«آرمان امروز» در گفت وگو با زهرا نژاد بهرام بررسی کرد؛
آرمان امروز- رها معیری: در حالی که ایران درگیر حملهای آشکار از سوی رژیم صهیونیستی است و رسانههای مستقل با محدودیت انتشار، توزیع، اینترنت مواجهاند، صدا و سیما بهعنوان تنها رسانه ۲۴ ساعته و رسمی کشور، مشغول فعالیت است. این نهاد رسمی با بهره گیری از بودجه چشم گیر و البته درآمد نجومی از تبلیغات، حتی در دوران جنگ، بازهم یکبار دیگر و در زمان بحران کشور نشان داد که در ایفای وظایف اطلاعرسانی خود ناکام مانده است. موضوعای که کارشناسان و فعالان سیاسی و اجتماعی نیز به آن اذعان دارند. روز گذشته جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات در یادداشتی که در جماران منتشر شد، نوشت: « متأسفانه آنچه ملاحظه میشود این است که تلویزیون ما همچنان فاقد مؤلفههای لازم یک «رسانه ملی» در شرایط جنگ است. در جنگ تحمیلی، ضروری است رسانه ملی رسالت ملی داشته باشد و علقههای جناحی و گفتمانهای باندی و سلیقهای مرسوم را تعطیل یا دستکم تعلیق کند. یرانیان از یکسو در دفاع از وطن تکلیف دارند، و از دیگر سو حق دارند تا نماینده و منطق اصیل و ملی خود را در رسانه ملی مشاهده کنند. مقتضی است صداوسیما هر چه سریعتر بهخود آمده و نسبت به رفتار و سیاستهایش تجدیدنظر کند و از تمامی ظرفیتها برای به تصویر کشیدن همبستگی ملی ایرانیان در برابر دشمنان میهن بهره بگیرد و شکافهای ایجاد شده میان ملت و دولت را ترمیم کند.» اما یکی از دلایل دیگری که سبب شده صدای این افراد بیش از حد از عملکرد صدا و سیما بلند شود، «شعارزدگی» و خلاء اطلاع رسانی درست در زمان جنگ است. موضوعی که باعث شده بسیاری از مردم برای گرفتن اخبار روزانه به کانال های خبری غیررسمی در فضای مجازی و حتی رسانه های معاند مراجعه کنند که در این رسانه های غیررسمی، شایعه و اخبار نادرست موج می زند و تاثیرات بسیاری را برذهن مخاطب خواهد گذاشت. بیاعتمادی، نبود گزارش میدانی از نقاط هدف قرار گرفتهشده، و عدم پوشش صدا و نظرات مردم، صدا و سیما را در موقعیتی دور از رسالت حرفهایاش قرار داده است؛ وضعیتی که در صورت تداوم، سرمایه اجتماعی و انسجام ملی را به خطر میاندازد. در این رابطه «آرمان امروز» با زهرا نژاد بهرام، فعال سیاسی و اجتماعی گفت وگویی انجام داده که در ادامه می خوانید.
در شرایطی که در ایران، رسانه های مکتوب با بحران انتشار و توزیع روبه رو هستند و رسانه های آنلاین مستقل با مشکلات و محدودیت های اینترنتی، دست و پنجه نرم می کنند، رسانه ملی باید در خط مقدم اطلاع رسانی و انسجام ملی قرار داشته باشد، وضعیت عملکردی صدا و سیما در دوره فعلی و در شرایطی که جنگ در کشور وجود دارد، را چطور ارزیابی می کنید؟
وظیفه ذاتی رسانه کاملاً مشخص است، اولاً باید اطلاعرسانی کند، دوم اینکه باید سرگرمکننده باشد، و سوم اینکه باید ابزار ارتباطی باشد و نقش خود را به عنوان کانال موثق خبررسانی ایفا کند. شرایط جنگی کشور، اسرائیل به شکل ناجوانمردانه و دردمنشانهای به کشور ما حمله کرده است. حال، با توجه به محدودیتهایی که برای رسانههای دیگر (مکتوب و آنلاین) وجود دارد، تنها رسانهای که میتواند بهصورت ۲۴ ساعته خبررسانی و اطلاعرسانی کند، همین رسانه صدا و سیما رسمی است. اما تصویری که این رسانه نشان میدهد، کاملاً متفاوت با شرایط واقعی جامعه است. اولاً تصور آن از جنگ، مربوط به جنگ ۳۰ یا ۳۵ سال پیش عراق با ایران است؛ گویی چند جنگ تحمیلی را در نظر گرفته و فکر کرده اکنون ما میخواهیم نیروهایمان را بسیج کنیم و ببریم لب مرز؛ در حالی که اشتباه تاکتیکی میکند. امروز، جنگ در آسمانها و در فضاهای دیگری در جریان است، ولی نگاه آنها مربوط به ۳۰ سال پیش است. بنابراین باید حواسش باشد با چه مخاطبی، در چه شرایطی و درباره چه نوع جنگی صحبت میکند، و براساس آن، دستورالعمل خود را تنظیم کند. بهویژه اینکه یکی از بخشهای خودش مورد تهاجم نظامی اسرائیل قرار گرفته است، آنهم به دلیل بردن بازی روانی و رسانه ای. به نظر میرسد تا این لحظه، وقتی پای تلویزیون مینشینیم، نه تنها خبری از تلویزیون نمیشنود، بلکه نه اطلاعرسانی میکند، نه میگوید کجا مورد اصابت قرار گرفته است و «شعار» حرف اول را می زند. فقط از حملاتی که ایران به اسرائیل انجام داده، صحبت میکند. در حالی که مردم دارند با پوست و استخوان جنگ و موشک را لمس میکنند، منتظر خبر هستند، منتظرند ببینند کجا مورد اصابت قرار گرفته، چه اتفاقی افتاده، چند نفر شهید شدهاند، چند نفر مجروح شدهاند. این ناتوانی در اطلاعرسانی، به شکل عام، گسترده و نگرانکننده در صدا و سیمای ایران مشاهده میشود.
