آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: در شرایطی که کشور با چالشهای پیچیدهای در عرصههای مختلف مواجه است، موضوع «امید و امیدآفرینی سیاسی» به یکی از محورهای اصلی گفتمان عمومی و حاکمیتی تبدیل شده است. این موضوع، نهتنها از منظر روانشناختی و اجتماعی حائز اهمیت است، بلکه در سطح سیاسی نیز نقش کلیدی در انسجام ملی و حرکت جامعه به سوی توسعه ایفا میکند.
بررسیها نشان میدهد که امید، بهویژه امید سیاسی، هنگامی که بر پایه واقعیات شکل گیرد، میتواند به عنوان موتور محرکهای برای عبور از بحرانها عمل کند. امیدی که از واقعیتهای موجود و توانمندیهای بالفعل کشور نشأت گیرد، آرامشآفرین است و جامعه را به مشارکت بیشتر در مسیر حل مسائل تشویق میکند.
در مقابل، امید کاذب که بدون پشتوانه عملی و واقعی ترویج میشود، نهتنها اثربخش نیست، بلکه بهمرور موجب بیاعتمادی و افزایش سطح یأس عمومی خواهد شد. از این منظر، امیدآفرینی در شرایط فعلی کشور باید همزمان با ارائه تصویر دقیق از وضعیت موجود و تبیین ظرفیتها و برنامههای عملی برای رفع مشکلات صورت گیرد.
برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند که مخالفان توسعه و پیشرفت ایران، با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای تلاش میکنند تصویر آینده کشور را تیره و غیرقابل تغییر نشان دهند. آنان با برجستهسازی مشکلات ساختاری و اقتصادی و القای ناتوانی حاکمیت در رفع آنها، سعی در تضعیف سرمایه اجتماعی و ایجاد ناامیدی در جامعه دارند.
ا برخی اقدامات نظیر اولویتبخشی به سیاستورزی عقلانی در عرصه داخلی و خارجی، تمرکز بر حل ناترازیهای ساختاری و ایجاد گفتوگوی مستقیم با مردم، از جمله سیاستهایی است که میتواند در صورت استمرار و نتیجهبخشی، فضای امیدآفرینی در کشور را تقویت کند.
از نگاه کارشناسان، بیان صرف مشکلات بدون ارائه راهحلهای عملی، نهتنها کمکی به حل مسائل نمیکند، بلکه خود به عاملی برای تزریق یأس تبدیل میشود. بنابراین، امید واقعی زمانی شکل میگیرد که مردم در عین اطلاع از دشواریها، به اراده و برنامه دولت برای مقابله با آنها نیز باور داشته باشند.
نکته کلیدی آن است که امید سیاسی باید مبتنی بر ظرفیتهای درونی کشور و اراده ملی برای پیشرفت باشد. در شرایطی که رسانههای خارجی تلاش میکنند تصویری سیاه از وضعیت داخلی ترسیم کنند، مسئولیت نهادهای رسمی، رسانههای ملی و نخبگان اجتماعی در تبیین واقعیات و آیندهسازی دوچندان شده است. به نظر میرسد که یکی از نیازهای اصلی امروز ایران، بازیابی و تقویت امید واقعی در جامعه است؛ امیدی که نه بر شعار، بلکه بر عزم، شفافیت، تدبیر و اقدام مبتنی باشد.
امید سیاسی، یکی از شاخصهای کلیدی برای سنجش سلامت یک نظام حکمرانی در ارتباط با شهروندان خود است. امیر دبیریمهر، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی، در گفتوگو با آرمان امروز، با تأکید بر اهمیت شاخصهای مرتبط با امید سیاسی، وضعیت امروز جامعه را از این منظر نگرانکننده ارزیابی میکند.
دبیریمهر در توضیح مفهوم «امید سیاسی» میگوید: «امید سیاسی را میتوان در دو شاخص کلیدی سنجید. نخست، کیفیت تصمیمات سیستم سیاسی است؛ یعنی اینکه آیا این تصمیمها در راستای منافع ملی و مطالبات اکثریت مردم – بهویژه در افق میانمدت و بلندمدت – اتخاذ میشوند یا خیر. هرگاه شهروندان احساس کنند تصمیمات کلان سیاسی با آینده آنان گره خورده و به نفعشان است، طبیعتاً حس اعتماد و خوشبینی نسبت به نظام سیاسی تقویت میشود.» او شاخص دوم را در «میزان مشارکت سیاسی» میداند و معتقد است: «میزان مشارکت شهروندان در فرآیندهای سیاسی، بهویژه انتخابات، یکی از مهمترین نشانههای امید سیاسی در جامعه است. اگر مشارکت کاهش یابد، یعنی سطح امید پایین آمده و بالعکس، مشارکت بالا به معنای تقویت امید سیاسی است.»
دبیریمهر با اشاره به دولت فعلی به ریاست دکتر مسعود پزشکیان، عملکرد آن را در ایجاد و تقویت امید سیاسی تا کنون موفق ارزیابی نمیکند. او میگوید: «متأسفانه دولت پزشکیان برآمده از یک امید سیاسی نیمبند در سال گذشته بود؛ امیدی که گرچه منجر به پیروزی ایشان شد، اما دوام نیاورد. اکنون، امید سیاسی بهسرعت در حال افول است و به یأس سیاسی تبدیل شده است.»
وی افزود: «در حوزههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هیچ نقشه راه روشنی وجود ندارد و بیشتر درگیر روزمرگی و واکنشهای مقطعی است. این وضعیت خود را در مدیریت بحرانهایی مانند ناترازی انرژی، قطعی برق و آب، و اختلالات دیگر نشان میدهد.»
دبیریمهر هشدار میدهد که تداوم این روند، مشارکت سیاسی را بهطور جدی تهدید خواهد کرد: «اگر امید سیاسی بههمین شکل کاهش یابد، در انتخابات پیشرو – از جمله انتخابات مجلس، شوراها یا ریاستجمهوری آینده – شاهد افت محسوس مشارکت خواهیم بود. کسانی که دغدغه مشارکت سیاسی در آینده را دارند، باید اکنون نگران دمای امید در جامعه باشند؛ چرا که این دماسنج در حال سقوط است.»
وی در پایان تأکید میکند که بازسازی امید سیاسی نیازمند برنامهریزی، شفافیت، ارتباط مؤثر با جامعه و ارائه راهکارهای واقعی برای حل مسائل کشور است؛ در غیر اینصورت، کاهش مشارکت سیاسی میتواند به یک بحران مشروعیت بدل شود.
source