با مطلبی دیگر درباره فرنچایز DOOM به DOOMANIA ادامه میدهیم؛ اگر هالیوود بخواهد باری دیگر عنوانی برای این مجموعه بسازد، چه بازیگرانی میتوانند نقش دووم اسلیر/دوومگای محبوب ما را بازی کنند. در نظر داشته باشید که این فهرست هیچ ترتیب به خصوصی ندارد.

آلن ریچسون: از جک ریچر تا اسلیری جهنمی

آلن ریچسون، بازیگر آمریکایی متولد ۱۹۸۴، مسیری جالب را از حضور در رقابتهای آواز و مدلینگ تا تبدیل شدن به یکی از چهرههای ملموس ژانر اکشن و قهرمانان فیلمها و سریالها طی کرده است. شهرت اصلی او در سالهای اخیر مدیون نقشهای فیزیکی و خشن اوست؛ بهویژه ایفای بینقص و تحسینشده جک ریچر در سریال محبوب آمازون.
ریچسون در این نقش، تلفیقی قدرتمند از هیکل عضلانی باورپذیر، حضور فیزیکی مسلط و ترسناک و توانایی انتقال خشم عمیق و تمرکزی مرگبار تنها با نگاهش را به نمایش گذاشت. این دقیقاً همان ترکیب جادویی است که برای تجسم دوومگای، قاتل جهنمی فرنچایز افسانهای DOOM ضروری است. دوومگای نیازمند بازیگری است که بدون نیاز به دیالوگهای طولانی، تنها با جثهاش، حرکاتش و آن نگاه پر از نفرت خالص، وحشت را در دل شیاطین بیندازد.
ریچسون با آن ساختار بدنی غولآسا و عضلات حکشدهاش، تجسم زنده دوومگای است. توانایی او در اجرای اکشنهای خشن، سریع و بیرحم، با روح غیرتوقفپذیر و ویرانگر دوومگای همخوانی کامل دارد. او میتواند آن خشم، آن اراده آهنین برای نابودی هر جنبنده شیطانی و آن شدت تمرکزی را که از پشت کلاهخود میدرخشد، تنها با ایستادن یا یک نگاه منتقل کند. ریچسون نهتنها از نظر فیزیکی کاملاً متناسب این نقش است، بلکه از نظر توانایی بازیگری در انتقال حس یک نیروی طبیعت خشمگین و نابودگر، کسی که خود به تنهایی یک قیامت است، گزینهای ایدهآل دوومگای به نظر میرسد.
هافثور یولیوش پییرشون: از قویترین مرد جهان تا قدرتمندترین شخصیت دنیای گیمینگ

هافثور یولیوش پییرشون، غول ایسلندی متولد ۱۹۸۸، پیش از هر چیز بهعنوان یکی از قویترین مردان تاریخ جهان شناخته میشود؛ کسی که عنوان قویترین مرد جهان (۲۰۱۸) را کسب کرد و رکورد تاریخی پرس سینه را شکست. شهرت جهانی او بیشتر مدیون نقش ترسناک و فراموشنشدنی «گریگور کلیگین»، معروف به «کوه»، در سریال حماسی Game of Thrones است.
دقیقاً همین ترکیب منحصربهفرد، ابعاد حماسی و قدرت خام واقعی، او را به گزینهای استثنایی و کاملاً متفاوت برای تجسم دووم اسلیر تبدیل میکند. پییرشون با قد ۲۰۶ سانتیمتر و جثهای که به راحتی از ۱۸۰ کیلوگرم عبور میکند، بهطور طبیعی آن حس غولآسا بودن و تهدید فیزیکی مطلق را منتقل میکند که از دوومگای، نابودگر بیامان جهنم، انتظار داریم. حضورش روی پرده، حتی بدون حرکت، سنگین و مسلط است و ترس را القا میکند؛ دقیقاً همان تاثیری که دووم اسلیر باید روی شیاطین داشته باشد.
تجربه او در نقش «کوه» ثابت کرد که میتواند با حداقل دیالوگ و تقریباً تنها از طریق حضور فیزیکی ترسناک و حرکات خشن و ویرانگر، یک شخصیت بهیادماندنی خلق کند؛ مهارتی حیاتی برای نقشی که بیشتر زمانش را در کلاهخود میگذراند و خشمش را از طریق اعمال بیرحمش فریاد میزند. عضلات واقعی و قدرت حقیقی پییرشون، هر حرکت مشت، هر ضربه کروسیبل و هر کشتار دستهجمعی را باورپذیر و خیرهکننده جلوه میدهد. او تجسم زنده نیروی خام و مهارنشدهای است که دوومگای را به یک اسطوره ابدی تبدیل کرده است.
در دنیایی پر از هیولاهای غولپیکر، به جنگندهای نیاز است که یک هیولای انسانی به نظر برسد و پییرشون با آناتومی منحصربهفردش، دقیقاً همان «نیروی طبیعت خشمگین» را ارائه میدهد که میتواند در برابر لشکرهای جهنم بایستد و آنها را حقیر جلوه دهد. متاسفانه چهره او هیچ شباهتی به دوومگای ما ندارد… پییرشون میتواند دیوید پراوس جیمز ارل جونز باشد و جسه فیزیکی موردنیاز برای یک بازیگر دیگر را فراهم کند.
وس چتهم: از شخصیت با صورتی پوشیده در Star Wars تا کابوس ساکنین جهنم

وس چتهم، بازیگر آمریکایی متولد ۱۹۷۸، شاید بلندقامتترین گزینه در این لیست نباشد (با قد حدود ۱۸۳ سانتیمتر) اما ترکیب منحصربهفرد حضور فیزیکی ترسناک، قدرت نگاه غیرقابلخوانش و مهارت بیبدیل در ایفای موجوداتی که خشونت در DNAشان حک شده، او را به کاندیدی هیجانانگیز و متفاوت برای دوومگای تبدیل میکند. البته شباهت چهره او را نمیتوان نادیده گرفت. شهرت اصلی چتهم مدیون نقش فراموشنشدنی «ایموس برتون» (Amos Burton) در سریال علمی-تخیلی تحسینشدهی The Expanse است.
ایموس، در ظاهر یک مکانیک معمولی، اما در باطن یک ماشین کشتار سرد و حسابگر با گذشتهای تاریک و غریزهای تغییرناپذیر برای حل مشکلات با مشت و اسلحه بود. چتهم در این نقش، استادانه هنر انتقال خطر نهفته را تنها با سکوت، یک نگاه خالی یا یک تغییر ناگهانی در حالت چهره به نمایش گذاشت. این توانایی انتقال حس یک «ابزار جنگ زنده» دقیقاً همان چیزی است که دووم اسلیر به آن نیاز دارد. چتهم ساختار بدنی قدرتمند و عضلانیای دارد که در نقش ایموس به خوبی پرورش یافت و برای پوشیدن زره افسانهای دوومگای کاملاً باورپذیر است. نقطه قوت اصلی او نحوه حرکت و رفتارش است: حرکاتی سنگین، مستقیم و مرگبار که حاکی از قدرت محض و نبود هرگونه تردید یا ترس است.
نگاه سنگین، سرد و تقریباً حیوانی او از پشت کلاهخود دووم اسلیر میتواند ترس را به دل هیولاهای جهنم بیندازد. چتهم ثابت کرده که میتواند با حداقل دیالوگ، تنها از طریق زبان بدن و حضور، شخصیتی را بسازد که هم ترسناک است و هم به طرز عجیبی جذاب. او میتواند آن خشم بیانتهای دوومگای را نه به شکل نمایشی، بلکه به صورت یک جرقه سرد و زیرپوستی در چشمهایش و یک آمادگی همیشگی برای انفجار خشونت در هر لحظه منتقل کند، گویی که او خود تجسم خالص انتقام بشریت است. انتخاب چتهم تضمین میکند که دوومگای نه فقط یک قهرمان عضلانی، بلکه یک نیروی طبیعت غیرقابلپیشبینی و عمیقاً ترسناک به نظر برسد.
کارل اوربن: شانسی مجدد برای ایفای نقشی وفادار به منبع