همان طور که گفتید مردم سوالات بسیاری دارند، اما در رسانه صدا و سیما به آنها پاسخ داده نمی شود، این موضوع به سال های قبل باز می گردد که اعتماد در رسانه ملی، نادیده گرفته شده و حالا به اوج خود در زمان بحران رسیده.
بله؛ این رسانه با توجه به بودجه نجومی که در اختیار دارد و با ظرفیتی بزرگی در کشور مواجه است، چرا وظایفش را انجام نمیدهد؟ ظاهرا آنها متوجه جایگاه خودش نیست. چرا نمیداند که الان در چه شرایطی مردم منتظر شنیدن اخبار موثق و به دور از جنگ روانی هستند؟
مردم باید اخبار را از تنها رسانهای که میتواند ۲۴ ساعته فعال باشد، یعنی صدا و سیما، دریافت کنند. چرا این وظیفه را انجام نمیدهد و تبدیل به تریبون شعار و تحریک شده است؟ الان مردم خبر میخواهند. مردم میخواهند بدانند کجا مورد اصابت قرار گرفته، چند نفر شهید شدهاند، چند نفر مجروح شدهاند، چقدر دفاع کردهایم. اگر دفاع کردهایم، کجا را دفاع کردهایم؟ اگر بیمارستان ما را زدهاند، کدام بیمارستان بوده؟ بروید از بیمارستان فیلمبرداری کنید. من متوجه هستم که ما نباید در مردم ایجاد وحشت کنیم، اما اینها اطلاعرسانی است. دنیا، دنیای اطلاعات است. شما چطور مردم را در بیخبری میگذارید و توان پاسخگویی به نیازهای آنان را ندارید؟ چهار یا پنج نفر را به عنوان تحلیلگر سیاسی میآورید که حتی از تحلیل زندگی خودشان هم ناتوان و آن را تحلیل نکردهاند!. اصلاً ابعاد جنگ جهانی و جنگ امروز را نمیدانند، جامعه بینالملل را نمیشناسند.
بیپاسخی صدا و سیما به نیازهای امروز شهروند ایرانی منجر به آن شده که تمام تعریف ما از قدرت، فقط قدرت نظامی باشد؛ در حالی که این قدرت، روی دوش مردم است. این ۹۰ میلیون نفر در مساحتی به حدود یک میلیون و ۶۴۹ هزار کیلومتر مربع پشت کشورشان ایستادهاند، اما ما تصویری از مردم را در این رسانه نمیبینیم. فقط با چهار نفر مصاحبه میشود. آیا این صدا و سیما متعلق به ۹۰ میلیون نفر است یا نه؟ آیا تمام عقاید، دیدگاهها، تفاوتها، ملیتها، قومیتها دیده میشود؟ هیچکدام اینها دیده نمیشود. کسانی که فقط میآیند سخنرانی میکنند و اظهار نظر مینمایند.
