«آرمان امروز» به بهانه «هفته سلامت» بررسی میکند؛
آرمان امروز- دکتر صابر رستمی: «سلامت» و بهطور خاص حوزه بهداشت عمومی و درمان یکی از موالفههای اصلی در هر جامعهای محسوب میشود که دولتها همواره در تلاش هستند که با درآمدهای پایدار و تخصیص بودجه به این حوزه، از هزینه های اضافی جلوگیری و در جهت توسعه پایدار گام بردارند. سازمان ملل هدف سوم از اهداف توسعه پایدار (SDG 3) را به سلامت خوب و رفاه اختصاص داده که شامل کاهش مرگومیر مادران، بیماریهای واگیردار، تصادفات، بهداشت روان، و دسترسی همگانی به خدمات درمانی است. ایران در شاخصهای اصلی مثل کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران، کنترل بیماریهای واگیردار و گسترش خدمات اولیه طی دهههای اخیر، عملکرد نسبتاً خوب داشته، اما در وضعیت این شاخص ها در تصادفات جادهای، سلامت روان، آلودگی هوا، و مصرف بالای دارو و آنتیبیوتیکها جایگاه مناسبی ندارد. طبق آخرین دادهها (مثلاً Global SDG Index)، ایران در هدف سوم (سلامت و رفاه) در رده میانه جهان و تا رسیدن به استاندارد کامل، فاصله قابل ملاحظه ای دارد. با روی کار آمدن رئیس جمهوری که خود پزشک و وزیر سابق وزارتخانه بهداشت و درمان بود، این امید وجود داشت که شاخصهای سلامت و سهم سلامت و برداشت از جیب مردم
نسبت به سالهای قبل کاهش پیدا کند، اما دو پاشنه آشیل «تحریم» و «گرانی» سبب شده که هنوز پزشکیان در اهدافی که در سر می پروراند، به توفیق آنچنانی دست به پیدا نکند. در این شرایط «حق بر سلامت» موضوعی است که در کشور ما کمتر بهعنوان یک حق قانونی به آن پرداخته شده و بیشتر بهعنوان یک مسئله رفاهی مورد توجه قرار گرفته است. درواقع سلامت و برخورداری از آن یکی از اساسیترین حقوق انسانی و یکی از مهمترین شاخصهای توسعه پایدار است. در این راستا «حق بر سلامت» هم بهعنوان یک حق ذاتی مدنظر قرار گرفته و به معنای آن است که هرکس حق دارد به بالاترین استانداردها به لحاظ سلامت جسمی و روانی دسترسی داشته باشد. این حق دایره وسیعی از امکانات حیاتی را در بر میگیرد که دسترسی به خدمات پزشکی، بهداشت عمومی، غذای کافی، مسکن مناسب، محیط کار سالم و محیط زیست تمیز و سالم ازجمله آنهاست. اما در کشور ما احقاق این حق در بسیاری از زمینهها با چالش جدی مواجه است و هر قدر شهروندان در مناطق دور از دسترستر ساکن باشند، به این لحاظ شرایط بدتری را تجربه میکنند، ولی در کنار این موضوع، مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور هم روزبهروز دستیابی به این حق را بیشتر در معرض تهدید و خطر قرار میدهد. آمارها در این زمینه گویا هستند.
