Wp Header Logo 2360.png
به گزارش خبرنگار حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، آسمان، محزون‌تر از همیشه، بر زمین سایه افکنده و ستارگان در ماتم امیر مؤمنان، به سوگ نشسته‌اند.

 در کوچه‌های بیجار، صدای نوحه و مرثیه می‌پیچد، گویی دیوارهای کهن این دیار نیز همراه با دل‌های سوگواران می‌گریند.

مسجد حضرت امیرالمؤمنین (ع) مأوای عاشقانی است که آمده‌اند تا در سالروز شهادت مولای متقیان، دل‌های سوخته خود را در دریای بی‌کران حزن او بشویند. 

اینجا، در سرزمینی که عشق به علی (ع) نسل به نسل در رگ‌های مردم جاری است، اجتماع عظیم علویان شکوهی دیگر دارد. 

مردان و زنان، پیران و جوانان، کودکان و سالخوردگان، همه و همه گرد هم آمده‌اند تا عهدی دوباره با راه و رسم مولای خویش ببندند.

هیئت‌های عزاداری، دسته‌های سینه‌زن، علم‌های سیاه و شمع‌های روشن، همگی تصویری از دلدادگی و ارادت را در خیابان‌های بیجار ترسیم کرده‌اند.

 صدای طبل و نوای سنج، هم‌آوا با ناله‌های زخم‌خورده تاریخ، به گوش می‌رسد. 

مداحان با سوز دل، از شب‌های غریبی مولای مظلوم می‌خوانند، از آن لحظه‌ای که تیغ ظلم بر فرق عدالت فرود آمد و فریاد «فُزتُ وَ رَبِّ الْکَعبَه» از محراب کوفه به آسمان پرکشید.

امروز بیجار، تنها برای علی (ع) اشک نمی‌ریزد، امروز این دیار کهن، ناله‌های کودکان غزه را نیز به آسمان می‌فرستد. 

آن‌گاه که روضه‌خوانان، از زخم‌های فرق شکافته امام می‌گویند، چشمان عزاداران، تصویری از کودکان بی‌پناه فلسطین را پیش روی خود می‌بیند. مردمانی که سال‌هاست بیداد دشمنان، خانه‌هایشان را ویران کرده، همان‌گونه که محراب کوفه از خون مولای عدالت رنگین شد.

از میان این خیل عاشقان، پیرمردی با چشمانی نمناک، علم سیاهی را در میان جمعیت بالا گرفته است.

 لب‌هایش به نجوا می‌چرخند: «یا علی! ای مظلوم همیشه تاریخ، ای پناه یتیمان، ببین که چگونه امروز نیز یتیمان غزه بی‌پناه‌اند. ببین که ظالمان، هنوز هم عدالت را سر می‌بُرند.» و ناگهان، در میان ازدحام، فریاد «مرگ بر صهیونیست کودک‌کش» طنین‌انداز می‌شود، فریادی که از قلب‌هایی پردرد برمی‌خیزد و در آسمان شب گم می‌شود.

بیجار، این شهر عاشقان ولایت، امروز تنها یک شهر نیست، بلکه آئینه‌ای از درد و دلدادگی است. گویی محراب کوفه و کوچه‌های مدینه را در خود جای داده است؛ گویی اینجا همان مکانی است که حسن (ع) و حسین (ع) در سوگ پدر نشسته‌اند و زمین و زمان را به گریه وامی‌دارند.

در دل این اجتماع پرشور، کودکی کوچک در کنار مادرش، شمعی در دست گرفته و آرام آرام اشک می‌ریزد. مادر، با دستانی لرزان، اشک‌های او را پاک می‌کند و زمزمه‌کنان می‌گوید: «گریه کن فرزندم، گریه کن برای مولایمان علی (ع)، گریه کن برای عدالت از دست رفته، برای دردهایی که هنوز ادامه دارند.» کودک با چشمانی معصوم به مادر نگاه می‌کند، گویی چیزی را در دل کوچک خود درک کرده است، چیزی که هزاران سال است دل‌های عاشقان علی (ع) را به درد آورده.

اجتماع عظیم علویان بیجار، نه‌تنها سوگواری برای مظلوم‌ترین مرد تاریخ، بلکه فریادی از عدالت‌خواهی است. اینجا، هر اشک، پیامی است از عشق و معرفت، هر ناله، حدیثی است از درد و امید. مردمان این دیار، امشب با چشمانی اشک‌بار و دل‌هایی مالامال از عشق، به سوی محراب کوفه نظر دوخته‌اند، همان‌جایی که شمشیر جهل، پیشانی نور را شکافت.

آسمان بیجار، همچون آسمان کوفه، رنگ غم به خود گرفته است. آرام‌آرام، عزاداران از مسجد و خیابان‌ها پراکنده می‌شوند، اما دل‌هایشان هنوز در سوگ آن امام بزرگوار می‌تپد. صدای ذکر «یا علی» هنوز در هوا جاری است، شمع‌ها هنوز می‌سوزند، و بیجار، همچنان در حزن مولای خویش غرق است.

ای علی! ای مولای مظلومان! این دیار، تا همیشه نامت را با عشق بر زبان خواهد آورد، و تا ابد، فریاد عدالتت در جان و دل این مردم طنین‌انداز خواهد ماند.

انتهای خبر/

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *