سیده فرخنده پورنصرانی/کارشناس و کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه گیلان / کارشناس ارشد پژوهش هنر دانشگاه گیلان
مقدمه
یک محقق جلادهندۀ زنجیرۀ تمدن و فرهنگ و افکار است. بر همین اساس، غور در مطالعات نوین ِ”هنر رقص” علاوهبر جذابیت منحصربهفرد خودش، بینش و منظری شگرف و بکری به پژوهشگر میبخشد که نمیتوان به سادگی از کنار این دانش و میدان بحثبرانگیز عبور کرد. فضای اجتماعی و سیاسی دوران موجب شده است تا “بدنها” و “بُروزها” بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرند و هر حرکتی از آنها بهعنوان نماد توصیف و تبیین شوند. چرخهی تعاملات اجتماعی و حضور در میدانها از مرحلهی “چیستی” به “چرایی و چگونگی” در جریان است. بر همین قرار، افکار، ایدهها و دیدگاهها به سویِ “حل مسئله” گرایش پیدا کردهاند و تفکر و الگوهایِ سیستمی و رویکرد سیستماتیک به موضوعات منجر شده است تا دیگر دغدغه تعریف مسئله نباشد، بلکه کاربرد و کارکرد آنها در شرایط متغیر و پرسرعت امروزی اصلی اساسی محسوب شود.
بدنهی مفهومی
در این میان، عرصۀ هنر رقص که شالودۀ آن انواع حرکات و اجراها توسطِ ارگانهاست، طریقتی گسترده برای انتقالِ سریع و پرقدرتِ معناها و نشانهها و پیامهاست. در حقیقت، رقص بهعنوان زبان حرکتی و بینالمللی که با الگویی ریتمیک همراه است، از عناصر بنیادین پدیدهها یعنی پویایی، فضا، زمان و فرم در راستایِ ساختن “شخصیتی خاص و آزاد” بهره میبرد. مقر پرنفوذ و تأثیرگذارِ نماد، تداعی و بیانِ (غیرکلامی) احساسات درونی میشود و تا حد بسیاری کلید حل معماهاست. منظرهای مدرن و بکر به این عرصه، حاکی از ویژگیهای ممتازی هستند که تا حدودی آن را از خط فکر سنتی و کلاسیک، اصولی و حرکتی جدا میکند و به سویِ الگوی مفهومی و شخصیتی سوق میدهد. در ادامه به توصیف برخی از برجستهترین خصیصهها پرداخته شده است:
رقص و تعادل در زندگی؛ توسعه و غنیسازی اصول فیزیکی و اخلاقی رقص، زیبایی و ادراک بدن فیزیکی را در قالبی هنری از ریتم، قدرت، انعطافپذیری، استقامت، تعادل، تخیل و بیان تقویت میکند. برای جوانان، رقص کلاسیک اغلب به عنوان یک مدرسهی زندگی در نظر گرفته میشود که با “مکتب پشتکار” همراه است. برخی از والدین می خواهند از رقص برای القای برخی ارزشهای اجتماعی استفاده کنند که در حال از بین رفتن هستند.
رقص و اشتیاقِ مشترک؛ اشتیاق و ثبات افراد همراه با مهارت خاصِ خود، ترکیبی ایدهآل برای غلبه بر موانعِ یادگیری در چنین رشتهی سختی ایجاد میکند.
رقص و مهارت؛ برخی از نظریهپردازان رقص، اصطلاح «تکنیک» را صرفاً به معنای فضیلتمندی، بر اساس علاقه و روحیهی رقابت تفسیر میکنند. «تکنیک» را میتوان دستور زبان رقص آکادمیک دانست. ترکیبی که سرشار از احساسات و مهارت است.
رقص برای بازیابی روح؛ حرکاتی که می توانند آرامش، انرژی، شوخطبعی، قدرت و شفا را به ارمغان بیاورند. ساختارهای حرکتی برای کمک به افراد بهعنوان یک هنر مقدس، منبعی ساده و قابل دسترس هستند که در همهی سطوح میخواهند کشف کنند که چگونه رقص میتواند عنصر مهمی در رشد معنوی آنها باشد.
علاوهبر فواید مذکور میتوان به نمونههای دیگری از جمله، رقص و نوعدوستی، تکامل و همکاری، وشت و خلاقیت در حل مشکلات، الگوهایِ ریتمیک و ریسکپذیری، سازش با محیط، کمک در راستایِ هدفمندی، ایجاد علاقه، خلق معناها، آزادیِ بیان در حرکات، جلوهی بینش شخصی، قدرت و عدم تحریف در احساسات، وضوح و شفافیت، ایجاد تعهد و حس تعلق، غلبه بر ترسها، مراقبت از خویش و اشتراکگذاری تجربیات اشاره نمود.
نتیجه
به طور کلی، رقص با در نظر گرفتنِ آینده بیانگر این مطلب است که دانشمندان، رقصندگان و سیاستگذاران می توانند با موفقیت بر سر یک میز (یا در یک سالن تئاتر یا سالن کنفرانس) بنشینند، به مسائل مشابه بپردازند، و به طور سازنده برای کشف راه حل های پایدار همکاری کنند. این شکل از همکاری بین رشتهای به شرکتکنندگان اجازه میدهد تا کار خود را با دیدی جدید ببینند و زبانهای جدیدی را کشف کنند که هیجانانگیز هستند، زیرا ما بهطور مشترک آنها را نوشتهایم.
source