
اکنون در آستانه اولین سالگرد پروازش، نام او در دل هامون و سواحل مکران، با هر قطره آب تکرار میشود. در این روزها که یک سال از پرواز مظلومانه و افتخارآفرین شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی میگذرد، استان تشنه به آب سیستان و بلوچستان، بیش از همیشه، فقدان او را احساس میکند.
مردی که صدای بیصدایان شد، دست در دست محرومان گذاشت و بهجای وعدههای دور، با عمل، سرزمینهای ترکخورده را به زندگی برگرداند.
مجتمع آبرسانی زاهدان، تنها یک پروژه عمرانی نبود؛ تجلی غیرت یک دولت برای احیای کرامت مردم بود. در روزهایی که بسیاری از روستاهای این دیار با آبهای آلوده و بگرد و خاک دستوپنجه نرم میکردند، شهید رئیسی، بیهیاهو، سنگ بنای امید را گذاشت.
با راهاندازی این طرح، لبخند به لبهای ترکخورده روستاییان بازگشت. اما او به همین یک کار بسنده نکرد.
دستور اجرای ۲۸ پروژهی بزرگ آبرسانی و برقرسانی به مناطق محروم، با اعتباری بیسابقه، نشان داد که نگاهش تنها معطوف به پایتخت نبود. نگاهش به روستاهایی بود که سالها در تاریکی مانده بودند.
آبشیرینکن چابهار، یکی از اقدامات بزرگ او بود. در سرزمینی که آب، چون طلا، کمیاب بود، او در دل دریا، گنجی تازه ساخت. این پروژه تنها یک سامانه صنعتی نبود، نماد آیندهای روشن برای چابهار و جنوب شرق ایران بود.
آیندهای که دیگر در آن، مردم برای جرعهای آب، امید خود را نفروشند.
و بالاخره، طرح انتقال آب از دریای عمان به زاهدان؛ طرحی بلندپروازانه که آرزوی چند دههی مردم را در دل خود دارد. از لحظهای که کلنگ این پروژه به زمین خورد، تا امروز که فازهای اولیه آن شکل گرفتهاند، نام شهید رئیسی در دل هر کیلومتر آن جاری است.
اکنون، در سالگرد عروج این مرد بزرگ، باید گفت: او نه فقط رئیسجمهور، بلکه پدری بود دلسوز برای سیستان و بلوچستان؛ صدایی بود برای خاموشان؛ نگاهی بود از جنس مولایش علی.
یادش گرامی، راهش استوار.
یوسف برادران مهر
انتهای پیام/
source