Wp Header Logo 1607.png

به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، در تاریخ معاصر، کمتر رژیمی را می‌توان یافت که همچون رژیم صهیونیستی، کارنامه‌ای مملو از تجاوز، اشغالگری، ترور دولتی، جنایت جنگی و نقض مستمر حقوق بشر داشته باشد. از لحظه تولد این غده سرطانی بر پیکر سرزمین فلسطین اسلامی تا یورش اخیر آن به خاک جمهوری اسلامی ایران، دست‌های خون‌آلود صهیونیسم و حامیانش – به‌ویژه آمریکا و ناتو – همواره بر شعله‌های فتنه‌گری و جنگ‌افروزی دمیده‌اند. حمله مستقیم، بی‌سابقه و جنون‌آمیز رژیم صهیونیستی به ایران تازه‌ترین حلقه از زنجیره این تجاوزات است که بیش از هر زمان دیگری نشانه‌ی سراشیبی سقوط و فرارسیدن پایان این رژیم جعلی و ناپاک به‌شمار می‌آید.


 


۱. ریشه‌های تاریخی تجاوزگری صهیونیسم


 


پروژه استعماری تشکیل اسرائیل، مولود شوم اتحاد استکبار غربی – از جمله انگلیس، آمریکا و شبکه صهیونیسم جهانی – در سرزمین فلسطین بود. پایه‌های این رژیم، نه بر مشروعیت سیاسی یا فرهنگی، بلکه بر نسل‌کشی، کوچ اجباری ملت‌ها، ترور، وحشت و وحشیگری بنا شد.


فاجعه دیر یاسین، قتل‌عام صبرا و شتیلا، ویرانی جنوب لبنان، تجاوز به خاک سوریه، مصر، اردن، عراق و یمن، حملات پی‌درپی به غزه، و ترور دانشمندان و فرماندهان سپاه پاسداران در ایران، مالزی و عراق، تنها نمونه‌هایی از کارنامه سیاه صهیونیسم است. هیچ کشور اسلامی و عربی در منطقه از توطئه‌ها، خرابکاری‌ها و حملات این رژیم در امان نمانده است.


 


۲. حمله به ایران؛ اشتباه راهبردی دشمن


 


حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران، نقض آشکار حاکمیت ملی، حقوق بین‌الملل و تمامی موازین انسانی بود؛ تجاوزی که با حمایت همه جانبه آمریکا و سکوت شرم‌آور کشور های غربی صورت گرفت. این اقدام نابخردانه نشانه ضعف مفرط صهیونیسم در برابر جبهه‌های مقاومت، به‌ویژه در غزه و یمن بود؛ تلاشی مذبوحانه برای تغییر صحنه شکست‌های زنجیره‌ای در منطقه.


اما واکنش مقتدرانه ایران، نه‌تنها گنبد آهنین صهیونیست‌ها را فرو ریخت، بلکه افسانه برتری تسلیحاتی غرب را با سقوط جنگنده‌های اف-۳۵ آمریکایی در هم شکست. این پاسخ حساب‌شده، آغاز دوران تازه‌ای از توازن قوا در منطقه را نوید داد؛ عصری که در آن، قدرت حقیقی نه در زرادخانه‌های هسته‌ای، بلکه در اراده ملت‌های مقاوم نهفته است.


 


۳. پیامدهای داخلی؛ وحدت ملی بی‌سابقه


 


یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای این تجاوز، خلق وحدتی تاریخی در داخل ایران بود. از حامیان و منتقدان نظام تا گروه‌های گوناگون سیاسی، همه با هم فریاد ایستادگی سردادند و نشان دادند که استقلال، امنیت و شرف ملی ایران خط قرمز مشترک همگان است.


مساجد در ایران بار دیگر سنگر دفاع مردمی شدند؛ خیابان‌ها به صحنه اعلام آمادگی عمومی بدل گشتند. این وحدت تاریخی، ذخیره‌ای راهبردی برای آینده ایران در برابر هر تهدیدی خواهد بود و عمر نظام جمهوری اسلامی ایران را برای دراز مدت بیمه می کند .


 


۴. پیامدهای منطقه‌ای؛ آغاز شمارش معکوس برای اسرائیل


 


یورش به ایران، منطقه را وارد مرحله‌ای نوین کرد. از این پس، هیچ نقطه‌ای در سرزمین‌های اشغالی – از حیفا تا تل‌آویو – از خطر حملات موشکی و پهپادی ایران و متحدانش در امان نخواهد بود. برای نخستین‌بار زیرساخت‌های حیاتی اسرائیل در تیررس واقعی جبهه مقاومت قرار گرفت.


همزمان، بحران مشروعیت و انسجام داخلی رژیم صهیونیستی شدت گرفت: فرار صدها هزار یهودی به اروپا و آمریکا، شکاف‌های عمیق در سطوح سیاسی و نظامی، رسوایی‌های اطلاعاتی موساد و لرزش ستون‌های هیمنه نظامی اسرائیل، نوید دهنده زوال قریب‌الوقوع این رژیم جعلی است. رؤیای مسلمانان برای آزادی قدس، اکنون بیش از هر زمان دیگر به واقعیت نزدیک شده است.


 


۵. فرصت یا تهدید؛ کدام آینده در انتظار منطقه است؟


 


حمله و پاسخ اخیر، منطقه را در آستانه تغییرات ژئوپولیتیکی و راهبردی عمیقی قرار داده است. اگر صهیونیسم شکست را بپذیرد، مسیر آزادی فلسطین و صلح حقیقی گشوده خواهد شد؛ در غیر این صورت، دامنه جنگ می‌تواند به سوریه، ترکیه، عراق، لبنان و حتی پاکستان گسترش یابد.


اما در هر دو سناریو، ورق به سود مقاومت و بیداری ملت‌های مسلمان برگشته است. افول قدرت آمریکا، بی‌اعتباری اروپا، و فروپاشی هیمنه اسرائیل، موازنه آینده را به نفع محور مقاومت رقم خواهد زد.


 


۶. عبرت بزرگ؛ خطر نفوذ دشمن از درون


 


تجربه این جنگ – همچون گذشته – ثابت کرد که خطر اصلی برای ایران نه از سوی جنگنده‌ها، بلکه از جاسوسان و نفوذی‌های داخلی است؛ کسانی که قرآن آنان را «هُمُ العَدُوّ فَاحْذَرْهُمْ» نامیده است. دشمن آشکار را می‌توان دید و پاسخ داد، اما دشمن در لباس خودی، خطرناک‌تر و ویران‌گرتر است.


جمهوری اسلامی باید با هوشیاری بی‌سابقه، این آفت را خشک سازد تا از درون آسیب نبیند.


 


۷. تغییر زمین بازی در جهان اسلام


 


مهم‌ترین پیام راهبردی این رخداد، تغییر جایگاه ایران در افکار عمومی جهان اسلام است. روزگاری برخی کشورهای عربی و گروه‌های اسلامی، ایران را تهدیدی مذهبی یا سیاسی می‌دانستند. اما امروز، حتی منتقدترین دولت‌ها و ملت‌ها نیز در برابر صلابت ایران سر تعظیم فرود آورده‌اند.


 


از قاهره تا صنعا، از بیروت تا کراچی، از مالیزی تا ترکیه و…ملت‌ها اعلام کردند که در این کارزار، ایران حق است و اسرائیل و آمریکا باطل. حتی مخالفان داخلی جمهوری اسلامی نیز در این نبرد تاریخی، پشت سر حاکمیت ایستادند. این تغییر ژرف در معادلات افکار عمومی، بزرگ‌ترین پیروزی استراتژیک ایران است.


 


۸. سیلی سخت به صهیونیسم؛ تحقق وعده الهی


 


این حمله، برای نخستین‌بار، رژیم صهیونیستی را با همان کابوس‌هایی روبرو کرد که سال‌ها بر سر مردم غزه، جنین، نابلس و قانا فرو می‌ریخت. خواب کودکان اسرائیلی با صدای انفجارها پاره شد؛ همان‌گونه که کودکان فلسطینی هفت دهه است آرامش ندارند.


 


این تنها یک عملیات نبود؛ شکستن طلسم ارتش شکست‌ناپذیر اسرائیل بود؛ افسانه‌ای که با حمایت آمریکا و زرادخانه هسته‌ای ساخته شده بود، اینک فرو ریخت. ایران نشان داد که مقاومت، توانمند و موثر است؛ نه شعاری و توخالی.


و این همان تحقق وعده الهی است که فرمود:


“فإذا جاء وعد الآخرة”


وعده نهایی نابودی این شجره خبیثه نزدیک است.


 


۹. پیامدهای راهبردی تجاوز اخیر


 1. تثبیت ایران به‌عنوان قدرت مسلم منطقه‌ای؛ بدون نقش ایران، هیچ تصمیم راهبردی ممکن نیست.


 2. فروریختن افسانه برتری نظامی اسرائیل و موساد.


 3. وحدت کم‌سابقه جهان اسلام؛ حتی دشمنان دیروز ایران، امروز در کنار تهران قرار گرفتند.


 4. افزایش پرستیژ ایران در افکار عمومی ملت‌های آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین.


 5. هشدار روشن به ناتو، آمریکا و صهیونیسم: هر تجاوزی پاسخ قاطع و پرهزینه خواهد داشت.


 


جمع‌بندی:


 


ایران از این نبرد نه‌تنها با افتخار بیرون آمد، بلکه با تثبیت بازدارندگی، ارتقاء وحدت ملی، اقتدار منطقه‌ای و تغییر معادله جهانی، معمار فصل جدیدی از تاریخ مقاومت شد. صهیونیسم و استکبار غربی، اشتباه راهبردی بزرگی مرتکب شدند که پیامدهای آن قابل بازگشت نیست.


آنچه میان ایران و اسرائیل جاری است، صرفاً نزاع ژئوپولیتیک نیست؛ بلکه ادامه نبرد بدر، خیبر و احزاب است. پروژه اسرائیل بزرگ، همان نقشه‌ای است که هدف نهایی آن مکه، مدینه و مسجدالاقصی است. هر ضربه به ایران، ضربه به آخرین سنگر های مستحکم جهان اسلام است.


امروز وحدت شیعه و سنی، عرب و عجم، ترک و فارس و کرد، بیش از هر زمان در دفاع از جبهه الاقصی و ایران اسلامی ضرورت 


و این، همان وعده قطعی خداوند است:


“وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ” 


“و همانا لشکریان ما پیروز خواهند بود.”

انتهای پیام/

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *