقش ممکن است به شکل‌های متفاوتی در ژانرهای گوناگون نمایان شود. با این حال، این تصویر در گذر زمان دستخوش تغییرات زیادی شده است، زیرا مفهوم خانواده در نسل‌های مختلف تغییر کرده است.

وی افزود: به‌ویژه در سینمای جهان و سینمای آمریکا، این تغییرات را به‌وضوح مشاهده می‌کنیم. سینمای کلاسیک آمریکا بسیار متکی به خانواده است و در راستای ارزش‌گذاری به مفهوم خانواده شکل گرفته است اما در دهه‌های 70 و 80 میلادی، تحت تأثیر جو اجتماعی حاکم، این نهاد در سینما کمرنگ‌تر شد. سپس، در دهه‌های بعد، با توجه به سیاست‌هایی که آن کشورها در زمینه خانواده داشتند، بار دیگر شاهد تغییراتی بودیم که سینماگران بر آن‌ها مانور می‌دادند و دوباره به ارزش‌گذاری نهاد خانواده پرداخته می‌شد.

این کارشناس درباره خانواده در سینمای ایران نیز گفت: در سینمای ایران نیز توجه زیادی به مفهوم خانواده شده است. بسیاری از ملودرام‌هایی که ساخته شده‌اند، حتی به “ملودرام‌های خانوادگی” معروف‌اند که یک زیرشاخه قوی و پررنگ در سینما به شمار می‌روند. این تغییرات در سینمای ایران نیز محسوس است. در دهه 60، فیلم‌های خانوادگی بیشتری تولید می‌شد و نگرش فیلم‌سازان نسبت به خانواده متفاوت از آنچه اکنون در دهه‌های اخیر شاهد آن هستیم، بود. این تغییرات را می‌توان به دو جنبه مثبت و منفی تقسیم کرد، و با گذشت زمان، تأثیر آن‌ها به‌طور واضح‌تری برای مخاطبان سینما مشخص می‌شود.

جلیلوند در خصوص بازنمایی تصویر خانواده در سینمای ایران و سینمای غرب توضیح داد: در این مورد، تفاوت‌های زیادی به چشم می‌خورد. این تفاوت‌ها به‌دلیل تفاوت‌های فرهنگی میان این دو جامعه است. در کشورهای غربی، وابستگی‌ها و علقه‌هایی که افراد به خانواده‌هایشان دارند، نسبت به ایران کمرنگ‌تر است، و قطعاً سینما نیز از این تغییرات تأثیر پذیرفته است. سینما که به عنوان هنر هفتم شناخته می‌شود، به‌طور مستقیم از جامعه خود تأثیر می‌گیرد، و این تفاوت‌ها در سینمای این کشورها به‌وضوح نمایان است.
وی در پاسخ به اینکه آیا سینما توانسته مشکلات واقعی خانواده را به تصویر بکشد، گفت:‌قطعا جواب مثبت است؛ سینما به‌عنوان یک هنر تمام و کمال، یک هنر صنعتی درخشان، در این زمینه موفق عمل کرده است. سینما با استفاده از قواعد ملودرام، قصه‌هایی را تصویر کشیده که بخش زیادی از آن‌ها با جامعه و خانواده درگیر است؛ از شکاف نسل‌ها بگیرید تا شکاف‌های طبقاتی و تقابل انسان‌ها در برابر یکدیگر. سینما توانسته این مشکلات را به‌خوبی نشان دهد. در عین حال، سینما از کلیشه‌ها به نفع روایت صحیح قصه استفاده کرده است. کلیشه‌ها به‌خودِ خود بد نیستند؛ مهم این است که فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان چطور از آن‌ها بهره می‌برند و در واقع موفقیت یا شکست فیلم در این نقطه مشخص می‌شود.

منتقد سینما تأکید کرد: تصویری که اکنون از خانواده در سینما ارائه می‌شود، تا حدی به واقعیت نزدیک است. بخش زیادی از این تصویر از دل واقعیت و جامعه بیرون آمده و به همین دلیل به واقعیت نزدیک است. با این حال، سینما تنها بازنمایی واقعیت نیست و تخیل نویسنده نیز در آن دخیل است. تصویری که خلق می‌شود، هم به واقعیت نزدیک است و هم با تخیل نویسنده و کارگردان آمیخته شده است. این امر کاملاً اجتناب‌ناپذیر است.