کارل اوربن، بازیگر توانمند نیوزیلندی متولد ۱۹۷۲، با ترکیبی نادر از بازیگری قوی، حضور فیزیکی خشن و تجربه اثباتشده در نقشهای اکشن، گزینهای بسیار قانعکننده برای تجسم دووم اسلیر است. اوربن نه تنها به خاطر نقشهای متنوعش، بلکه به دلیل تواناییاش در خلق شخصیتهایی با خشم مهارشده و اراده آهنین مشهور است. نقشی مانند «بیلی بوچر» در The Boys به وضوح این را ثابت میکند.
این مهارت انتقال هیجان و شخصیتپردازی عمیق بدون اتکا به بیان چهره، برای نقشی مانند دوومگای که تقریباً همیشه در کلاهخود است، ضروری و بینظیر است. اوربن ساختار بدنی قدرتمند و باورپذیری دارد که در نقشهای اکشنش دیدهایم و میتواند سنگینی و قدرت زره دووم اسلیر را به خوبی منتقل کند. نقطه قوت اصلی او، تواناییاش در نشان دادن آن نفرت و کینهتوزی عمیق نسبت به نیروهای شیطانی است؛ خشمی که نه به شکل فریادهای نمایشی، بلکه به صورت یک شعله سرد و همیشگی در نگاه و رفتار نشان داده میشود.
صدای بم و قدرتمند او (حتی اگر زیر کلاهخود، محدود به نالههای خشمگین یا فریادهای جنگی باشد) عنصر دیگری است که به حضور ترسناک این شخصیت کمک شایانی میکند. تجربه او در ژانرهای علمی-تخیلی و فانتزی نیز به درک فضای آخرالزمانی و فراطبیعی دنیای DOOM کمک خواهد کرد. این موضوع را هم باید در نظر داشته باشیم که اوربن بهترین بخش از فیلم اقتباسی DOOM بود؛ به نظر من او لایق شانسی مجدد برای به نمایش گذاشتن دوومگایی بینقص است.
مایکل شانون: چهره دوومگای در دنیای واقعی ما

مایکل شانون، بازیگر آمریکایی متولد ۱۹۷۴، شاید در نگاه اول گزینهای عجیب برای نقشی اکشنمحور مثل دوومگای به نظر برسد اما عمق بازیگری، حضور ترسناک، توانایی بینظیرش در نمایش خشم سرد و روانپریشی نهفته و چهرهای بینقص، او را به انتخابی جذاب و متفاوت تبدیل میکند. شانون بهعنوان بازیگری که بارها نامزد اسکار شده، تخصصش در خلق شخصیتهای پیچیده، اغلب ناآرام و خطرناک است.
نقشهایی مانند ژنرال زاد در Man of Steel قدرت او را در القای ترس عمیق تنها از طریق نگاههای خیره سورئال، حرکات حسابشده و تنشی مرموز که زیر پوستش جریان دارد، به نمایش گذاشتهاند. این دقیقاً همان جوهره دووم اسلیر است: نه یک قهرمان معمولی، بلکه تجسم خالص خشم سوزان که با جهنم میجنگد. شانون با قد ۱۹۳ سانتیمتر و ساختار بدنی لاغرتر اما قدرتمند و استخوانیاش، حضوری ترسناک و تقریباً فراطبیعی دارد که برای نقشی که بیشتر در زره پنهان شده، ایدهآل است. توانایی او در انتقال جنون متمرکز و خشم عمیقاً ریشهدار تنها با سکوت یا یک نگاه (مثل همان نگاههای معروفش که مستقیماً به روح بیننده نفوذ میکند) برای نقشی که دیالوگ چندانی ندارد، حیاتی است.
او میتواند آن حس ویرانگر بیامانی را منتقل کند که دوومگای را به ماشینی برای نابودی محض تبدیل کرده است. حرکات عجیب و غریب، نگاههای خیره نافذ و صدای بم و مرتعش شانون همگی بر ترسناکی و غیرقابلپیشبینی بودن این نیروی انتقامجو میافزایند. شانون در نقشهایش نشان داده که خشونت را نه به شکل نمایشی، بلکه به امری اجتنابناپذیر و تقریباً غمانگیز از درون شخصیت بیرون میکشد، دوومگای نیز محکوم به این نبرد بیپایان است. انتخاب او تضمین میکند که دووم اسلیر نه فقط یک قهرمان اکشن، بلکه موجودی بهطرز ترسناکی قانعکننده، روانپریش در مأموریتش و تجسم زنده نفرت بیامان انسانیت علیه شیاطین باشد. اگر هم با ظاهر فیزیکی شانون مشکل دارید، میتوانید نگاهی به نقش ژنرال زاد او بیندازید یا هافثور یولیوش پییرشون را برای شاتهای تماماً زرهی انتخاب کنید.
جاش برولین: از بزرگترین شرور مارول تا بزرگترین قهرمان گیمینگ

جاش برولین، بازیگر باتجربه و قدرتمند آمریکایی متولد ۱۹۶۸، با ترکیبی منحصربهفرد از حضور سینمایی سنگین، جثه قدرتمند و باورنکردنی و توانایی انتقال خشم کهنهسرباز، گزینهای استثنایی برای تجسم نسخهای با تجربه و حتی مسنتر از دووم اسلیر است. برولین حرفهاش را با نقشهای متنوع ثابت کرده اما شهرت اخیر او مدیون شخصیتهای سرسخت و مرگبار سینمای اکشن و علمی-تخیلی است؛ بهویژه نقشهای افسانهای «تانوس» در دنیای سینمایی مارول و «کیبل» در Deadpool 2. در این نقشها، او استادانه هنر القای خطر مطلق و اراده تخریبگر را تنها از طریق حضور فیزیکی مسلط، نگاههای نافذ پر از خشم فروخورده و حرکات سنگین اما مرگبارش به نمایش گذاشت.
برولین با آن ساختار بدنی ستبر و عضلانیاش (که در نقش کیبل به اوج رسید)، بهراحتی میتواند سنگینی و قدرت ویرانگر زره دووم اسلیر را تجسم بخشد. صدای بم، خشن و تکاندهنده او، که برای فریادهای جنگی، نالههای خشمگین یا حتی سکوتهای پرمعنی زیر کلاهخود ایدهآل است. اما نقطه قوت اصلی برولین، تواناییاش در نشان دادن «خستگی» یک جنگجوی کهنهکار است؛ خستگی نه از ضعف، بلکه از سالها نبرد بیامان، همراه با کینهای عمیق و همیشه زنده. این مفهوم برای سربازی که میلیاردها سال در جهنم جنگیده است، ایدهآل به نظر میرسد.
او میتواند آن خشم بدوی را نه به شکل انفجاری زودگذر، بلکه به صورت آتشی همیشه مشتعل در اعماق وجود، با نگاهی سرد و ارادهای آهنین منتقل کند. تجربه او در نقشهای اکشن سنگین و دنیاهای آخرالزمانی، به او کمک میکند فضای ویرانشده و جهنمی دنیای DOOM را باورپذیر کند. برولین تضمین میکند که دووم اسلیر نه صرفاً یک ماشین خشم، بلکه یک اسطوره زخمخورده، بیرحم و عمیقاً انسانی به نظر برسد؛ برولین با مهارت بینظیرش میتواند بار روانی و خشم جاودانه دوومگای را در چهرهای پنهان و حرکاتی ویرانگر به تصویر بکشد.
استیون لنگ: بازیگری که میتوانست بهترین دوومگای باشد

استیون لنگ، بازیگر کهنهکار و ترسناک آمریکایی متولد ۱۹۵۲، با وجود سن بالاتر، گزینهای فوقالعاده قانعکننده و منحصربهفرد دووم اسلیر میتوانست باشد. لنگ تخصصی ذاتی در نقشآفرینی سربازان سختکوش، بیرحم و اغلب افراطی دارد که در آنها حضور فیزیکی آهنین و نگاه نابودگرش نقشی محوری ایفا میکند. نقش بهیادماندنی «سرهنگ مایلز کوارریچ» در Avatar جیمز کامرون، نمونهای عالی است: حتی در بدن یک آواتار، لنگ با حرکاتی مرگبار، صدای فرماندهی خشن و آن نگاه آکنده از اراده تخریبگر خالص، حضوری ترسناک و مسلط ایجاد کرد که ترس را به دل بیننده میانداخت.
این مهارت انتقال اقتدار مطلق و خشونت کاربردی بدون نیاز به هیاهوی اضافی، برای دوومگای ایدهآل است. لنگ با قد ۱۷۸ سانتیمتر ممکن است غولپیکرترین گزینه نباشد اما ساختار بدنی فشرده، عضلانی و بهطرز باورنکردنی قدرتمندش (که حتی در سن بالای او هم تحسینبرانگیز است) همراه با رفتارهای حیوانی و نگاه سرد و کینهتوزش، او را به یک نیروی طبیعی مرگبار تبدیل میکند. توانایی او در نشان دادن خستگی جسمی ناشی از جنگهای بیپایان اما ارادهای آهنین و خشم قدیمی همیشه زنده، برای دووم اسلیری که میلیاردها سال با جهنم جنگیده، عمق فوقالعادهای میآورد. صدای او، بم، خشن، پر از خراش و از گلوگاه جهنم بیرون آمده، سلاح دیگری است که برای مرد زیر کلاهخود کاملاً مناسب است.
لنگ استاد نشان دادن خشونتی است که نه هیجانزده، بلکه کاربردی، اجتنابناپذیر و عمیقاً ریشهدار در یک مأموریت کورکننده است. انتخاب لنگ در دو بازه زمانی میتوانست عالی باشد: ۱) لنگ جوان بهترین انتخاب برای چهره خشن، جدی و دیوانهشده بود… ۲) لنگ پیر میتواند نسخهای از دومگای را نشان دهد که حتی مدت بیشتری را در جهنم گذرانده است.
کاسپر ون دین: گزینهای افسانهای که با شخصیتهای نظامی آشنایی کامل دارد

کاسپر ون دین، بازیگر آمریکایی متولد ۱۹۶۸، با قد ۱۸۳ سانتیمتری خود به هافثور نیاز دارد اما ترکیب افسانهای چهره آمریکایی سرباز ایدهآل، جثه ورزشی و قدرتمند و تجربه او در نقش یک سرباز بیرحم در جنگ علیه دشمنان غیرانسانی مهیب، او را به گزینهای نوستالژیک و جالب توجه برای تجسم دووم اسلیر تبدیل میکند. او تلفیقی بینقص از ظاهر قهرمانساز کلاسیک، بدنی ورزیده و آماده نبرد و قدرت خشمگینی را به نمایش گذاشت که هنگام مواجهه با «حشرههای بیگانه نفرتانگیز» فوران میکرد.
این توانایی در انتقال احساسات بدوی مملو از نفرت عمیق نسبت به موجوداتی که تهدیدی برای بشریت هستند، دقیقاً همنوا با روحیه دوومگای است که شیاطین را نابود میکند. ون دین ثابت کرده که میتواند صحنههای اکشن خشن و بیوقفه را با انرژی بالا و باورپذیری اجرا کند، در حالی که آن حس وظیفهشناسی خشمگین و میل به انتقام را حفظ مینماید. ساختار بدنی او برای پوشیدن زره و اجرای حرکات سریع و مرگبار دوومگای مناسب است. نگاه متمرکز و مملو از خشم او، بهویژه در صحنههای نبرد، میتواند بهخوبی از پشت کلاهخود دووم اسلیر بدرخشد و ترس را القا کند. صدای محکم او نیز برای سخنان کمیاب دوومگای زیر کلاهخود ایدهآل است.
ون دین میتواند ترکیب جذابی را ارائه دهد: ظاهر یک «سرباز خوب» با قلب یک نابودگر بیامان. انتخاب او نسخهای از دووم اسلیر را به ذهن میآورد که هم از نظر فیزیکی توانا و خشن است و هم از درون با آتشی از کینه نسبت به نیروهای شیطانی که جهانش را نابود کردهاند، میسوزد؛ یک ماشین جنگ کارآمد با چهرهای آشنا از قهرمانان اکشن که یادآور ریشههای فرهنگی این شخصیت افسانهای است. حضورش تضمین میکند که دوومگای هم یک نیروی ویرانگر ترسناک و هم یک نماد ملموس انتقام انسانی به نظر برسد. دووم اسلیر او برای دیزی میجنگد.
تیل شوایگر: قهرمانی آمریکایی با ریشههای آلمانی

