آرمان امروز- محمدسعید رضائی: ایران کشوری حادثه خیز است و بهطور متوسط سالانه ۲۵۰ مخاطره طبیعی و بلا در ایران رخ میدهد، حالا به این آمار، فجایع و حوادثی همچون تصادف قطار، انفجار، سقوط هواپیما، ریزش ساختمان و… را اضافه کنید تا متوجه شوید که ایران با چه مشکلاتی در طول یکسال دست و پنجه نرم میکند. طی چند روز اخیر، یکی از فاجعههای با عامل انسانی، انفجار در بندر شهید رجایی بود که اتفاقات پیرامون آن مشابه اتفاقات و حوادث ناگواری گذشته بود و همان طور به طور کلیشه ای با این فاجعه برخورد شد. مثلا عوامل شایعه ساز و ناهماهنگی در زمان بحران در میان مسئولان، پررنگتر از واقعیت بود. در حقیقت این ناهماهنگی و اطلاع رسانی قطره چکانی و پرتناقض در اطلاع رسانی و روشن سازی افکار عمومی، موضوع کلیشه و همان پاشنه آشیل برای بهبود شرایط کشور و انسجام افکار عمومی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی است. اینکه در زمان بروز بحرانهایی همچون سقوط هواپیما، انفجار در بندرشهید رجایی، ساختمان پلاسکو، زمین لرزه و… یک اتاق فکر و سخنگو تشکیل شود و به افکار عمومی به طور دقیق و در یک ساعت اطلاع رسانی کند، یکی از ضرورتهایی به حساب می آید که متاسفانه فراموش شده است.
فقدان اطلاع رسانی سریع
در این شرایط بسیاری براین باورند که بحران نه با آتش آغاز میشود ، نه با خاموشی آتش پایان مییابد. آغاز و پایان آن در میدان رسانه است. این روزها فیلم ها و مصاحبه های فضای مجازی در رابطه با حادثه انفجار در بندر شهید رجایی، پررنگ تر از رسانه های رسمی است و نبود یک سخنگوی واحد که لازمه زمان بحران و میدان داری در حوزه رسانه افکار عمومی است، هلال احمر، استانداری، قوه قضائیه، اورژانس، رئیس ستاد بحران، سخنگوی دولت و… هرکدام صحبت ها و خبرهایی را در رابطه با حادثه بندر شهید رجایی بیان می کنند و تناقض در گفته های آنها خوراک رسانه های معاند برای ریزش سرمایه های اجتماعی می شود. همان طور که شاهد بودیم در ساعات اولیه آتش سوزی بندر شهید رجایی، مسئولین درباره «کنترل شدن آتش» یا «کم بودن خسارت» یا «فعالیت عادی بندر» صحبت کردند، در حالی که مردم در تصاویر میدیدند که بندر میسوزد. بی اعتماد به دولت، در زمان دولت دوازدهم و در زمان سقوط هواپیمای اوکراینی به شروع شد و در دولت سیزدهم به اوج خود رسیده وحالا چوب این بی اعتمادی را دولت پزشکیان می خورد. در این میان، یک کارشناس
نبود سخنگو در شماری از بحران ها سبب انتشار شایعه و تشویش اذهان عمومی شده است. یک استاد دانشگاه در حوزه اطلاع رسانی، می گوید: «در هر بحران، از زلزله و سیل گرفته تا حملات سایبری یا حوادث انسانی، یکی از مهمترین نیازهای جامعه، اطلاعرسانی شفاف، سریع و دقیق است. در چنین شرایطی، وجود یک سخنگوی رسمی و آموزشدیده، میتواند از گسترش شایعات، ایجاد رعب و وحشت، و بیاعتمادی عمومی جلوگیری کند. سخنگو، در واقع صدای واحد و معتبر دستگاههای مسئول در مدیریت بحران است. وظیفه او نهتنها اعلام اخبار موثق، بلکه ایجاد آرامش روانی و هدایت افکار عمومی در مسیر درست است. اگر اطلاعرسانی با تأخیر یا دوگانگی همراه باشد، فضا برای شایعات و اطلاعات نادرست فراهم میشود؛ اتفاقی که میتواند ابعاد بحران را بزرگتر و مدیریت آن را دشوارتر کند.» اسماعیل قدیمی به «آرمان امروز» می افزاید: «در کشورهای پیشرفته، اطلاعرسانی بحران به عنوان یک رکن اصلی پدافند غیرعامل شناخته میشود. برنامهریزی از پیشتعیینشده، هماهنگی با رسانهها، بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، و آموزش سخنگویان تخصصی، از جمله راهکارهایی است که در این حوزه مورد توجه قرار میگیرد.
اطلاعرسانی در بحران، سنگبنای سرمایه اجتماعی
در ایران نیز، لازم است جایگاه سخنگو در زمان بحران تقویت شود و دستگاههای اجرایی با ایجاد ساختارهای منسجم اطلاعرسانی، زمینهساز اعتماد عمومی و کاهش خسارات روانی و اجتماعی باشند. بهکارگیری افراد متخصص در حوزه ارتباطات و رسانه، و آموزش مداوم تیمهای اطلاعرسانی، باید جزو اولویتهای دستگاههای مرتبط باشد.» وی با اشاره به اینکه «اطلاعرسانی درست در زمان بحران، مستقیماً بر سرمایه اجتماعی تأثیر میگذارد و میتواند باعث تقویت یا تضعیف آن شود» می افزاید: «سرمایه اجتماعی، یعنی اعتماد، همبستگی، و مشارکت مردم با نهادهای حاکمیتی و یکدیگر، سرمایهای نامرئی اما حیاتی برای پایداری هر جامعه است. این سرمایه در زمان بحران، یا تقویت میشود یا دچار فرسایش. یکی از عوامل اصلی در حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی، نحوه اطلاعرسانی و رفتار رسانهای مسئولان در زمان بحران است. وقتی مردم در لحظات حساس، از منابع رسمی اخبار سریع، صادقانه و بدون پنهانکاری دریافت کنند، احساس امنیت میکنند و به ساختار حاکم اعتماد بیشتری پیدا میکنند. در مقابل، تأخیر، انکار واقعیتها یا انتشار اطلاعات متناقض، میتواند این اعتماد را خدشهدار کند و باعث گسترش شایعات و بیاعتمادی عمومی شود. سخنگوی بحران و نظام اطلاعرسانی حرفهای، میتواند با ایجاد شفافیت و پاسخگویی، مشارکت مردم را افزایش دهد و حتی زمینهساز همدلی و انسجام ملی باشد؛ یعنی همان چیزی که جامعه در روزهای بحرانی بیشتر از همیشه به آن نیاز دارد.»
source