“حزبالله هرگز یک سازمان عادی که در گوشهای از جغرافیا محدود شده باشد یا یک جریان سیاسی که با احتیاط در پیچوخمهای قدرت حرکت کند، نبوده است. بلکه از آغاز پیدایش، نفحهای الهی بود که از دل رنج و مظلومیت برخاست و با آن، چهرهی کرامت نمایان شد”. مردانی را به دنیا آورد که فقط شبیه خودشان هستند؛ از جنس جهاد ساخته شدهاند، با زبان خون سخن میگویند و با یقین به پیروزی متولد شدهاند، بدون اینکه خموده، سست و یا تسلیم شوند؛ آنها خالصترین مؤمنانِ این زماناند”.
“آغاز راه با امام شهید موسی صدر، رحمهالله علیه، بود؛ مردی که پس از سکوتی طولانی، جنوب لبنان را به سخن آورد و درد کرامت از دسترفته را در وجدان شیعه بیدار کرد. او بین ایمان و وطن پیوند زد و «افواج مقاومت لبنانی – امل» را پایهگذاری کرد، که در دل صخره اشغالگری ریشه دواند”.
شهید سید عباس موسوی مجاهدی جنگاور، و عارفی شهید بود که مشعل را از موسی صدر گرفت و درهای جهاد را به طور کامل گشود. حزبالله را از یک گروه نوپا به مدرسهای جهادی تبدیل کرد که باور داشت شهادت آغاز راه است، نه پایان آن. از اشکها محراب ساخت، با خون، پیمان مقاومت را نوشت و سرانجام شهید شد تا شهادتش نشانهای شود بر گنبدهای افتخار و نامی جاودانه. درختی که او کاشت، بیآب نماند”.
“شهید شیخ راغب حرب نیز از موضعگیری، سلاح و از سخن، تیغ برنده ساخت. او از دستدادن با دشمن امتناع کرد، پس با شهادت دست داد و خونش در کوچههای جنوب، محکم، رسا، و استوار مانند کوههای «عامل» طنین انداخت”.
“شهید عماد مغنیه، اسطوره جنگهای پنهان بود؛ کسی که تلآویو را در دل خودش به لرزه انداخت. او معمار اصلی عملیاتهای پیچیده و مغز متفکر جنگ نامتقارن بود؛ اسطورهای که نامش حتی خواب ژنرالهای صهیونیست را آشفته میکرد. او آنچنان بود که زبان از توصیفش عاجز ماند و ارتش اسرائیل نمیدانست چگونه با او مقابله کند”.
“همهی این شهدا، به همراه گروهی از فرماندهان و قهرمانان، سنگبنای امت آینده بودند؛ امتی که از غیب برمیخیزد و در اوج این مسیر، مردی ظاهر شد که نماد عصر و الهامبخش مقاومت است، شهید سید حسن نصرالله، رحمهالله علیه؛ کسی که تعریف پیروزی را در عصر شکست بازنویسی کرد”.
“او پرچم را از خون شهید موسوی گرفت و آن را به مسیر، سلاح، اتحاد، رسانه و فرهنگی برای نسلها تبدیل کرد. او نه تنها به تجاوز پاسخ داد، بلکه میدان نبرد را در سراسر منطقه مدیریت کرد”.
” حزبالله را از یک گروه، به یک پروژه امت، از یک حزب، به یک محور، و از یک پرچم حزبی به پرچمی برای همه آزادیخواهان تبدیل کرد.
در این حزب، آیه قرآن “إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً” محقق شد. پس حزب، به امت تبدیل شد؛ اندیشهاش مسیر شد، مسیرش به نظام بدل شد، و نظامش شرافتی است که فرو نمیریزد؛ سلاحی که تسلیم نمیشود، و مقاومتی که هرگز عقب نمینشیند.”
“این سلاح، بیهوده یا بیپروا نبود؛ بلکه همانطور که شیخ نعیم قاسم گفت: “سلاح حزبالله، سلاح امت است؛ باری بر دوش دولت نیست، بلکه ضامن امنیت آن است “. پس سلاح، به هویتی غیرقابل معامله بدل شد، سقفی که دستنخورده میماند و معیاری که مؤمنان را از تسلیمشدگان متمایز میسازد.”
الجنید همچنین به شهدای رسانه در به تصویر کشیدن جنایات رژیِم صهیونیستی پرداخته و افزود: شهید محمد عفیف، پیش از شهادتش ، صدای پیشگام مقاومت بود. او تصویر را به گلوله، کلام را به سنگر، و اطلاعات را به سنگر جنگ تبدیل کرد. رسانهی مقاومت، جزیی از جبهه نبرد شد. نسیم پیروزی از صنعا وزیدن گرفت؛ پرچم انصارالله در آسمان نبرد بزرگ بالا رفت، هلالی که ناقص بود، کامل شد، و راه قدس با گامهای یمنیها استوار گردید.”
سپس صنعا وارد تاریخ شد، وقتی که رهبر قرآنیاش، عبدالملک بدرالدین الحوثی، گفت: “من به نیابت از سید حسن نصرالله در قدس نماز خواهم خواند”. این جملهای گذرا نبود، بلکه پیمانی بود میان شمشیرهای میدان و وعدهای از کوههای صعده، از ملت ایمان و حکمت، از یمنی که هرگز عقب ننشست، سست نشد، و تسلیم نگشت”.
“در آن لحظه بود که جهان فهمید چرا سید نصرالله تا این حد یمن را دوست دارد؛ نه از روی احساس، بلکه از درک عمیق سیاسی و ایمانی. زیرا یمن همان تکیهگاهی بود که امت همواره دنبالش بود و امروز، این یمن است که قوی و محکم و با اراده اعلام میکند که شمشیر موعود در کوههای “مرّان” تیز شده است! از مرجعیت در تهران، تا وعده در بیروت، تا برخاستن در بغداد، تا وفاداری در صنعا… این محور برای برافراشتن پرچم قدس کامل شد”.
و آنچه امروز در فلسطین میبینیم، از پایداری افسانهای و چالش معجزهآسا، میوه همین محور است؛ از برکت حمایت حزبالله، که مجاهدان را از سنگهای انتفاضه به موشکهای بازدارنده رساند. درهای جمهوری اسلامی به رویشان گشوده شد، از آموزش و برنامهریزی تا ساخت تجهیزات. تا جایی که امروز، کابوس رهبران صهیونیست شدهاند و سامانه گنبد آهنین را شب و روز تحقیر میکنند”.
و این همه ممکن نبود، اگر مردم فلسطین در پشتیبانی از مقاومت، استواری نشان نمیدادند. آنان فرزندان خود را در آغوش گرفتند و با مجاهدان ایستادگی کردند. آنان راز حیات و پیروزی در دوران استکبار هستند”.
“حزبالله دیگر فقط یک مقاومت نیست، بلکه یک امت است؛ و امتها شکست نمیخورند. نماز سید در قدس، دیگر وعده نیست… موعد است. و ما همه نماز خواهیم خواند، زیر یک پرچم: لا إله إلا الله، محمد رسولالله، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود، و پیروزی برای اسلام است”.
انتهای پیام/
source