وی درباره اینکه پرداختن به موضوعات حساس خانوادگی می‌تواند مخاطب را از سینما دور کند یا بالعکس جذابیت بیشتری ایجاد کند، توضیح داد: قطعاً می‌تواند جذابیت ایجاد کند. سینما می‌تواند آموزش دهد، بازدارندگی داشته باشد و مخاطب را به فکر وادار کند. این می‌تواند او را به سمت سالن‌های سینما جذب کند. اما این موضوع شبیه به چاقوی دو لبه است؛‌ به این معنی که اگر داستان خوب نوشته نشود و به‌خوبی پرداخته نشود، می‌تواند نتیجه‌ای معکوس داشته باشد و مخاطب را از سینما دور کند؛ که گاهی در سینمای ایران چنین اتفاقی رخ داده است.

جلیلوند درباره نقش سینما در ایجاد تعادل میان ارزش‌های سنتی و تحولات مدرن  گفت: قطعاً این مورد یکی از وظایف سینماست و سینما به‌خوبی قادر است این کار را انجام دهد. چرا که سینما دست باز دارد برای پرداختن به ارزش‌های قدیمی و جدید و با کنار هم قرار دادن این‌ها یا تقابل آن‌ها، می‌تواند به تعادل برسد. برای مثال، فیلم‌هایی مانند «مادر» ساخته علی حاتمی، در تقدیس مقام مادر، از دل سنت‌ها و ارزش‌های قدیمی بیرون آمده است. در عین حال، با مدرنیته تضادی ندارد؛ بلکه شکل آن تغییر کرده است. مادر در ایران قدیم شکلی متفاوت با آنچه امروز از آن می‌شناسیم داشته است و این تغییرات از دل تحولات نسلی به وجود آمده است. نسل‌هایی که در فواصل زمانی کوتاه به هم پیوسته‌اند، شکل خاصی دارند که با نسل‌های پیشین تفاوت‌هایی دارد، ولی هنوز به همان ارزش‌ها احترام می‌گذارند.

وی درباره اینکه درجه‌بندی فیلم‌های سینمای ایران تا چه اندازه برای کودکان مخاطبان این فیلم‌ها مفید است، بیان کرد: قطعاً درجه‌بندی سنی مفید است. این درجه‌بندی سنی که در سینمای جهان وجود دارد، در سینمای ایران هم اعمال می‌شود تا پدر و مادرها بدانند بچه‌هایشان با چه فیلمی مواجه می‌شوند. این درجه‌بندی کمک می‌کند تا والدین از مناسب بودن یا نبودن فیلم برای سن فرزندشان مطمئن شوند. همچنین، مهم است که بدانند آیا بچه‌ها می‌توانند داستان و فیلمنامه را هضم کنند و آیا قادر به همزادپنداری با شخصیت‌ها هستند یا نه.

این کارشناس سینما افزود: اساساً بخش مهمی از فیلم‌های سینمایی ایران برای قشر کودک و نوجوان چندان مناسب نیستند؛ حتی کمدی‌ها نیز این مسئله را دارند، در حالی که ژانر کمدی در تقریباً همه جای دنیا برای گروه سنی زیر 13 سال مناسب است. این فیلم‌ها به‌طور خاص از صافی ذهن نویسنده و کارگردان عبور کرده‌اند و برای جذب این گروه سنی و افزایش فروش برنامه‌ریزی شده‌اند، بنابراین به‌طور طبیعی به بیان مسائل خاصی نمی‌پردازند. اما در سینمای ایران، در فیلم‌های کمدی، این قضیه گاهی به‌طور قابل توجهی نقض می‌شود و برخی از این فیلم‌ها اصلاً برای تماشا توسط کودکان و نوجوانان مناسب نیستند. قطعاً محتوای این فیلم‌ها می‌تواند تأثیرات منفی بر مخاطبان خود بگذارد.

جلیلوند در پایان گفت: فیلم‌های ملودرام اجتماعی، به‌ویژه در دهه اخیر، بخش زیادی از آن‌ها نیز برای این گروه سنی مناسب نیستند. تلخی این فیلم‌ها گاهی آزاردهنده است و حتی حضور خانواده‌ها کنار بچه‌ها هم نمی‌تواند این مشکل را حل کند. به‌نظر می‌رسد که مخاطب این دسته از آثار، بیشتر افراد بالای 18 سال هستند و شاید حتی مناسب نباشد که نوجوانان همراه با والدین خود این فیلم‌ها را تماشا کنند. بنابراین، درجه‌بندی سنی یک موضوع بسیار مهم است که امیدواریم بیشتر مورد توجه قرار گیرد و رعایت شود.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *