Monsieur Aznavour یک فیلم بیوگرافی و هنری است که، شرح حال داستان زندگی شارل آزناوور، خواننده و ترانهسرای افسانهای فرانسوی-ارمنی است.

فیلم Monsieur Aznavour همان شَم، تِم و فضای ساختاری عاشقانه و فرانسوی را داراست.
در واقع، این فیلم به شیوهای کاملاً فرانسوی ساختهشده. سرشار از نوستالژی،با نگاهی شاعرانه به زندگی و هنر، روایتهایی آرام و پراحساس، موسیقیای که لابهلای صحنهها جاریست، و تمرکزی خاص بر زندگی شارل آزناوور. همهی اینها باعث شده فیلم نهفقط یک بیوگرافی، بلکه نوعی ادای احترام به فرهنگ و هنر ناب فرانسوی باشد.
در Monsieur Aznavour روایت زندگی آزناوور در پنج فصل تنظیم شده. این فصلبندی زندگی او را از دوران کودکی تا دوران اوج و میانسالی او را پوشش میدهند. روایت زندگی او در قالب فصلهایی تنظیم شده که در هر کدام ترانههای آزناوور به کار گرفتهشده است. در واقع فیلمنامه اثر بر همین سبک و سیاق نوشته شده است. در برههای از زندگی آزناوور ما ترانهای از او، به عنوان مثال، ترانه مربوط به دوران افول او یا ترانه مربوط به دوران اوج او را میشنویم. یعنی انتخاب هر آهنگ، تصادفی یا صرفاً تزئینی نیست؛ بلکه درونمایهی آن با بخشی از زندگی آزناوور هماهنگی عمیقی دارد. این هماهنگی میان صدا و تصویر باعث شده روایت زندگی آزناوور بهجای توضیح، و دیالوگهای خسته کننده و خطی که در فیلمهای بیوگرافی به کار گرفته میشود، احساس شود و نقش کلیدی در انتقال احساسات و روایت زندگی شارل آزناوور ایفا میکند.

استفاده هوشمندانه از آهنگها، بهویژه برای مخاطبانی که با آثار آزناوور آشنا نیستند، ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار میسازد. ترانهها بهگونهای انتخاب شدهاند که نهتنها داستان زندگی او را پیش میبرند، بلکه تماشاگر را به سفری در دل موفقیتها، شکستها و عشق و عاشقیهای او میبرند. این هماهنگی صدا و تصویر، بهویژه در صحنههای اجرای زنده که طاهر رحیم با ظرافت حرکات و صدای آزناوور را بازسازی کرده، تأثیرگذاری فیلم را دوچندان میکند. ترانههای انتخابشده مانند La Bohème که به زندگی هنرمندانه و پرشور جوانی آزناوور اشاره دارد، بازتابدهنده احساسات عمیق و شخصی او هستند.
در واقع این مسئله یکی از نقاط قوت برجسته فیلم است. استفاده از موسیقی بهعنوان ابزاری برای روایتگری به جای تکیه بر دیالوگهای توضیحی و خطی. در بسیاری از فیلمهای بیوگرافی، داستان از طریق دیالوگهای طولانی یا روایتهای صوتی پیش میرود که گاهی خستهکننده میشوند. اما در Monsieur Aznavour، ترانهها جایگزین این رویکرد شدهاند و به فیلم کیفیتی هنری بخشیدهاند. در لحظات احساسی یا شکستهای شخصی، ترانهها بهگونهای به کار رفتهاند که تماشاگر بدون نیاز به توضیحات اضافی، با احساسات او همذاتپنداری میکند.

ریتم داستان مطابق انتظار کند است، اما خستهکننده نیست. بلکه در فیلمهای بیوگرافی یک نیاز است تا داستان زندگی هنرمند را به خوبی به تصویر بکشد. با این حال، تمرکز بیش از حد بر موسیقی و اجراهای زنده در نیمه دوم فیلم، گاهی ریتم داستان را برهم میزند. اگرچه ترانهها با دقت انتخاب شدهاند، اما در برخی لحظات، فیلم بهجای تعمیق شخصیتپردازی یا کاوش در جنبههای کمتر شناختهشده زندگی آزناوور، یا برخی جنبههای تاریکتر زندگی او، مانند اعتیاد به الکل یا روابط عاشقانه متعدد، بهصورت گذرا نشان داده شدهاند، و به یک کنسرت سینمایی تبدیل میشود.
Monsieur Aznavour در نمایش جنبههای عمیق تر زندگی آزناوور سرپوش میگذارد. به این صورت که، زندگی خصوصی و احساسی او را به صورت عمیق کاوش نمیکند، و به نمایش تنها جنبههایی از آن بسنده میکند. فیلم بیش از حد بر موفقیتهای حرفهای او تمرکز دارد و به مسائل شخصی مانند روابط خانوادگی یا تأثیر مرگ پسرش آنچنان نمیپردازد. همچنین در Monsieur Aznavour، علیرغم پرداخت خوب شخصیت اصلی، شخصیتهای مکمل، بهویژه همسران و همراهان عاطفی آزناوور، عمق چندانی پیدا نمیکنند و فیلم تنها روی آزناوور متمرکز است. آنها در زندگی آزناوور، در این فیلم بیش از آنکه شخصیت باشند، حکم پر کردن لیست بازیگران را دارند. آنها حضور دارند، اما بیصدا هستند.

فیلمبرداری با زوایای خلاقانه، رنگهای گرم و جلوههای بصری، بهویژه در صحنههای کنسرت، از نظر فنی بسیار قوی است. این جنبهها به فیلم کیفیتی کلاسیک و در عین حال جذاب بخشیدهاند. این جنبهها، همراه با کارگردانی توانستهاند فضایی نوستالژیک و معنادار را به تصویر بکشند. صحنههای کابارههای پاریس با جزئیات دقیق، از جمله دکور، لباسها و نورپردازی، بازسازی شدهاند. جلوههای بصری مانند نورهای متمرکز روی صحنه و جمعیتهای پرشور، حس و حال اجراهای زنده آن دوره را بهخوبی منتقل میکنند. این دقت در جزئیات، به تماشاگر احساس حضور در آن فضا را میدهد.
فیلم از انتقالهای بصری هوشمندانهای برای اتصال صحنههای مختلف استفاده میکند. برای مثال، در یکی از سکانسها، تصویر یک صحنه از زندگی شخصی او بهتدریج به یک اجرای کنسرت یا تصویری از زندگی آزناوور پیوند میخورد، که این انتقالها با موسیقی هماهنگ شده، و حس پیوستگی روایی را تقویت میکنند. در مقایسه با فیلمهای مشابه فیلمبرداری Monsieur Aznavour رویکردی کلاسیکتر و هنریتر دارد. در حالی که فیلمهای مشابه از جلوههای بصری پرزرقوبرق و رنگهای تند استفاده میکنند، Monsieur Aznavour با تمرکز بر رنگهای گرم و نورپردازی صمیمی، فضایی شاعرانهتر خلق میکند که با سبک موسیقی و شخصیت آزناوور هماهنگ است. این انتخاب، فیلم را به اثری متمایز تبدیل کرده که بهجای تکیه بر جلوههای ویژه، بر اصالت و احساس تمرکز دارد. ترکیب این فیلمبرداری با موسیقی و اجرای طاهر رحیم، فیلم را به اثری سینمایی و هنری تبدیل کرده که برای طرفداران آزناوور و علاقهمندان به بیوگرافیهای موزیکال بسیار گیراست.

صحبت از بازیگر اصلی شد. طاهر رحیم نقش آزناوور را نه فقط اجرا بلکه زندگی میکند و طوری نقشش را خوب در آورده که تحسین بیننده را برمیانگیزد. تماشاگر سیر تکاملی او را از دوران کودکی و دوران جوانی و میانسالی در مییابد و ما همراه او سفر به دنیای هنرمندان، مشکلات و گرفتاریهای آنها، ریسکهایی که باید بکنند، جاهطلبیهایشان و تصمیمات حیاتی و حساسی که باید در برهه هنری زندگی هنری خود بگیرند هستیم، که از این حیث طاهر رحیم عالی عمل میکند و طعم یک زندگی هنری و سختیها و چالشهای آن را به طرزی هنرمندانه به مخاطب میچشاند. قطعههایی که در طول فیلم از آزناوور به اجرا گذاشته میشود، و طاهر رحیم با اجرا و خواندنی با ظرافت عینیت میبخشد، گزینههای خوبی هستند که به پلیلیست طرفداران این سبک اضافه شوند. مخصوصاً اگر به آهنگهای سبک بوهمین و کلاسیک فرانسوی علاقهمند باشید.
Monsieur Aznavour یک بیوگرافی خوشساخت و موزیکال است که برای طرفداران شارل آزناوور و علاقهمندان به موسیقی و فرهنگ فرانسوی بسیار جذاب خواهد بود. بازی درخشان طاهر رحیم، بازسازی دقیق فضای تاریخی و استفاده هوشمندانه از موسیقی آزناوور، فیلم را به تجربهای نوستالژیک و لذتبخش تبدیل کرده است. با این حال، ضعفهایی در شخصیت پردازی و عمق بخشی به شخصیتهای مکمل وجود دارد، و فیلم بیشتر بهعنوان یک ادای دین به آزناوور تمرکز دارد و پستی بلندیهای زندگی این هنرمند زبانزد عام و خاص را به تصویر میکشد.
نمره نویسنده: ۸/۱۰
source