آرمان امروز-گروه اقتصادی: در نخستین روزهای پس از حمله اسرائیل به ایران، سخنگوی دولت از امکان حضور پایتخت نشینان در متروهای تهران به عنوان پناهگاه یاد کرد، اما به نظر میرسد یکی از امکانات در نظر گرفته نشده برای شهروندان حالا شاید جنگ زده تهرانی امکان اسکان در مدارسی بود که دستکم تا سه ماه آینده را تعطیل هستند، اما گویا این امکان به طور کامل نادیده گرفته شده است.
۴۵ سال پس از آغاز آن جنگ ویرانگر، ایرانیان شاهد یک جنگ دیگر هستند، جنگی که هر چند تاکنون از هر نوع تجاوز زمینی مصون مانده، اما به نظر هر لحظه صدای آژیر و پدافند و سفیر موشک از شهری شنیده شود و اتفاقا این بار برخلاف جنگ تحمیلی ۸ ساله با عراق که مرزها مشخص بودند و تهران در ردیف آخرین شهرهایی بود که هدف قرار میگرفت، این بار در اولین ساعات روز ۲۳ خرداد، این تهران بود که هدف دهها حمله پهپادی و موشکی قرار گرفت و پس از آن نیز شهرهایی، چون تبریز و اصفهان و کرمانشاه و همدان نیز در ردیف حمله بودند.
در این میان، اما اصلیترین اهداف حمله درون شهری باز برخلاف جنگ پیشین، مربوط به تهران بود و به جز آن شاید کرمانشاه از معدود شهرهایی بود که اهدافی در خود شهر نیز هدف حمله واقع شد.
با توجه به شدت انفجارها در۲۴ ساعت ابتدای حمله اسرائیل در داخل شهر تهران و عملکرد مداوم پدافند پس از این زمان آن هم به صورت فعال و در پایتخت دیگر شاید عجیب نبود که جمعی از شهروندان تهرانی تلاش کنند که دستکم برای عبور از بحران اولیه از تهران خارج شوند و بسیاری نیز به دنبال راهی برای خروج از شهر بودند. هزاران شهروند تهرانی با وسیله شخصی راهی بیرون تهران شدند و در این میان صفهای طولانی در برابر پمپ بنزینها و به خصوص در مسیر استانهای شمالی کشور یکی از مواردی بود که در ۷۲ ساعت نخست پس از حمله کاملا چشمگیر خود را به رخ میکشید، اما در این میان شاید آن چه در زیر لایههای این صفهای طولانی پنهان ماند مشکلات بسیار عدیده دیگر بود که به نوعی به آن توجه نشد و نادیده گرفته میشد و از جمله این موارد نیز مساله اسکان بخش بزرگی از این شهروندان بود که راهی استانهای همجوار تهران میشدند.
استفاده از یک تجربه قدیمی
شاید بسیاری از متولدین دو دهه اخیر به یاد نیاورند، اما بخش بزرگی از میانسالان و جوانان و شاید حتی کودکان دهههای ۵۰ و ۶۰ ایران نحوه ساماندهی و اسکان جنگ زدگان را در دهه ۶۰ به یاد بیاورند، زمانی که حتی هتل بزرگ تهران در حوالی سیدخندان که بعدها تخریب شد به مکانی برای اسکان پناهجویان وطنی پس از حمله عراق تبدیل شده بود.
استفاده از همه ظرفیت مدارس نیز از یاد کمتر ایرانی رفته و البته که در این شرایط شاید بتوان این پرسش را مطرح کرد که چرا اکنون که شهروندان تهرانی برای گریز از شرایط ناگزیر جنگی ناچار به بستن کوله بار شدهاند از آن تجربه دردناک، اما ذیقیمت سود برده نمیشود.
هر چند که در روزهای اخیر گزارشهای بسیار از اسکان و امداد شهروندان تهرانی مطرح شده است و حتی یک اپلیکیشن خاص اجاره خانه و هتل در کشور تلاش کرد به کمک شهروندان تهرانی بیاید، اما باید اذعان داشت که شاید میزان بالای خروج شهروندان از تهران خارج از تصور و انتظار بود و این مساله نیز نیاز به هماهنگی دولت داشت. در نخستین روزهای پس از حمله نیز سخنگوی دولت از امکان حضور شهروندان تهرانی در متروهای تهران به عنوان پناهگاه یاد کرد، اما به نظر میرسد یکی از امکانات در نظر گرفته نشده برای شهروندان حالا شاید جنگ زده تهرانی امکان اسکان در مدارسی بود که دستکم تا سه ماه آینده را تعطیل هستند، اما گویا این امکان به طور کامل نادیده گرفته شده است.