زمانی که اعتمادسازی صورت نمیگیرد، مردم به فضاهای غیررسمی برای اخبار مراجعه می کنند و در این شرایط وقتی شایعه در ذهنشان حک شود، زمان زیادی خواهد برد که این شایعات و ناامیدی در فضای اجتماعی پاک شود، نظر شما چیست؟
«فقدان اعتماد» بحران، بر صدا و سیما به عنوان بزرگترین رسانه دولتی که از بودجه دولت تغذیه میشود، سایه افکنده است. متأسفانه این رسانه در مسیر درستی حرکت نمیکند. من در پایان فقط چند جمله میگویم تا خیلی طولانی نشود: ببینید، جداسازی و مفهومسازی یکسویه، قادر به جمعگرایی در جامعهای که با خشم و نگرانی از حمله اسرائیل به ایران – نماد ایران که همه کودکان، زنان و مردانی که در آن زیست میکنند – نیست. جامعهای که با یک پوشش خاص، با یک الگوی رفتاری خاص یا فکری خاص تعریف نمیشود؛ بلکه متشکل از تمام سلایق است. خطای استراتژیک صدا و سیما را باید کنار بگذارد. ایران متعلق به مردم ایران است. مردم ایران، فارغ از جهتگیریهای سیاسی، فکری و عقیدتی، باید دیده شوند. این خطای استراتژیک را کنار بگذارید. وطن متعلق به همه است. حتی رهبری، وقتی تشکر میکند، از مردم ایران تشکر میکند، نه از یک قشر خاص، نه از یک نگاه خاص. مردم ایران، همه مردم ایران هستند. اگر میخواهیم از ظرفیت این مردم که اینگونه پای کشورشان ایستادهاند استفاده کنیم، باید این ظرفیت اطلاعرسانی را در اختیار همه بگذاریم، با هر نوع پوشش، با هر نوع تفکر، با هر نوع الگوی زندگی. این کشور متعلق به همه است. از انحصار دوری کنید. الان وقت انحصار نیست؛ وقت گشایش است.
از زمین دشمن بازی نکنیم، باعث تفرقه نشویم. سعی کنیم تمام تنوع اعتقادی، الگوی رفتاری، قومیتی و مذهبی را در کنار هم داشته باشیم. مردم ایران برای کشورشان میایستند. شما مردم ایران را جدا نکنید. اگر جدا کنید، خطای استراتژیک و خیانت به کشور کردهاید. نکنید این کار را. الان این فرصت را داریم که اعتمادزایی کنیم. از این فرصت استفاده کنیم و مردم ایران را به داخل کشور برگردانیم. نگذارید چشمشان به شبکههای ماهوارهای و رسانههای خارج از کشور باشد. این اتفاق افتاده است. تجربه کرونا را داشتیم. در آن بحران، که کشور در بنبست بهداشتی و سلامت قرار گرفته بود، رسانههای مجازی فرصت یگانهای بودند که در اختیار کشور قرار گرفتند و توانستند مردم را از نظر ذهنی و روحی آماده کنند، توانمندسازی کرده و قدرت مردم را به نمایش بگذارند. و ما توانستیم آن بحران را پشت سر بگذاریم.
الان، که به دلایلی این فضا از مردم گرفته شده و شما تنها رسانه ۲۴ ساعته کشور هستید، باید بدانید که قدرت کشور مردم ایران هستند. اشتباه نکنید. اشتباه استراتژیک نکنید. از مردم تشکر کنید، آنها را به صحنه بیاورید. از زن خانهدار معمولی، از آن کسی که عزیزی را از دست داده، از آنکه در تبریز یا در روستا دچار مشکل شده است. همه اینها مردم ایران هستند. فکر نکنید فقط یک قشر خاص مردم ایران هستند. مردم ایران ۹۰ میلیون نفرند با تنوع آرا، پوشش، نگاه. مردم را جمع کنید، تفرقه ایجاد نکنید. انحصار، ضرر به کشور است.
زمانی که رسانه و تریبون رسمی کشور، فاقد اعتماد عمومی باشد، سرمایه اجتماعی کاهش چشمگیری پیدا خواهد کرد، در حال حاضر این سرمایه اجتماعی که در یکسال گذشته در ایران ترمیم شده (به واسطه انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب پزشکیان) در خطر نیست؟
ظرفیتهای کشور و تمام امکانات، روی دوش مردم ایران است. اگر ما از مردم غافل شویم، چه در بحران جنگ، چه در بحران کرونا یا هر بحران دیگر، خسارات بسیاری خواهیم دید. شما نمیتوانید روی هیچکس جز مردم خودتان حساب کنید. توان مردم بخشی یا انحصاری نیست، فراگیر است. اینگونه است که سرمایه اجتماعی ساخته میشود. سرمایه اجتماعی، موتور حرکت جامعه و امید به آینده را بیشتر میکند. این سرمایه اجتماعی محدودمان را تخریب نکنید، بلکه آن را افزایش دهید. صدا و سیما در این زمینه، به نظر من بسیار ناتوان و ناکام بوده است. با اینکه افراد توانمندی در آن حضور دارند – که من برخی را از نزدیک میشناسم و میدانم قادر به درک مسائل کشور و بروز دیدگاههای مختلف نسبت به بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند.
source