سهند عقدایی، فعال گردشگری در گفت وگو با «آرمان امروز» مطرح کرد
آرمان امروز- مریم کاظمی زاده: سهند عقدایی با اشاره به توقف پروازها بهدلیل آسیب فرودگاهها و رادارها، تعطیلی سفارتخانهها و بلاتکلیفی مسافران میگوید: «جنگ، گردشگری را از دوران کرونا هم بحرانیتر کرده است». بهعقیده او، این بحرانها در کنار حریمهای بانکی، امنیتیسازی سفر و خروج ۵۰ درصد از نیروهای متخصص از این عرصه، چرخه صنعت گردشگری را از کار انداخته است.
– وضعیت کنونی گردشگری ایران و مهمترین چالشهای پیشِ رو را چگونه تحلیل میکنید؟
به گمانم محوریترین چالش این صنعت، فقدان ارتباط مؤثر با عرصه بینالملل است که سه اثر عمده دارد: ایرانهراسی، تصویرسازی رسانههای جهانی از ایران عمدتاً متأثر از اخبار سیاسی، هستهای یا تنشهای منطقهای است. گردشگر جهانی، ناخواسته در معرض این روایتهای تکبعدی قرار میگیرد و ذهنیتش نسبت به ایران بهعنوان مقصد گردشگری مخدوش میشود. محدودیتهای مالی، دسترسی نداشتن به شبکههای بانکی بینالمللی (نظیر ویزا/مسترکارت) امکان مراوده مالی گردشگران خارجی را ناممکن ساخته است. در جهانی که پرداخت الکترونیک جایگزین پول نقد شده، فقدان این زیرساخت، سفر به ایران را برای غیرایرانیان دشوار میکند. محدودیتهای اجتماعی، برخی سیاستهای داخلی در حوزه سبک زندگی، با انتظارات گردشگران جهانی ناسازگار است. حتی مسلمانان سایر کشورها (مانند اندونزی یا مالزی) که ممکن است از نظر مذهبی مقیدتر باشند، ترجیح میدهند به مقاصدی سفر کنند که آزادیهای اجتماعی بیشتری ارائه میدهند. این امر موجب خروج سالانه حدود ۱۰ میلیون گردشگر ایرانی و خروج ارز میشود.
تأثیر تحریمها بر صنعت گردشگری چیست؟ تحریمها چه چالشهایی را برای فعالین گردشگری ایجاد کرده اند؟
حملونقل هوایی، پروازهای اروپایی و آمریکایی به ایران تقریباً تعطیل شده و کشور به ۳ ایرلاین محدود (ترکیش، امارات و قطری) وابسته است. این انحصار، بلیطها را تا دو برابر قیمت جهانی افزایش داده است. بیمههای مسافرتی، با هشدار سفر کشورهای غربی به شهروندانشان، شرکتهای بیمهگر بینالمللی پوشش خود برای سفر به ایران را لغو کردهاند. فقدان بیمه مسافرتی، انگیزه سفر را بهشدت کاهش
میدهد.
– سیاست «امنیتیسازی سفر» از سال ۱۴۰۱ چه تأثیری داشت؟ آیا برخوردهای امنیتی با توریستها بر تعداد توریستهای ورودی اثرگذار بوده است؟
دستگیریهای نمادین گردشگران خارجی با اهداف سیاسی، پیامدهای ویرانگری داشت، کشورهای اروپایی هشدار سفر رسمی صادر کردند. تورهای گروهی به کلی تعطیل شد، احساس ناامنی (هرچند کاذب) در ذهن گردشگران جهانی شکل گرفت. درحالیکه جهان در سال ۲۰۲۳ شاهد جهش تقاضای پساکرونا بود، ایران بهسبب این سیاستها از این فرصت طلایی محروم ماند.
– آیا نیروی انسانی متخصص برای احیای گردشگری وجود دارد؟
خروج کارشناسان خبره، بحران دیگری است. از سال ۱۳۹۸ تاکنون، بیش از ۵۰ درصد نیروهای متخصص (اعم از لیدر، مدیران فنی و کارشناسان بازاریابی بینالمللی) مهاجرت کردهاند. حتی در صورت بهبود شرایط، بازسازی این ظرفیت سالها زمان میبرد. وقتی گردشگری از رونق می افتد بخشی از نیروی کار از این حوزه خارج می شوند. این یک آسیب جدی در این بخش است.