چنان چه یکی از مردانی که به همراه خانواده اش در شهری تقریبا شمالی در استان تهران ساکن شده، اما درباره شرایط موجود به اقتصاد ۲۴ میگوید که روزهای اول که آمده بودیم امکان اقامت و چادر زدن برایمان فراهم شد و حتی در روزهای نخست به ما چند وعده هم غذای گرم دادند و کیک و لوبیا بین همه آنان که در این پارک مستقر شده بودند تقسیم کردند، اما در ادامه مشکلات جدی همچون مساله سرویس بهداشتی و حمام به بحران تبدیل شد و دیگر کسی توجهی به ما نکرد.
البته در این میان مسائل بهداشتی نیز از مهمترین مطالبات شهروندان است و تقریبا اگر در مسیر شهرهای شمالی از شرق یا غرب تهران حرکت کنید و با شهروندان صحبت کنید اصلیترین مشکل آنان یکی بحران کمبود سرویسهای بهداشتی در مسیر و برای اسکان است.
قیمتهای نجومی برای اسکان موقت
در میان سخنان مرد نخست، اما پدر خانواده دیگری میگوید که اصلا حالا که به ما گفتهاند کلا باید جمع کنید و از اینجا بروید.
هر دو این خانوادهها از یک محله شرق تهران به این مکان آمدهاند و کمی بعد زنی نیز به گفت و گوی ما میپیوندد و میگوید به ما گفتهاند بروید، خب کجا برویم، پول نداریم و از شدت صدای انفجار و پدافند و موشک از تهران بیرون آمدیم و حالا چه کنیم؟ او میگوید مهمانسراها همه پر هستند و هیچ جایی نیست.
زنی دیگر نیز میگوید که به ما گفتهاند بروید به مرکز هلال احمر برای اسکان، اما مرد دیگری در همین پارک میگوید نه به من نگفتند، به من فقط گفتند جمع کنید و به سمت شهرهای شمالیتر بروید، چون امن نیست.
همین مرد نیز توضیح میدهد که من زن و بچهام در روز اینجا هستند و خودم میروم تهران کار میکنم و شب میآیم اینجا، اگر آنها اینجا نباشند و به شهرهای دورتر بروم نمیتوانم در تهران کار کنم و اصلا درآمدم قطع میشود. این یکی از مواردی است که در یکی دیگر از شهرهای حاشیه تهران نیز به آن برخورده بودم. مساله برخی از شهروندانی که اصرار دارند حتما در شهری حوالی تهران باشند یکی شاید همین است که آنان باید کار کنند و درآمدی داشته باشند و از جمله درخواستهای آنان از دولت نیز ایجاد چنین شرایطی برای اسکان است. البته که مشخص نیست اساسا چرا به یکباره و در دهمین روز جنگ به سراغ این شهروندان آمدهاند و با اصرار و فشار از آنان خواستهاند دستکم این پارک را ترک کنند!
کمبود کالا نیست، اما گرانی هست
در این میان، اما به گزارش اقتصاد ۲۴، خبرها حکایت از آن دارد که پس از موج اولیه خروج از تهران به سمت استانهای شمالی، بحران کمبود کالا در شهرهای شمالی چندان وجود ندارد، هر چند که قیمت مرغ اکنون در هر کیلو به ۱۲۰ هزار تومان رسیده و هم چنان فروشگاههای مواد غذایی در فروش روغن و آب معدنی با احتیاط عمل میکنند، اما به نظر میرسد که چندان شرایط تامین مواد غذایی و کالاهای اساسی دچار مشکل نشده است.
یکی از شهروندان تهرانی که راهی استانی شمالی شده، اما درباره قیمت برخی اقلام غیرضروری به اقتصاد ۲۴ گلایه کرده و تاکید داشت که گویا بیشترین نظارت بر روی کالاهای اساسی است و کافی است بخواهید هر مواد غذایی خارج از این چارچوب خریداری کنید تا با ارائه هر قیمتی مواجه شوید.
source