آرمان امروز – کریم کاظمیزاده: حلقهی مفقودهی گردشگری، سیستم مدیریت کلان آن است. دولت با مدیریت و اجرای بخشهای مختلف، گردشگری را به بخش خصوصی واگذار میکند. امروزه شاهدیم که هر جایی که به دست بخش خصوصی مدیریت شد، رشد کرد و موفق شد و هر جا دولت وارد شد، ما دچار نقص و مشکلات شدیم.
اشکان بروج، مشاور توسعه و بازاریابی کسبوکارهای گردشگری و هتلداری، در گفتوگو با «آرمان امروز» بر برنامهریزی و استراتژی برای مدیریت و بازاریابی گردشگری تأکید کرد و نمایشگاههای تخصصی خارجی را فرصتی گرانبها برای تبلیغ فرصتهای گردشگری و معرفی آن به دنیا دانست.
وی در رابطه با این موضوع میگوید: «محدودیتها با بازارهای اصلی گردشگری مرتبطاند. ما بازار گردشگری داخلی، گردشگری ورودی و گردشگری خروجی داریم. این سه بازار هرکدام مسائل خاص خود را دارند. با توجه به سیاستهایی که کشورهای خارجی در قبال ایران دارند، ما درگیر یکسری مسائل هستیم؛ مثل تروریستی شناختن ما، ناامن جلوه دادن ما، کلیدواژهی این روزها از دورهی احمدینژاد تا به امروز، ایرانهراسی، که برای ایران کلمهی Iranphobia ساخته شد. همهی این مسائل باعث شد گردشگری ورودی ایران به صفر نزدیک شود. حتی ورود توریستهای کشورهای دوست، مثل چین و روسیه، با توجه به حملهی موشکی اسرائیل، بسیار افت پیدا کرد و ما این بازار را از دست دادیم. به نظر من، آمارهایی که از سوی وزارتخانهی گردشگری مبنی بر گردشگران ورودی و خروجی اعلام میشود، شبههی بسیار دارد. گردشگری خارجی ما هم این روزها بیشتر تبدیل شده به مهاجرت و آژانسها اغلب یا از گردونهی کار خارج میشوند یا تغییر کاربری میدهند و در حوزهی مهاجرت فعالیت میکنند. کار آنقدر بالا گرفت که تبلیغات آنها در رسانههای ملی ممنوع شد. چالشهای ما در صنعت گردشگری بیشتر در چند بُعد کلان اقتصادی، سیاسی و در نهایت تکنولوژی است.»
بروج با اشاره به اینکه ما امکان مراودات مالی و بانکی با خارج از کشور را نداریم و این موضوع باعث میشود هم گردشگر خروجی و هم گردشگر ورودی دچار مشکل شوند، میافزاید: «در ادامه، مشکل ویزا گرفتن ما برای سفر به سایر کشورها که پیچیدگیهای زیادی سر راه گردشگران خروجی قرار میدهد. گرفتن ویزا شرایط سنگینی دارد که شاید فقط برای درصد کمی از مردم ما در دسترس باشد. این مشکلات باعث شده گردشگری خروجی ما تبدیل به گردشگری داخلی شود. با گسترش تعداد سفرهای داخلی، مقاصد روتین جذابیت خود را تا حدی از دست بدهند و مقاصد جدید به مردم معرفی شوند. جنبوجوش زیادی در گردشگری داخلی ایجاد شد. اقامتگاههای بومگردی که از قبل کرونا شروع به ساخت کرده بودند، رونق یافتند و موج جدیدی از اقامتگاهها و بوتیکهتلها وارد عرصه شدند. در این سالهای اخیر، ما دائم در بحران بودیم؛ کرونا و وقایع پیدرپی سیاسی، گردشگری، بهخصوص ورودی ما را از نفس انداخت. اما کمکم از پس این بحرانها توانستیم تا حدودی گردشگری، خصوصاً داخلی را احیا کنیم. ما هنوز مشکلات زیادی در زیرساختها داریم؛ بهعنوان مثال، موضوعی که به بحران توالتها معروف شد. ما در کشور مشکل جدی سرویسهای بهداشتی را داریم.»
آموزش در صنعت گردشگری
«در خصوص دستاندرکاران، بنگاههای اقتصادی، اقامتگاهها، جامعهی بومی و… وضعیت چگونه است؟» این فعال گردشگری در پاسخ به این سؤال میگوید: «ما در آموزش گردشگری خیلی مشکل داریم. آموزشهای تخصصی ما، بند الف است که مربوط به هما است؛ بند ب، تاسیسات گردشگری و مدیران فنی است. نکتهی دیگر اینکه صاحبان هتل، اقامتگاههای بومگردی و قهوهخانهها باید مطالب یکسانی را در این دورهها بگذرانند. همین نکته نشاندهندهی مشکل بزرگ آموزش ماست. در این سیستم، بیشترین اطلاعات را راهنمایان دارند و تا حدی مدیران فنی. در آژانسها، درصد زیادی از متصدیان کانترهای متفاوت آموزش مرتبط ندیدهاند. از دانشآموختگان دانشگاهی صنعت گردشگری در جای درست استفاده نمیشود. آنها هم کمکم ناامید میشوند و حتی پشیمان از اینکه چرا در این رشته درس خواندهاند. کشورهایی را مثال میزنم: تایلند، قطر، عمان، امارات، عربستان. مسیرهای حرکت همهشان روشن و شفاف است. وقتی مطالعه میکنیم، میبینیم برنامههای ۱۰ ساله، ۵ ساله برای رشد و توسعه دارند. از سالها قبل شروع به حرکت کردهاند، به تهیهی زیرساخت، روساخت پرداختهاند. به آموزش نرمافزار (مدیران و منابع انسانی) پرداختهاند. ابتدا مقصد را آماده میکنند و بعد روی گردشگر کار میکنند. با آموزش و بازاریابی، این دو را به هم نزدیک میکنند و میبینیم تا چه حد در این مسیر رشد داشتهاند.»
بروج با اشاره به اینکه «در بحرانهایی مثل آنچه در این ۱۲ روز بر ما گذشت، دنیای سفر اولین بخشی است که با هر اتفاقی دچار تنش، چالش و بنبست میشود و آخرین صنعتی است که به وضعیت عادی برمیگردد»، خاطرنشان میکند: «تنشهای سیاسی، نوسانات ارز و ترس از جنگ، بهشدت بر کل صنعت سفر تأثیر میگذارد؛ اما نباید فراموش کرد که بحران همیشه با فرصت همراه است. ۳ سناریوی محتمل برای گردشگری ایران تا پایان ۱۴۰۴ قابل ارائه است. این تحلیل براساس تجربیات گذشته و شرایط کشورهای مشابه (مثل لبنان، سوریه) تهیه شده است: سناریوی خوشبینانه« آرامش نسبی: کاهش سریع تنشها، عدم گسترش درگیری به خاک اصلی، لغو تحریمهای جدید» سناریوی محتمل: «تنشهای ادامهدار: درگیریهای نامنظم مرزی، تحریمهای مضاعف، کاهش ارزش ریال» سناریوی بدبینانه: «جنگ، درگیری مستقیم، تحریمهای کامل، محدودیت پروازها» تاریخ ثابت کرده است صنعت گردشگری ایران تابآور است. حتی در بدترین شرایط (مثل جنگ لبنان یا تحریمهای سوریه)، این صنعت با خلاقیت زنده مانده است.»
source