تیل شوایگر، بازیگر، کارگردان و تهیهکننده سرشناس آلمانی متولد ۱۹۶۳، با قد بلند ۱٫۹۲ متری، جثه قدرتمند و عضلانی، و مهمتر از همه، آن نگاه آهنین و حضور فیزیکی ترسناک و خشناش، گزینهای جذاب و غیرمنتظره برای تجسم نسخهای اروپایی و بهشدت تهاجمی از دووم اسلیر است. شوایگر، اگرچه در زادگاهش بیشتر برای کمدیهای رمانتیک یا نقشهای کارگردانیاش شناخته میشود اما در عرصه بینالمللی حضوری ملموس در نقشهای اکشن خشن و سربازان مرگبار داشته است.
این توانایی در انتقال خشونت سرد و بیرحم، طوری که نابودی یک وظیفه مکانیکی است، دقیقاً با روحیه شکستناپذیر و تمرکز مرگبار دوومگای همخوانی دارد. جثه غولآسا و عضلانی شوایگر، بهویژه با آن زخم معروف روی صورتاش که بر ترسناکی چهره میافزاید، بهراحتی میتواند ابهت و قدرت فیزیکی بیرقیب دووم اسلیر را منتقل کند. حرکات او اغلب مستقیم، خشن و بدون زرق و برق است؛ مشتهایی که استخوانها را میشکند، لگدهایی که درو میکنند و این برای شخصیتی که کارش نابودی شیاطین با دست خالی یا سلاحهای سنگین بوده، ایدهآل است. نگاه آهنین، گاهی تقریباً خالی و گاهی غرق در خشم عمیق او، از پشت کلاهخود دوومگای، میتواند ترس را القا کند. تنها نکته منفی این بازیگر، لهجه آلمانی اوست.
شوایگر ثابت کرده که میتواند صحنههای اکشن خشن و بیپرده را با شدت و باورپذیری اجرا کند و این انرژی خام و مهارنشده برای به تصویر کشیدن طغیانهای ویرانگر دوومگای در برابر لشکرهای بیانتهای جهنم ضروری است. انتخاب شوایگر تضمین میکند که دووم اسلیر نه فقط یک نابودگر، بلکه نیرویی ترسناک، خشن و بهطرز غریبی «اروپایی-مدرن» به نظر برسد؛ ماشین جنگی بیرحمی که با هر حرکتش سنگینی مرگ را به شیاطین یادآوری میکند و حضورش، با آن ترکیب منحصربهفرد از قدرت فیزیکی و نگاه، هیولاهای جهنم را به لرزه میاندازد. او نسخهای خشمگین و بیپروا از اسلیر را ارائه میدهد که ریشه در خاک و خون نبردهای بیپایان دارد.
جان برنتال: از پانیشر خلافکاران تا بدترین کابوس ارتشهای جهنم

جان برنتال، بازیگر آمریکایی متولد ۱۹۷۶، با ترکیب انفجاری خشم زیرپوستی، حضور فیزیکی حیوانی و توانایی منحصربهفردش در نمایش مردانی که خشونت بخش ذاتی وجودشان است، گزینهای فوقالعاده قانعکننده برای تجسم خشم بدوی و خالص دووم اسلیر است. برنتال تخصصی ذاتی در نقشآفرینی ضدقهرمانان خشن یا قهرمانان آسیبدیدهای دارد که با دنیای بیرون در ستیزند. نقطه اوج این تخصص، نقش افسانهای «پانیشر/فرانک کسل» در مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای مارول است. در این نقش، او خشم سوزان، آسیبپذیری پنهان و خشونت بیامان یک ماشین انتقام را بهگونهای به تصویر کشید که هم ترسناک بود و هم بهطرز عجیبی غمگین…
این توانایی در انتقال خشم عمیقاً ریشهدار و ویرانگر، که تنها یک جرقه برای فوران نیاز دارد، دقیقاً جوهره دوومگای است. برنتال با ساختار بدنی فشرده، عضلانی و بهشدت قدرتمندش و آن نگاه همیشه مراقب و مملو از خشم مهارشده، حضوری ترسناک و بیواسطه ایجاد میکند. حرکات او اغلب مخرب هستند: راه رفتن سنگین و تهاجمی، حالتگیری آماده حمله و انفجارهای ناگهانی خشونتی که بیرحم و کارآمد است. این برای دووم اسلیری که در جهنم قدم میزند و هر ثانیه به دنبال خاکستر کردن دشمنانش است، ایدهآل میباشد. صدای خشن و سرد برنتال لایهای دیگر از خشونت و خطر را اضافه میکند. برنتال استاد نشان دادن تمرکز مرگبار و انتقام است.
او میتواند آن حس را منتقل کند که نابودی شیاطین برای دوومگای فقط یک کار نیست، بلکه تنها دلیل وجود اوست؛ یک وسواس غرق در خشم که تمام وجودش را فراگرفته. توانایی او در اجرای اکشنهای خشن، سریع و بیپرده با انرژیای تقریباً هولناک برای ریتم سریع و خونین دنیای DOOM ایدهآل است. انتخاب برنتال تضمین میکند که دووم اسلیر نه یک قهرمان سنتی، بلکه تجسم زنده و نفسگیری از خشم بیانتهای تشنه به خون جهنم باشد که به هیولایی در برابر هیولاها تبدیل شده است؛ یک نیروی طبیعت غیرقابلپیشبینی که با هر قدمش انتقام را فریاد میزند و حضورش، با آن شدت بازیگری و انرژی حیوانی، حتی پشت کلاهخود هم کاملاً محسوس و ترسناک خواهد بود.
source