Wp Header Logo 1409.png

آرمان امروز- عرفان بیوک‌نژاد: در فضای سیاسی امروز کشور، یکی از پرسش‌های مهم و بنیادین این است که نظام تصمیم‌سازی تا چه اندازه صدای مردم را می‌شنود و به آن پاسخ می‌دهد. هرچند بارها از سوی مسئولان ارشد نظام بر لزوم شنیدن صدای ملت تأکید شده، اما همچنان این دغدغه وجود دارد که «شنیدن» به عنوان یک شعار سیاسی باقی بماند یا به یک فرآیند ساختاری و سیستماتیک بدل شود.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که بسترهای لازم برای شنیدنِ فراگیرِ نظرات، انتقادات و خواسته‌های مردم هنوز به بلوغ کامل نرسیده‌اند. برخی کمپین‌های مدنی نظیر کارزارها در سال‌های گذشته تلاش‌هایی در این زمینه انجام دادند، اما این فعالیت‌ها بیشتر در سطح نمادین باقی ماند و به سازوکار رسمی تبدیل نشد.
پرسش اصلی اینجاست: آیا ساختارهای شنیدن در کشور به گونه‌ای طراحی شده‌اند که صدای همه اقشار جامعه، از جمله گروه‌هایی که صدای رسایی ندارند، شنیده شود؟ یا تنها صدای نخبگان و صاحبان تریبون است که به گوش مسئولان می‌رسد؟
متخصصان حوزه ارتباطات سیاسی بر این باورند که برای تحقق «شنیدن واقعی»، باید مطالعات افکار عمومی توسعه یابد، کانال‌های بازخورد تقویت شود، و مردم در عمل مشاهده کنند که صدای‌شان تأثیرگذار بوده است. چرا که اگر مردم احساس کنند صدای‌شان شنیده نمی‌شود یا بازخوردی ندارد، اعتماد عمومی دچار فرسایش خواهد شد.
یکی از مسائل مهمی که می‌تواند در این مسیر مورد بررسی قرار گیرد، بازخوانی عملکرد دستگاه‌های اجرایی و نهادهای تصمیم‌ساز در مواجهه با مطالبات مردمی است. به عنوان نمونه، میزان توجه به عدالت اجتماعی در حوزه‌هایی نظیر توزیع منابع، شهدای گمنام، و مناطق محروم می‌تواند محک خوبی برای سنجش کارآمدی سیستم‌های شنیداری باشد.
در نهایت، این سؤال باید در صدر توجهات رسانه‌ها و سیاستگذاران قرار گیرد: «آیا نظام سیاسی ما به ابزارهای مؤثر برای شنیدن مردم مجهز شده است؟» یا همچنان در سطح شعار باقی مانده‌ایم.
پیمان خواجوی، کارشناس سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: دنیای جدید و تحولات شگرفی که در زندگی فردی، جمعی و عمومی انسان‌ها در بستر فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات در حال شکل‌گیری است، ویژگی‌ها و مختصات خاصی دارد. در این بستر، ما شاهد صورت‌بندی‌های نوینی از روابط و کنش‌های اجتماعی هستیم که به‌طور مستمر در حال تحول و تغییر هستند. به‌ویژه آنکه هر روز ابزارهای جدیدی وارد زندگی روزمره‌ی ما می‌شوند که هدف اصلی آن‌ها ارائه خدمات به مخاطبان، گسترش دامنه‌ی این خدمات و ایجاد تأثیرات مختلف بر جنبه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان‌هاست.
وی افزود: در این میان، مقوله‌ی کارزارها و کمپین‌های مجازی که به‌ویژه در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد، می‌تواند یکی از مهم‌ترین ابزارهای تأثیرگذار در عرصه‌ی اجتماعی و سیاسی باشد. پیش از هر چیز، لازم به ذکر است که هنگامی که از «فضای مجازی» سخن به میان می‌آید، منظور صرفاً فضاهایی غیرواقعی و مجازی به معنای متداول آن نیست. به‌عکس، این فضا محیطی نوین است که در آن کنش‌های واقعی انسان‌ها به‌صورت دیجیتال و به‌طور متفاوتی بروز می‌یابد.
این کارشناس سیاسی متذکر شد: در این فضا، انسان‌ها همان‌طور که در دنیای حقیقی از شادی‌ها، غم‌ها، اعتراض‌ها و نیازهای خود سخن می‌گویند، در فضای مجازی نیز آن‌ها را ابراز می‌کنند. این فضا به‌عنوان بستری برای تأمین نیازهای روزمره مانند خرید کالاها، اجاره ملک، ارتباط با پزشک و بسیاری از امور دیگر، در واقع نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. بنابراین، نباید آن را به‌عنوان فضای غیرواقعی تلقی کرد. برعکس، این فضا خود به نوعی واقعیت جدیدی است که ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
وی افزود: در این چارچوب، کارزارها و کمپین‌های مجازی نیز نه تنها موضوعاتی بی‌ربط و عاری از هرگونه تأثیر اجتماعی نیستند، بلکه می‌توانند در آینده به جزئی از مناسبات دموکراتیک و فرآیندهای تصمیم‌گیری در جوامع تبدیل شوند. همان‌طور که در برخی کشورهای پیشرفته مانند ایالات متحده آمریکا، بخشی از روندهای انتخاباتی و نظرسنجی‌ها به‌صورت دیجیتال و از طریق بسترهای فضای مجازی انجام می‌شود، در آینده نیز این روند می‌تواند توسعه یابد و جایگاه بیشتری در نظام‌های سیاسی و اجتماعی پیدا کند.
خواجوی متذکر شد: با این حال، لازم به تأکید است که در چنین فضاهایی خطراتی نیز وجود دارد. یکی از مهم‌ترین تهدیدات، تمرکز قدرت در دستان افرادی است که دسترسی بیشتری به این فضاها دارند. این افراد ممکن است قادر باشند تا با استفاده از دسترسی به منابع و ابزارهای مختلف، قدرت خود را افزایش دهند و گفتمان خاصی را در جامعه گسترش دهند. این امر می‌تواند منجر به ایجاد عدم تعادل در فرآیندهای تصمیم‌گیری اجتماعی و سیاسی گردد.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: آنچه امروز شاهد آن هستیم، کارکردهای واقعی فضای مجازی است. مردم از طریق این ابزارها به ابراز اعتراضات، حمایت‌ها و مطالبات خود از سیاست‌ها، مقامات و مسائل مختلف اجتماعی می‌پردازند. این امر نمایانگر این است که این ابزارها می‌توانند به‌طور مؤثری به بازتاب واقعیت‌های اجتماعی و بیان خواسته‌های عمومی تبدیل شوند. با توجه به روندهای فعلی، می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده این ابزارها از نفوذ بیشتری برخوردار خواهند شد و احتمالاً شیوه‌های دسترسی به این ابزارها و مشارکت در آن‌ها دگرگون خواهد شد. شاید روزی برسد که درصد بالایی از جامعه بتوانند به‌طور مستقیم در فرآیندهای تصمیم‌گیری و اعلام نظر عمومی مشارکت کنند و در نتیجه، این ابزارها نقش مهم‌تری در شکل‌گیری سیاست‌ها و تصمیمات اجتماعی ایفا کنند.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *