آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: موضوع ساخت بمب اتم در جمهوری اسلامی ایران، یکی از مناقشهبرانگیزترین مباحث در سیاست داخلی و روابط خارجی کشور است. مواضع مختلفی در اینباره وجود دارد.
درباره ساخت بمب اتم از سوی جمهوری اسلامی نظرات و رویکردهای متفاوتی وجود دارد، مخالفان که اغلب درباره دکترین نظامی و فتوای رهبر انقلاب صحبت میکنند مخالف ساخت بمب اتم هستند. اما موافقان بر حالت بازدارندگی بمب اتم مقابل تهدیدات دشمن اشاره میکنند. با این حال علی لاریجانی مشاور رهبر انقلاب به تازگی در صدا و سیما اظهارات مهم و تاریخی مطرح کرد.
علی لاریجانی، مشاور رهبر معظم انقلاب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در گفتگوی ویژه خبری شبکه خبر، گفت: در چند دهه اخیر جمهوری اسلامی از یک ظرفیت مهم برخوردار شد و از جهت امکانات نظامی روی پای خود ایستاد و در مسائل منطقهای حرفهایش در مقام عمل محقق شد و در بین قدرتهای بزرگ جایگاه ممتازی پیدا کرد.لاریجانی ادامه داد: آمریکاییها از ابتدا شروع به ضدیت با ایران کردند و ضدیت آمریکا با ایران از قبل از لانه جاسوسی شروع شد.
وی اظهار داشت: رژیم صهیونیستی یک رژیم دردسرساز در منطقه است و اگر به این رژیم مجال داده شود اوضاع کل منطقه را به هم میریزد/یک غفلت در سوریه باعث تغییر شرایط در سوریه شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: محتوای نامه ترامپ همان است که مرتب در سخنرانیهایش میگوید، اما با زبان دیگر؛ در نامه تهدید کرده همانطور که در صحبتهای این روزهایش تهدید هست.
وی در ادامه تاکید کرد: احتمال عملی کردن تهدیدها علیه ایران کم است، چه نفعی با حمله به ایران میبرند؟ کار نظامی علیه ایران بدون تبعات نیست؟ حرفهای آمریکاییها را نمیتوان دقیق ارزیابی کرد.
این اظهارات مخالفهای زیادی داشت که در ادامه به آن میپردازیم.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در دولت روحانی در کانال تلگرامی خود نوشت:
متأسفانه برخی از رسانهها با برداشتی نادرست از نوشتهی پیشین اینجانب، اینگونه القا کردهاند که گویا موافق تولید بمب هستهای هستم و آن را خواسته ملت ایران دانستهام.
در حالی که متن سخنانم بهوضوح بیانگر موضع مخالف این موضوع است. من نهتنها تولید بمب اتمی را در شرایط کنونی راهحلی سازنده یا مفید برای پیشرفت و امنیت کشور میدانم، بلکه همواره بر این باور بودهام که چنین رویکردی با منافع ملی و آرمانهای والای ایران اسلامی در تضاد است.
آذری جهرمی پیش از این نوشته بود: «بمب هستهای ایران، اراده آحاد ملّت آن است. در ابتدای انقلاب و جنگ تحمیلی، قدرت آن اراده یکپارچه را دنیا دیده است.اگر به دنبال تقویت توان دفاعی باشیم، راه حل پایدار، به دست آوردن دل مردم با توجه به خواست آحاد ملت است نه فقط توجه به اقلیتی کاملا معتقد به همهی اصول انقلاب!»
مسأله بمب اتم در ایران نهتنها یک بحث فنی ـ نظامی، بلکه پازلی پیچیده از ایدئولوژی، راهبرد امنیت ملی، افکار عمومی، فشارهای بینالمللی و مشروعیت اخلاقی است. جمهوری اسلامی تاکنون مسیر «ظرفیت بدون اقدام» را برگزیده؛ مسیری که تلاش میکند میان تهدیدات بیرونی و تعهدات اخلاقی و دینی تعادل برقرار کند. اما در شرایط متغیر منطقهای یا بینالمللی، فشار برای بازتعریف این سیاست ممکن است افزایش یابد.
هادی اعلمی فریمان کارشناس سیاسی به آرمان امروز گفت: وقتی از نظریه بازدارندگی سخن میگوییم، منظور تنها یک چارچوب کلاسیک نیست، بلکه مجموعهای از دیدگاههاست که در شرایط مختلف سیاسی و امنیتی شکل گرفتهاند. این نظریهها بهطور کلی به دو دسته بازدارندگی هستهای و بازدارندگی فراتر از حوزه هستهای تقسیم میشوند.
وی ادامه داد: بازدارندگی هستهای از اواسط قرن بیستم، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، شکل گرفته و گسترش یافته است. در این دوره، مفهوم بازدارندگی متقابل و تعادل وحشت شکل گرفت و برای چند دهه عامل بازدارنده اصلی در روابط قدرتهای بزرگ بود. این ادبیات در فضای جنگ سرد معنا پیدا کرد و با فروپاشی اتحاد شوروی تا حدی کنار رفت.
این کارشناس سیاسی اظهار کرد: اما پس از جنگ سرد، شکل نوینی از بازدارندگی به عرصه آمد؛ شکلی که دیگر تنها به توان نظامی متکی نبود. در این رویکرد جدید، مؤلفههایی مانند جنگهای ترکیبی، تهدیدات سایبری، فشار اقتصادی و دیپلماسی فعال نقش پررنگتری پیدا کردند. بنابراین، نظریه کلاسیک بازدارندگی بهتنهایی دیگر پاسخگوی تحولات پیچیده جهانی نیست.
وی ادامه داد: در ایران، طی سالهای اخیر، دوقطبیای در خصوص بازدارندگی، بهویژه در حوزه هستهای، شکل گرفته است. برخی مسئولان بر این باورند که برای حفظ امنیت، ایران باید به ظرفیت بازدارندگی هستهای مجهز شود یا دستکم آن را بهعنوان ابزار تهدید مطرح کند. در این زمینه، اظهارات اخیر علی لاریجانی بازتاب گستردهای داشت.
اعلمی فریمان تشریح کرد: با این حال، چند نکته مهم باید مورد توجه قرار گیرد. نخست آنکه، بازدارندگی مؤثر نیازمند پشتوانههایی فراتر از توان نظامی است. در شرایطی که کشور در حوزههایی مانند اقتصاد و سیاست خارجی با چالشهای جدی مواجه است، تهدید هستهای بدون این پشتوانهها نمیتواند کارکردی پایدار داشته باشد.
وی ادامه داد: دوم، در فضای بینالملل، دیپلماسی مقدم بر تهدید است. در حالی که در برخی مواضع سیاست خارجی ایران، پیش از هرگونه گفتوگوی رسمی یا تعامل دیپلماتیک، تهدیدهای بازدارنده مطرح میشود. این ترتیب معکوس، میتواند فرصتهای گفتوگو را تضعیف و اعتماد بینالمللی را از بین ببرد.
این کارشناس سیاسی مطرح کرد: سومین چالش، نبود انسجام در سیاستگذاری است. اختلاف دیدگاهها و مواضع متناقض در سطح حاکمیت، پیامهای دوگانهای به جامعه بینالملل ارسال میکند. این چندصدایی نهتنها اثربخشی بازدارندگی را کاهش میدهد، بلکه میتواند موجب افزایش بدگمانیها نسبت به نیتهای واقعی کشور شود.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: افزون بر این، تهدیدهای مکرر علیه برخی کشورها، بهویژه اسرائیل و ایالات متحده، باعث شده است که برنامه هستهای ایران در فضای بینالمللی با سوءظن همراه باشد. حتی اگر هدف ایران از این برنامه صلحآمیز باشد، لحن تهاجمی میتواند برداشتهای منفی ایجاد کند و به تقویت اجماع جهانی علیه کشور منجر شود. بازدارندگی، مفهومی چندبعدی است و نیاز به نگاهی جامع دارد؛ نگاهی که واقعیتهای جهان امروز و چالشهای داخلی را همزمان در نظر بگیرد.
source