Wp Header Logo 942.png

آرمان امروز- گروه سیاسی: اگر وفاق را بستری برای نزدیک‌تر کردن دیدگاه‌ها بدانیم و تلاش کنیم نقاط اشتراک را تقویت کرده و از طریق گفتگو، اختلافات را کاهش دهیم، می‌توان فضایی ایجاد کرد که در آن، وحدت ملی، انسجام و همدلی شکل بگیرد. در نتیجه، قدرت حاصل از این وفاق می‌تواند به تسریع در حل مسائل، کاهش مشکلات و تأمین نیازهای ملت کمک کند.
با این حال، در شرایط فعلی شاهد هستیم که در سطح حاکمیت، به‌ویژه بین مجلس و دولت، وفاق کارایی خود را از دست داده است. علاوه بر این، گروه‌های ذی‌نفوذی مانند برخی ائمه‌ی جمعه، مداوماً موضع‌گیری‌هایی علیه دولت دارند و به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که دولت را به چالش می‌کشند. از سوی دیگر، مردم نیز انتظاراتی دارند که در برخی موارد، این انتظارات با منافع گروه‌های ذی‌نفوذ و فشار در تعارض قرار می‌گیرد. این وضعیت، وفاق را با تهدیدهای جدی مواجه می‌کند و موجب تضعیف آن می‌شود.
بدون شک، مسیر اجرای وفاق، خالی از چالش‌ها و واکنش‌های منفی نخواهد بود. اما در شرایطی که جامعه با مسائل متعددی در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی مواجه است، نیازمند تصمیمات سریع و واقع‌بینانه هستیم. فرصت زیادی برای بحث درباره‌ی چیستی وفاق و چگونگی اجرای آن نداریم؛ بلکه باید هرچه سریع‌تر، کارآمدترین راهکارها را به مرحله‌ی عمل برسانیم.
در نهایت، اگر وفاق را نپذیریم، با تنش‌های داخلی بیشتری مواجه خواهیم شد و این اختلافات، ما را در برابر چالش‌های خارجی آسیب‌پذیرتر خواهد کرد. بنابراین، وفاق تنها راهکار برای عبور از این بحران‌ها و تأمین منافع ملی است. ما به وفاق، برای تحقق وفاق نیاز داریم؛ اما در این مسیر، باید مراقب تهدیدهایی که از سوی گروه‌های ذی‌نفوذ، گروه‌های فشار و حتی برخی جریان‌ها درون حاکمیت مطرح می‌شود، باشیم.
همچنین، مشاهده می‌کنیم که حتی در درون دولت، صداهای متفاوتی در خصوص وفاق به گوش می‌رسد که نشان می‌دهد هنوز نتوانسته‌ایم وفاق را به یک آرمان مشترک تبدیل کنیم. در واقع، ذهنیت‌ها نسبت به این موضوع روشن نشده و هنوز وفاق به‌درستی تعریف و نهادینه نشده است.
هدف وفاق، نباید صرفاً کاهش تنش‌های ظاهری و مقطعی باشد، بلکه باید به دنبال ایجاد اجماع بر سر اصول، رویکردها و شیوه‌های اجرایی باشیم. وفاق، زمانی کارآمد خواهد بود که بتواند ما را از منافع گروهی و جناحی عبور داده و به سمت تأمین منافع ملی سوق دهد. در غیر این صورت، هر گروهی وفاق را بر اساس منافع خود تعریف کرده و در نهایت، آن را ابزاری برای تحقق اهداف شخصی یا جناحی خود قرار خواهد داد. اما وفاق واقعی، زمانی شکل می‌گیرد که تمامی گروه‌ها و جریان‌ها، منافع ملی را بر هر چیز دیگری ترجیح دهند.
محمد نعیمی‌پور، فعال سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: مسعود پزشکیان از مفهوم وفاق صحبت می‌کند، اما برداشت‌های مختلفی از این موضوع وجود دارد و به نظر می‌رسد که برخی، منظور اصلی او را به درستی درک نمی‌کنند. وفاقی که پزشکیان از آن سخن می‌گوید، فراتر از تعاملات معمول بین گروه‌های سیاسی است و بیشتر به ایجاد هماهنگی و همگرایی در سطح عالی مدیریت کشور مربوط می‌شود.
وی ادامه داد: برداشت من از صحبت‌های پزشکیان این است که وفاق باید در میان مسئولان عالی‌رتبه نظام تحقق پیدا کند. به این معنا که رئیس‌جمهور، رؤسای سایر قوا و در نهایت، همه آن‌ها با مقام رهبری بتوانند در یک مسیر مشترک، که شالوده‌ی آن اتفاق‌نظر و هم‌سویی در تصمیمات کلان است، کشور را اداره کنند. این وفاق، به معنای رسیدن به یک فهم مشترک از مسائل اساسی کشور و ایجاد سازوکاری است که به واسطه‌ی آن، ارکان حاکمیت بتوانند بدون کشمکش‌های غیرضروری، مسیر توسعه و پیشرفت را دنبال کنند.
این فعال سیاسی بیان کرد: در این چارچوب، هر یک از مسئولان در حیطه‌ی اختیارات خود باید شرایط را برای ایجاد یک وفاق استراتژیک فراهم کرده و برنامه‌های بلندمدت را به گونه‌ای تدوین و اجرا کنند که در سطح کلان، موجب انسجام و هم‌افزایی در حکمرانی شود. این نوع وفاق، صرفاً یک آرمان نیست، بلکه ضرورتی است که می‌تواند کشور را از بسیاری از بحران‌های موجود عبور دهد.
وی ادامه داد: با این حال، برخی افراد و جریان‌های سیاسی، مفهوم وفاق را به سطح پایین‌تری تقلیل می‌دهند و آن را به نوعی سازش و تفاهم میان گروه‌های سیاسی مختلف تعبیر می‌کنند. به عنوان مثال، ممکن است گفته شود که گروه‌هایی همچون جبهه پایداری باید به اصول و ارزش‌های مدنظر پزشکیان پایبند باشند و در مقابل، اصلاح‌طلبان نیز متعهد به این وفاق بمانند. اما در واقع، منظور پزشکیان از وفاق، چیزی فراتر از توافقات بین جناحی و سیاسی است.
وی افزود: اگر وفاقی که پزشکیان از آن صحبت می‌کند، در بالاترین سطوح حاکمیتی محقق شود، نتایج مهمی به دنبال خواهد داشت. نخست، این وفاق می‌تواند اختلافات و تنش‌های درون‌حاکمیتی را کاهش داده و روند تصمیم‌گیری را تسهیل کند. در چنین شرایطی، رئیس‌جمهور، رؤسای قوا و سایر ارکان حاکمیت، به جای درگیری‌های بی‌نتیجه، می‌توانند با همکاری یکدیگر، برنامه‌های اقتصادی و سیاسی را به شکلی مؤثر پیش ببرند.
این فعال سیاسی عنوان کرد: از سوی دیگر، این وفاق می‌تواند زمینه‌ساز گشایش‌های بزرگ در وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور باشد. به عنوان مثال، اگر بین رئیس‌جمهور، رهبری و سایر قوا، در موضوعات کلان سیاست خارجی و اقتصاد یک همگرایی راهبردی شکل بگیرد، کشور قادر خواهد بود سیاست‌هایی را اتخاذ کند که نه‌تنها ثبات اقتصادی را افزایش دهد، بلکه منجر به بهبود معیشت مردم و افزایش رفاه عمومی شود.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: آنچه پزشکیان مطرح می‌کند، یک ضرورت انکارناپذیر برای بهبود حکمرانی در کشور است. وفاقی که او از آن سخن می‌گوید، نه یک توافق مصلحتی میان گروه‌های سیاسی، بلکه یک راهبرد اساسی برای حل چالش‌های کلان کشور است. تحقق این وفاق، نیازمند درک صحیح از شرایط کشور و پذیرش این واقعیت است که بدون هماهنگی و همکاری در سطوح عالی قدرت، حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دشوار خواهد بود.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *