آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: در حالی که در ادبیات رسمی کشور، مفهوم «وفاق ملی» عمدتاً با مفاهیمی چون پرهیز از اختلاف، وحدت، یا همصدایی در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی همراه است، برخی کارشناسان معتقدند این نگاه صرفاً ناظر بر وجه سلبی وفاق است و آنچه مغفول مانده، بُعد ایجابی و سازنده این مفهوم است.
بر اساس این رویکرد، وفاق ملی نهتنها مستلزم تحمل یکدیگر، که نیازمند زیرساختهایی برای کنش جمعی و توسعهمحور است؛ از جمله نظام حزبی فعال، فضای نقد و گفتوگوی آزاد، نهادهای مدنی مستقل، و شفافیت در فرآیندهای تصمیمسازی. به باور تحلیلگران، وفاق در معنای واقعیاش، تنها در پرتو مشارکت معنادار اقشار گوناگون و بازشناسی منافع متکثر اجتماعی ممکن میشود.
حال سؤال این است که آیا عملکرد نهادهای حکمرانی امروز ما از وفاق ملی در سطح «رویا» فراتر رفته یا همچنان در سطح یک «واکنش» باقی مانده است؟ برخی پیشنهاد میکنند بهجای تکرار بیانیهوار این مفهوم، باید شاخصهایی برای تحقق عینی آن تعریف کرد؛ شاخصهایی که از مشارکت واقعی احزاب گرفته تا رعایت حقوق اقلیتها و مخالفان را شامل شود.
در فضای پرچالش سیاسی امروز ایران، گفتوگو درباره نسبت عقلانیت، حقیقت، مدارا و حکمرانی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. محمدصادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با آرمان امروز به تبیین این مفاهیم و لوازم آن در ساخت دولت وفاق پرداخته است. او با تأکید بر ضرورت بهرسمیتشناختن تعارض منافع و تکثر در برداشت از حقیقت، بر مدارا بهعنوان یک راهبرد عقلانی و اخلاقی در حکمرانی تأکید دارد. در این گفتوگو، جوادیحصار ضمن نقد مطلقگرایی، از دولتی سخن میگوید که نه ظلم میکند و نه حقیقت را در انحصار خود میبیند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
محمدصادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با آرمان امروز تأکید میکند که سیاستورزی و کنش اجتماعی عقلانی، بدون پذیرش تعارض منافع و مدارا با مخالفان، امکانپذیر نیست. او بر این باور است که حقیقت، لزوماً به نفع همه افراد نیست و همین واقعیت، زمینهساز اختلاف در برداشت از حق و حقیقت میشود.
او در توضیح نسبت عقلانیت با مدارا میگوید: «امر عقلانی و رفتار عقلانی اقتضا میکند که در هرگونه مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، نگاه مصلحتاندیشانه داشته باشیم. اگر بخواهیم جانب منفعت مستحب را بگیریم، یکی از الزامات آن، حرکت بهسمت نوعی رواداری یا مدارا یا وفاق است. شرط اول این است که بپذیریم در جامعه، اختلافنظر و تعارض منافع وجود دارد و باید این تعارضها را به رسمیت شناخت.»
او سپس به مسئله برداشتهای متنوع از حقیقت اشاره میکند و میگوید: «همه آدمها نمیتوانند استنباط یکسانی از حق و حقیقت داشته باشند، چون حقیقت همیشه به نفع همه نیست. بخشی از حقیقت ممکن است برای عدهای ضرر و زیان داشته باشد. به همین خاطر، همیشه اختلافنظر درباره ماهیت حقیقت و روایت از آن وجود داشته است. خیلیها میگویند حقیقت این است یا واقعیت آن است، اما برداشتها متفاوت است.»
جوادیحصار نتیجه میگیرد که در جامعهای که رفتار خردمندانه در آن مبناست، چارهای جز پذیرش مدارا نیست: «اگر بپذیریم که رفتار خردمندانه باید متضمن مصلحت و امنیت فردی و اجتماعی باشد، آنوقت ناچاریم به لوازم این هدف تن بدهیم که یکی از آنها همانطور که عرض کردم، مداراست.»
به گفته این فعال سیاسی، مدارا بهمعنای انکار برداشت خود از حقیقت نیست، بلکه برعکس، به باور او، مدارا یعنی ایمان داشتن به دریافت شخصی از حق، اما در برابر دریافت منتقد و مخالف، مواجههای آرام و غیردرگیرانه داشتن: «در مدارا شما هیچوقت نمیگویید که از حقیقت دریافتی خودم دست برمیدارم. اتفاقاً ایمان دارید به حقانیت دریافت خود. اما با منتقد و مخالف، بهگونهای برخورد میکنید که میگویید: امیدوارم شما هم درست گفته باشید، یا درست دریافته باشید. من با شما بر سر این معنا منازعه نمیکنم. حرف شما را بهعنوان حقیقت مطلق نمیپذیرم، چون اگر آن را حقیقت مطلق بدانم، موظفم از شما پیروی کنم.»
او اضافه میکند: «وقتی من در پی بسترسازی برای توسعه و تضمین خردورزی و مصلحتاندیشی هستم، با شما مدارا میکنم. این همان جایی است که بارها شعر حافظ را بهعنوان الگوی وفاق اجتماعی معرفی کردهام: ‘آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا’.»
جوادیحصار فلسفهورزی خود را در نسبت با اهداف کنش اجتماعی اینگونه بیان میکند: «ما از هر کنش و واکنش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بهدنبال آسایش مادی و معنوی در این دنیا هستیم و از منظر مومنانه نیز رفتاری میکنیم که در زمره ظلم و جفا قرار نگیرد و آسایش گیتی بعدی ما را هم تأمین کند. بنابراین، چون میخواهیم رفتار مومنانه داشته باشیم، بهتر است چنین کنیم: در این جهان، مصلحت و آسایش خود، همکیشان، هماندیشان و همپیوندانمان را تأمین کنیم، و به دیگران ظلم نکنیم تا به کیفر آن در جهان دیگر گرفتار نشویم.»
او ظلمگریزی را بخشی از این منظومه میداند و میگوید: «به همین دلیل با دوستان خود مروت داریم، انصاف داریم و با دشمنان، منتقدان و مخالفان خود، عادلانه و بهدور از ظلم و ستم مدارا میکنیم.»
جوادیحصار مفهوم مدارا را نیز دقیقتر شرح میدهد: «مدارا یعنی «کجدار و مریز». یعنی به مخالفان جفا نمیکنیم، اما به آنها هم حقانیت مطلق نمیدهیم. نمیگوییم ما خطاکاریم و شما درستکارید. چون آموزههای اخلاقی، دینی و انسانی میگویند اگر طرف را حق دانستی، باید بروی پشت سر او بایستی و از ادعای خودت دست بکشی. ولی چون چنین اعتقادی نداریم، میگوییم: بهرهای از حقیقت نزد شما هست، ولی ما هم بهرهای داریم.»
او تأکید میکند که در نظام امروز، مکانیزمهای دموکراتیک مرجعیت دارند: «بر اساس مکانیزمهای امروز دنیا، یعنی دموکراسی و رأی مردم، ما بهره بیشتری از این نعمت بردهایم. بنابراین، خود را صاحب حق برای حکمرانی و تعیین مسیر میدانیم، اما به مخالفان هم ظلم نمیکنیم، آنها را از حقوق اجتماعیشان محروم نمیکنیم.»
او در نهایت بحث را به مفهوم «دولت وفاق» پیوند میزند و توضیح میدهد: «دولت وفاق دولتی است که از حقوق برندگان در انتخابات تمامقد دفاع میکند، اما به بازندگان نیز جفا نمیکند. این بهمعنای دادن حق برابر نیست. یعنی به بازنده انتخابات نمیگوییم که تو در گزینش معادل کسی هستی که در انتخابات پیروز شده. چون در دورههای گذشته، قاعده این بوده که تیم بازنده، چند سالی به حاشیه برود. اما امروز، دولت وفاق آمده و میگوید نه، ما مدارا میکنیم، این افراد میمانند.»
او اما هشدار میدهد که این ماندن، نباید مانع از ورود نیروهای پیروز به قدرت شود: «وقتی آنها جابهجا نمیشوند، با قاعدهای که خود را صاحب حق میدانند، مانع ورود جریان پیروز میشوند. این تعارض منافع، خلاف وعدههای انتخاباتی است. دولت وفاق باید راهی بیابد که هم به دوستان خود مروت نشان دهد، به وعدههایش وفادار بماند، و هم با مخالفان و منتقدان خود با عدالت رفتار کند؛ یعنی آنها را از حقوق اجتماعیشان محروم نکند، اما امتیازاتی را که متعلق به پیروز انتخابات است، نیز به آنها ندهد.»
اگر مایل باشید، میتوانم در مرحله بعد تیتر، لید، میانتیتر، سوتیتر یا خلاصه برای صفحه اول هم تهیه کنم.
source