آرمان امروز- گروه جامعه: تهران این روزها نه فقط با آلودگی و ترافیک، بلکه با بحرانهایی دستبهگریبان است که ادامه حیات شهری را به چالش کشیدهاند؛ کمآبی، مهاجرت بیرویه و نشست زمین، آینده پایتخت را به نقطهای بیبازگشت نزدیک میکنند. تمرکز بیش از حد جمعیت و منابع در پایتخت، در ترکیب با مهاجرت کنترلنشده و تنش آبی روزافزون، تهران را به الگویی ناپایدار از توسعه شهری تبدیل کرده که نیازمند بازنگری ریشهای در سیاستهای آمایش سرزمین و مدیریت منابع است. همین دیروز بود که بار دیگر مسعود پزشکیان، در باره هشدار بحران آب گفته: «بحران آب، جدیتر از آنچه دربارهاش صحبت میشود، است. نباید اجازه دهیم صنایع آببر در تهران توسعه پیدا کنند؛ در غیر این صورت، کل منطقه با بحران جدی روبهرو خواهد شد.» این موضوع مورد تاکید کارشناسان و دیگر مسئولان هم بوده و همزمان پیرهادی، عضو شورای شهر تهران گفته است: « بحران کمآبی در تهران حاصل سالها بیتدبیری است / دستگاه قضایی با مقصران برخورد کند» اما مهاجرت بیرویه و بدون مانع به تهران و حومه از دوره پهلوی دوم یکی از معضلات دیرینه پایتخت بوده که هیچگاه برای آن تمهیداتی اندیشیده نشده است. به باور کارشناسان، انباشت امکانات و ایجاد فرصت های شغلی و درآمدزایی در تهران باعث شده تا مهاجرت شغلی به پایتخت جذابیت پیدا کند و همین عامل موجب سرریز جمعیتی این شهر شده است.
در بیشتر استانهای کشور، سهم شرب از آب مصرفی کشور بین ۷ تا ۱۰ درصد است، اما در تهران ۴۵ تا ۵۰ درصدی مصرف آب مربوط به حوزه شرب و بهداشت است. در واقع وضعیت مصرف آب در پایتخت، هیچ تناسبی با مقدار بارندگیها و میزان ذخایر ندارد. با توجه به تشدید بحران منابع آب، افزایش بیرویه جمعیت و فشار بیسابقه بر زیرساختهای تهران، اتخاذ راهبردهای عملیاتی و جدی در سطح ملی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. تمرکز جمعیتی بیش از ظرفیت زیستی استان تهران نهتنها تهدیدی جدی برای پایداری منابع آب است، بلکه زنگ خطری برای امنیت اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی کشور محسوب میشود. ترکیب مهاجرت بیبرنامه، زیرساختهای ناکافی، و مدیریت ناپایدار منابع، پایتخت را در معرض فروپاشی زیستمحیطی تدریجی قرار داده است.
تناسبی میان جمعیت و آب نیست
در این شرایط یک کارشناس مسائل شهری به «آرمان امروز» می گوید: «رشد جمعیت تهران به واسطه مهاجرت از شهرهای مختلف در حالی ادامه دارد که منابع آب آن محدود و ناپایدار است. مصرف بالای آب در این استان متأثر از تراکم جمعیت، سبک زندگی شهری و نبود سیستمهای بازچرخانی مؤثر است.» دکتر حسین ایمانی جاجرمی می افزاید: «در چنین شرایطی، راهکارهای فوری میتواند شامل تدوین و اجرای طرح آمایش سرزمین برای بازتوزیع جمعیت و تمرکززدایی از تهران باشد. انتقال تدریجی مرکز سیاسی و اقتصادی کشور به مناطقی با ظرفیت طبیعی بالاتر مانند سواحل جنوبی یا زاگرس مرکزی یکی از تصمیمات راهبردی و اجتنابناپذیر خواهد بود. در کنار آن، سیاستهای بازدارنده برای مهاجرت بیرویه به پایتخت باید فعال شوند، مانند محدود کردن ساختوسازهای جدید در مناطق پرتنش آبی، کنترل خدمات پرجاذبه و ایجاد مشوقهای اقتصادی برای استقرار جمعیت و کسبوکار در شهرستانها. از نظر فنی، بازچرخانی آب خاکستری در واحدهای مسکونی، تجاری و عمومی، اصلاح شبکه فرسوده آبرسانی که تا ۳۰ درصد هدررفت دارد، استفاده از فناوریهای آبشیرینکن با انرژی خورشیدی در مناطق جنوبی و طراحی سامانههای ذخیرهسازی هوشمند آب، گامهای مهمی در پایداری منابع محسوب میشوند. همچنین اعمال تعرفههای پلکانی آب برای مصرفکنندگان پرمصرف و تشویق مالی برای کممصرفها میتواند به اصلاح الگوی مصرف کمک کند.» وی در ادامه فرهنگسازی از طریق رسانه، آموزش رسمی و فعالیتهای محلهمحور را یکی از ارکان اصلی مدیریت بحران می داند و می گوید: « مردم باید نسبت به محدودیت منابع، وضعیت بحرانی ذخایر سدها و پیامدهای فرونشست زمین آگاهی پیدا کنند و سبک زندگی خود را با واقعیتهای اکولوژیکی تطبیق دهند. تداوم وضع موجود، کشور را بهسمت ناپایداری بلندمدت و افزایش نارضایتی عمومی سوق میدهد. بحران تهران دیگر فقط یک مسأله زیستمحیطی نیست؛ یک چالش ملی است که نیازمند تصمیمهای شجاعانه و دوراندیشانه دولت است.»
source