در دنیای بازیهای ورزشی، تکرار و نوآوری دو لبه یک شمشیر هستند. از یک سو، طرفداران تجربهای آشنا و زندهکننده خاطرات قدیمی میخواهند و از سوی دیگر، انتظار پیشرفت، غافلگیری و عبور از مرزهای پیشین را میکشند. سری EA Sports UFC، شبیهساز رسمی و پرطرفدار مسابقات هنرهای رزمی ترکیبی (MMA)، سالهاست که در میدان نبرد نفسگیر حضور دارد. اما سوالی که این روزها بیش از پیش در ذهن هواداران پژواک میکند، این است که آیا سری به پایان راه خود رسیده و گرفتار یک چرخه ملالآور شده است یا هنوز حرفی تازه برای گفتن دارد؟
در ابتدا بیایید به عقب برگردیم. زمانی که Yuke’s و THQ با سری UFC Undisputed، تجربهای نسبتاً عمیق و فنی از MMA را ارائه دادند و انتظارات طرفداران به مراتب بالا رفت. پس از ورشکستگی THQ و واگذاری لایسنس UFC به Electronic Arts، امیدها برای جهشی بزرگتر و عرضه یک شبیهساز بینقص MMA دو چندان شد. EA با سابقه درخشان (و البته بحثبرانگیز) در ساخت بازیهای ورزشی مانند FIFA و Madden، پتانسیل مالی و فنی لازم برای تحقق این رویا را در چنته داشت.

نسخههای اولیه EA UFC با جلوههای بصری جذاب، انیمیشنهای روان و تمرکز بر جنبه نمایشی و هیجانانگیز مبارزات، توانستند نظر بسیاری را جلب کنند. سیستم ضربه زدن به تدریج پویاتر شد و فیزیک مبارزین واقعگرایانهتر به نظر میرسید. اما رفته رفته، نشانههایی از کمرنگ شدن خلاقیت در این سری مشاهده شد که از کمبود نوآوری و خستگی مخاطب خبر میدادند. منتقدان و بخش قابل توجهای از جامعه بازیکنان معتقدند که سری EA UFC در چند نسخه اخیر پیشرفت چشمگیری نداشته و بیشتر شبیهِ بهروزرسانیهای گران قیمت برای نسخه قبلی به نظر میرسد تا یک بازی کاملاً جدید؛ موضوعی که چندین سال است با نام EA و صفات پولپرستی منتسب به این کمپانی گره خورده. اما میخواهیم برخی از دلایل این دیدگاه را بررسی کنیم.
هسته اصلی گیمپلی، به ویژه سیستم مبارزه در خاک (Ground Game) و کلینچ (Clinch)، سالهاست که تغییرات بنیادین نداشته است. در حالی که تلاشهایی برای سادهسازی یا تغییر کنترلها صورت گرفته، بسیاری حس میکنند این سیستمها فاقد عمق تاکتیکی لازم هستند یا بالعکس، آنقدر پیچیده و غیرقابل پیشبینیاند که لذت بازی را از بین میبرند. الگوهای تکراری هوش مصنوعی و عدم وجود استراتژیهای متنوع در مبارزات نیز در کنار این موضوع قرار میگیرند.

فقدان نوآوری چشمگیر در مودهای مختلف هم از دلایلی است که امروزه نسخه پنجم UFC را در چرخه تکرار میبینیم. بخش Career، که پتانسیل بالایی برای روایت داستان یک مبارز از گمنامی تا قهرمانی دارد، بسیار سطحی و تکراری شده و تصمیم سازندگان بر این بوده تا در UFC 5 این حالت را به بخش آنلاین هم بیاورند. اما با یک نظرسنجی ساده میان بازیکنهای پروپاقرص سری، میتوان دریافت که این بخش هم نتوانسته کششهای لازم را در نگهداری بازیکن داشته باشد و خبری از یک تجربه متعادل با قوانین درست علیه بازیکنان سمی نیست.
شاید پیشتر میگفتیم که هرچند سری UFC برعکس EA Sports FC سالانه منتشر نمیشود، اما فاصله بین نسخههای ابتدایی آن نیز آنقدر طولانی نیست که به تیم توسعهدهنده فرصت کافی برای ایجاد تغییرات بنیادین و ریسکپذیری را بدهد. فشار برای انتشار نسخهی جدید و حفظ درآمدزایی، ممکن است نوآوری واقعی را فدای بهروزرسانیهای جزئی و افزودن مبارزان جدید کند. اما حالا که بین نسخه ۴ و ۵ حدود ۳ سال و نیم فاصله بود و حتی موتور بازیسازی از Ignite به Frostbite منتقل شد، عملاً شاهد همان رویکرد معیوب بهبود به جای نوآوری هستیم. تا جایی که امتیاز کاربران به بازی در پلتفرمهای مختلف گویای این مسئله است و حتی عدهای نسخه اخیر را همان UFC 4 میدانند که با موتور جدید دوباره عرضه شده.

