سیده فرخنده پورنصرانی،کارشناس و کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه گیلان / کارشناس ارشد پژوهش هنر دانشگاه گیلان
مقدمه
هر اجتماع و گروهی با توجه به شرایط و موقعیتهای گوناگون دارای کالبدها و روحیاتِ متعددی است که آنها را در انواع بسترها و از طریقِ اعمال و تمارینِ مختلف بازتاب میدهد؛ به نوعی تصویرِ «فرهنگ» توسطِ اجراکنندگانِ جامعه در قالبِ آیینها و مناسک انعکاس پیدا میکند. رقص به دلیلِ بهرهمندی از «محتوایِ اسطورهای و نمودِ وضعیت کائنات از طریق حرکت»، در ساختار اجتماعی و سیرِ تاریخی جایگاه ویژهای یافته است. نکتۀ حائز اهمیت این است که در بسیاری از نظریههای مرتبط با رقص، بر «حرکت»، «آگاهی از حرکات موزون» و «حرکات در فضای محدود» در قالب تئوریهای حرکتی _ ورزشی و با در نظر گرفتنِ جزء فیزیکی آن تأکید شده است؛ در صورتی که نباید مضمون رقص را تنها به حرکت تقلیل داد و باید بر جنبۀ نمادین (symbolic) آن بیش از پیش اشاره کرد. زیرا رقص زبانِ نمایش یا «حرکات بیانی بدن» است که میتواند بهعنوان یک «جنبش هنری»خاص تلقی شود؛ از اینرو «رقصها انواع گوناگون دارند».
بدنهی تعریفی
رقص به دلیلِ انتقالِ معنا و ظرایف و نیز سیگنالها قابلیتِ مشاهده، بررسی و نظریهپردازی پیدا میکند؛ به نوعی در قلمرویِ «انسانشناسی رقص» تشریح و فهم میشود. از منظر انسانشناسی، رقص نوعی تمرینِ فرهنگی و آیینِ اجتماعی است که باعث ایجاد پیوندها و ساختارهای خاص در جامعه میشود. در واقع به لحاظ آیینی و پرتو جنبههایِ نمادین، رقص فرایندِ شناسایی و تمایز معناییِ میان فرهنگها محسوب میشود که افراد هر جامعه را در کالبدی متفاوت نمایش میدهد. رقص از ابتدا در همۀ زمانها و فرهنگها، از همان دوران پارینهسنگی و در قالبِ جادو و جانگرایی تا به امروز وجود داشته است. به نوعی بخش جداناپذیر «بازتولید اجتماعی» است و «متافیزیک فرهنگ» محسوب میشود. زیرا مردم برای تفریح، لذت، اوقات فراغت، پول، شغل، ابراز خود، سنت و همچنین برای اهدافِ آیینی و غیره میرقصند. از اینرو بخش بسیار پررنگی در زندگی روزمره دارد. بنابراین مطالعات رقص تنها محدود به شناخت نوع حرکت و سبک نیست، بلکه اندیشمندانِ حوزۀ انسانشناسی[۱] و مطالعات فرهنگی[۲] به دنبال معنایی فراتر از سطح فیزیک هستند.
نتیجه
از آنجایی که رقص به محیط اجتماعیِ خود بستگی دارد، میتواند حاوی پیامهایِ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره مانند ساختار مردسالاری و یا مادرسالاری، برابریِ جنسیتی، اعتماد به نفس، ستایش زن، باروری و یا حتی ابتذال باشد و یا تعدادی از حرکات در برخی جوامع، اگر از سویِ زن و یا مرد انجام بگیرد «خاص» تعبیر میشوند. همچنین در حلقهی رقصِ جامعهی مدرن و قلمروی سرمایهداریِ جهانی، حضور تماشاگران موجب میشود تا پرسشهای متعددی در زمینهی بدنِ روی صحنه و سایر عوامل طرح شود و حتی مورد انتقاد قرار بگیرند. بر همین اساس میتوان بر این مسئله واقف شد که حرکات، سبکها و نمادهای رقص به خودیِ خود درخور و یا نامناسب تعبیر و توصیف نمیشوند، بلکه توسط «جامعهای»که در آن ظهور میکنند دارایِ توشهی معنایی میشوند.
[۱] anthropological
[۲] cultural studies
source