– مهمترین کاستیهای زیرساختی در صنعت گردشگری در کشور ما چیست؟
صنعت گردشگری در کشور، سه ضعف ساختاری عمده دارد: کمبود مراکز اقامتی، شهرهای کلیدی مانند اصفهان، شیراز و کاشان با کمبود شدید تختهای هتلهای استاندارد مواجهند. ناوگان فرسوده حملونقل، ایران فاقد ناوگان اتوبوسها و مینیبوسهای توریستی مدرن (دارای سرویس بهداشتی، کولر و صندلیهای استاندارد) است. تنوع غذایی محدود، رستورانها قادر به پاسخگویی به سلیقه متنوع گردشگران جهانی نیستند. ما از پتانسیل بالای تنوع خوراک ایرانی و خوراک بین الملی در رستورانها، حتی در شهرهای گردشگر پذیر استفاده
نمیکنیم.
تاثیر جنگ بر گردشگری را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا گردشگری بعد از جنگ می تواند، به حالت قبل برگردد؟
در سه بخش گردشگر ورودی، خروجی و داخلی تاثیر جنگ مشهود است. گرشگر ورودی که حتی قبل از جنگ برای سیاحت بسیار کم و برای بخش زیارتی بیشتر بود که در حال حاضر دیگر گردشگر زیارتی هم وجود ندارد. توقف بوجود آمده به دلیل وضعیت بلاتکلیفی است که برای مردم وجود دارد. از طرفی پروازها در آسمان کشور متوقف شده است، بدلیل آسیب به فرودگاه های مهم کشور، درگیری رادارها و ناوگان هوایی کشور که در جنگ پیش آمده، پروازهای صورت نمی گیرد. الان حتی اگر هواپیما هم بتواند پرواز کند، از لحاظ باند فرودگاه و برج مراقبت و بحث راداری دچار مشکل هستیم و مشخص نیست که این شرایط تا چه زمانی ادامه دارد. این مساله برای پروازهای ورودی هم صدق می کند. پروازهای ایرلاین های ترکیش، امارات و قطر که بار پروازهای ورودی ما بر آنهاست، بنا بر همان دلایلی که گفته شد، امکان سفر به ایران را ندارند و فقط توانسته اند به برخی شهرها مثل مشهد در شرق کشور پرواز کنند. در خصوص ویزا هم باید بگویم که در حال حاضر سفارتخانه های بسیاری از کشورها در حال حاضر در ایران تعطیل هستند و امکان گرفتن ویزا هم نیست. موضوع دیگری که وجود دارد، حس نگرانی و بلاتکلیفی در مردم است. آنها نگران اند که اگر به سفر داخلی یا خارجی بروند و دوباره اتفاق مشابهی بیفتد، چطور به محل زندگی خود برگردند. چون دیدیم که چه اتفاقی برای مسافران در طول ۱۲ روز جنگ افتاد و چقدر برگشت به داخل کشور برای عده ای سخت شده
بود.
از سوی دیگر مسافرانی که می خواهند توری را برای سفر به خارج از کشور بخرند، که برای یک یا دو ماه دیگر عازم هستند، این تعهد را از آژانس می خواهند که در صورت تکرار وقوع جنگ، پول خود را بدون کاستی پس بگیرند. آژانس هم این امکان را ندارد، چون آن پول را برای خرید بلیط و رزرو هتل هزینه کرده است. بعضی از هزینه ها مثل هتل های خارجی از سمت طرف خارجی بازگردانده نمی شود. بعضی از هزینه ها با تاخیر زیاد برگردانده می شود. از طرفی دولت هم اعلام کرده است که مردم می توانند پول خود را بصورت کامل از آژانسها پس بگیرند. این تصمیم گیری ها به دلیل عدم آگاهی آنان از سازوکار کسب و کارها است و به این شکل باعث ایجاد اختلال در شرایط اقتصادی بخش خصوصی می شوند. شرایط برای گردشگری از زمان کرونا بدتر است. آن زمان یک مشکل جهانی وجود داشت و همه دنیا برای رفع آن همراهی می کردند. هر کشور مقصدی که سویه جدید کرونا در آن شیوع پیدا می کرد، هزینه تورها را برمی گرداند، اما الان شرایط جنگ، فقط برای کشور ما است. کشورهای دیگر مسوولیتی نمی پذیرند و با ما همراهی نمی کنند. بنابراین مشکل برای ما از دوره کرونا حادتر
است.
چشمانداز آینده این صنعت را چگونه میبینید؟
متأسفانه تا زمانی که حکمرانی در حوزههای کلان (انرژی، محیط زیست، اقتصاد و گردشگری) اصلاح نشود، این صنعت در مسیر ورشکستگی تدریجی حرکت خواهد کرد. گردشگری ایران نیازمند تحولی بنیادین در سیاستگذاری، رفع محدودیتهای بینالمللی و سرمایهگذاری فوری در زیرساختهاست.
source