البته که جلوههای بصری بازی و جزئیات فیزیک و عضلات مبارزان در دریافت یا زدن ضربه به خوبی کار شدهاند اما این تمام چیزی نیست که UFC برای بقای خود به آن احتیاج دارد. این سری همواره در زمینه بصری صاحب سبک بوده و حتی میتوان گفت جهش نسخه پنجم نسبت به چهارم، با در نظر گرفتن پتانسیل کنسولهای نسل نهمی، کمتر از حد انتظار واقع شده.
چرا هنوز نمیتوان پایان کار را اعلام کرد؟
با تمام این انتقادات، اعلام مرگ قطعی سری EA UFC شاید کمی عجولانه باشد. دلایلی وجود دارند که نشان میدهند این سری هنوز پتانسیل بازگشت و درخشش دوباره را دارد. EA همچنان مالک لایسنس انحصاری UFC است و محبوبیت روزافزون MMA در سراسر دنیا، تضمینکننده وجود یک بازار بزرگ و تشنه برای تجربه مسابقات مجازی آن میباشد. با وجود نارضایتیها، هنوز جامعه بزرگی از بازیکنان فعال وجود دارد که به این سری علاقهمند هستند و بازخوردهای خود را (چه مثبت و چه منفی) ارائه میدهند. این جامعه میتواند منبع الهام و فشار مثبتی برای بهبود بازی باشد.
تا زمانی که رقیبی قدرتمند با لایسنس رسمی وجود نداشته باشد، EA UFC خوشبختانه یا متاسفانه در موقعیت منحصربهفردی قرار دارد و علیرغم انتقادات، هر نسخه از آن معمولاً فروش خوبی را تجربه میکند. دقیقاً همان ویروس بازار انحصاری که سالهاست باعث درجا زدن EA Sports FC شده. این موفقیت تجاری، به EA انگیزه و منابع مالی لازم برای ادامه توسعه سری را میدهد، هرچند که همین موضوع باعث عدم تمایل به ریسکهای بزرگ است.
مسیر پیش رو: نوآوری یا تکرار؟

سری EA UFC در یک دو راهی حساس قرار گرفته است. ادامه مسیر فعلی، یعنی عرضه نسخه جدید با بهروزرسانیهای جزئی و تمرکز بر افزودن مبارزان جدید در کنار حفظ ساختار قدیمی گیمپلی، احتمالاً به تدریج باعث ریزش بیشتر مخاطبان وفادار و تشدید انتقادات خواهد شد. این مسیر شاید در کوتاهمدت سودآور باشد، اما در بلندمدت میتواند به اعتبار برند و جامعه هواداران بازی لطمه بزند.
راه دیگر، پرچالشتر است اما ایجاد تغییرات بنیادین و نوآوری به همراه یک توقف ۴ ساله در بین انتشار هر نسخه، از ملزومات موفقیت و ماندگاری این سری خواهد بود. از تغییرات موردنظر میتوان به این موارد اشاره کرد: تمرکز بر عمقبخشی به سیستمهای مبارزه در خاک و کلینچ، ایجاد تعادل بهتر بین واقعگرایی و آرکید در سیستم ضربه زدن و توسعه هوش مصنوعیای که بتواند تاکتیکهای متنوعتری را پیاده کند. سیستم کلینچ یکی از مهمترین برگهای برنده UFC 4 بود و مشکل چندانی به آن وارد نیست اما پورت مستقیم و بدون تغییر آن به نسخه بعدی، آن هم بعد از یک وقفه طولانی و انتظار برای یک عنوان نسل نهمی، چندان به مذاق بازیکنان خوش نمیآید.

همچنین باید اذعان داشت که بخش آنلاین این بازی به یک پوستاندازی اصولی نیاز دارد. جدا از سیستم مچ میکینگ و پیدا کردن پلیرهای تکراری و غیرهمسطح، عملاً محتوای جذابی در قسمت آنلاین وجود ندارد که بتواند مخاطب را برای حداقل یک سال سرگرم نگه دارد. و آخرین نکته این بحث که در همین راستا هم میتواند باشد، گوش کردن EA به بازخورد مخاطبین است. توجه جدی به بازخوردها و انتقادات سازنده طرفداران جهت تلاش برای رفع مشکلات گزارش شده میتواند از کلیدهای موفقیت هر شرکت بازیسازی یا ناشری باشد.
البته که باید در نظر داشت که این تکاپو مستلزم درجهای حیاتی از احتیاط و احترام به بنیانهای تثبیت شده است. اعمال تغییرات گسترده بر سیستمهای اصلی که مورد پذیرش بازیکنان قرار گرفتهاند، صرفاً تحت لوای «تحول»، میتواند نتیجهای معکوس به بار آورد. به عبارت دیگر، نوآوری هدفمند آن است که بر پایههای مستحکم بنا شود و ضعفها را برطرف سازد، نه اینکه ساختارهای کارآمد را صرفاً برای ایجاد تمایز با نسخههای پیشین، تخریب کند. در واقع این نگرانی در خصوص شکلگیری یک الگوی معیوب وجود دارد که در آن، توسعهدهندگان به صورت عامدانه یا غیرعمدی، مکانیکهای کارآمد را از بین برده و سپس در نسخههای بعدی اقدام به بازمعرفی یا پالایش آنها میکنند. چنین رویکردی نهتنها موجب سرخوردگی طرفداران میشود، بلکه اعتماد آنها را نیز خدشهدار میکند.
آیا ناقوس مرگ EA Sports UFC به صدا در آمده؟

پاسخ قطعی به این سوال دشوار است. شواهد نشان میدهد که این سری در حال حاضر به فرسایش افتاده و نیازمند یک شوک اساسی برای احیا است. تکرار فرمولهای گذشته و عدم توجه به انتقادات، میتواند بیش از این، UFC را به حاشیه براند. با این حال، قدرت برند UFC، جامعه هواداران هنرهای رزمی و تواناییهای فنی EA، همگی عواملی هستند که میتوانند زمینهساز یک بازگشت قدرتمند باشند. توپ اکنون در زمین الکترونیک آرتز است. آیا آنها به صدای منتقدان و طرفداران گوش خواهند داد و ریسک نوآوری را به جان خواهند خرید؟ یا به مسیر امن اما ملالآور خود ادامه خواهند داد؟ آینده یکی از محبوبترین شبیهسازهای ورزشی به این انتخاب بستگی دارد و هواداران چشم انتظار خونی تازه در رگهای این فرنچایز هستند.
source