وضعیت پرداختهای مستقیم از جیب در ایران
یکی افزایش پرداخت از جیب مردم برای مراقبتهای سلامت (out of pocket) و دیگری هزینههای کمرشکن درمان (catastrophic cost) است. پرداخت از جیب، نسبت پرداختی است که بیمار به کل هزینههای درمان و بهطور مستقیم پرداخت میکند، یعنی آن لحظه که خدمات را دریافت میکند یک مقدار پولی را بهطور مستقیم میپردازد؛ سهم OOP از کل هزینههای سلامت، هزینههای فاجعهبار سلامت Catastrophic Health Expenditure – CHE) ) مطالعات نشان میدهد که بین ۸.۳ تا ۱۵.۳ درصد از خانوارهای ایرانی با هزینههای فاجعهبار سلامت مواجه هستند، به این معنا که بیش از ۴۰ درصد از توان پرداخت خود را صرف هزینههای سلامت میکنند. این آمارها در شرایطی منتشر می شود که اگر سری به داروخانهها بزنید، کم نیستند شهروندانی که از مسئول داروخانه میخواهند که تنها بخشی از داروهای مندرج در نسخه را در اختیار آنها قرار دهند، یا به جای درمان و مراجعه به پزشک، مصرف آنتی بیوتیک ها در کشور ما بالا است. علت این رفتار هم مشخص است؛ از یک سو فقر و از دیگر سو گرانی کالا و خدمات. بهعنوان مثال در همین فقره گرانی دارو در کشور، متخصصان مواردی مانند بحران نقدینگی، بدهی بالای بیمهها به داروخانهها و مراکز درمانی و تحریمها را در کنار سوءمدیریت دولتهای مختلف در این حوزه بهعنوان علت شرایط دارویی کشور عنوان میکنند. آتشی که دود آن به چشم مردمی میرود که درآمدشان کفاف هزینههایشان را
نمیدهد.
خط فقر ۳۵ میلیون مبتلایان به سرطان
«داروی خارجی» برای بسیاری از بیماران سرطانی یک آرزوی دست نیافتنی است. پزشکان به بیماران توصیه میکنند که بهروزترین و موثرترین داروهای سرطان را برای درمان تهیه کنند که مشخصا داروهای آمریکایی و اروپایی در این دسته هستند و همه از پس تامین هزینه آنها بر نمیآیند. هرچند آمار دقیقی از دهک درآمدی بیماران سرطانی در دست نیست، اما اعلام قیمت چند داروی سرطان خارجی در بازار نشان میدهد که حتی یک خانواده با درآمد ۳۵میلیون تومان که روی خط فقر ۱۴۰۴ قرار دارد هم نمیتواند از پس هزینههای خرید داروی یک بیمار سرطانی بربیاید؛ چه رسد به خانوارهایی که درآمد سرپرست آنها پایینتر از این رقم و زیر خط فقر باشد. وضع برای بیمارانی که در سایر استانها و مناطق محروم ایران زندگی میکنند سختتر است؛ چراکه داروخانههای عرضهکننده کمتر و یافتن داروهای خارجی دشوارتر است.
میانگین مصرف لبنیات، یک چهارم آمار جهانی
در سالهای اخیر سوءتغذیه هم به مشکلات شهروندان اضافه شده است، به نحوی که درحالحاضر ۵.۳ درصد از کودکان ایرانی به علت سوءتغذیه مزمن، کوتاهقد هستند و به صورت کلی ۶.۵ درصد ایرانیها کالری مناسبی دریافت نمیکنند و درواقع دچار سوءتغذیه هستند. سال گذشته هم سیدهادی موسوینیک، مدیرکل پیشین مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از وضعیت بحرانی سوءتغذیه در کشور خبر داد و اعلام کرد که ۵۷ درصد ایرانیان سوءتغذیه دارند و کالری مورد نیاز را دریافت نمیکنند. همین دیروز (دوم اردیبهشت ۱۴۰۴) بود که اعلام شد ایرانیها یکچهارم میانگین جهانی لبنیات مصرف میکنند.
موانع برای رسیدن به توسعه پایدار
بدون شک بیش از هر فردی، رئیس جمهور به خوبی می داند که مواردی از جمله افزایش سرمایهگذاری در نظام سلامت، افزایش بودجه و منابع برای بهبود زیرساختهای بهداشتی و درمانی. تقویت نظام بیمهای، کاهش سهم پرداختهای مستقیم از جیب مردم از طریق گسترش پوشش بیمهای. مقابله با آلودگی هوا و اجرای سیاستهای مؤثر برای کاهش آلودگی هوا و بهبود کیفیت محیط زیست. تأمین داروهای حیاتی، رفع موانع واردات و تولید داخلی داروهای ضروری برای بیماران بزرگترین موانع برای رسیدن به توسعه پایدار از طریق نظام سلامت است و تا زمانی که این مشکلات در کشور ما برطرف نشود، نمی توان انتظار داشت که در مقوله «توسعه» برمبنای سلامت گام برداریم.
The post شکاف میان «حق سلامت» و «توسعه پایدار» appeared first on روزنامه آرمان امروز.
source