Wp Header Logo 2078.png

آرمان امروز-گروه اقتصادی: آب، فراتر از یک نیاز زیستی، امروز به یکی از مهم‌ترین ارکان اقتصاد در قرن ۲۱ بدل شده است. بدون آب، کشاورزی از حرکت می‌افتد، صنایع زمین‌گیر می‌شوند و توسعه اقتصادی به بن‌بست می‌رسد. در ایران اما این مایه حیات، نه تنها با بحران کمیت مواجه است، بلکه سوءمدیریت، نظام ناکارآمد اقتصادی در تخصیص منابع و نبود حکمرانی هوشمندانه باعث شده که کمبود آب به تهدیدی جدی برای اقتصاد ملی تبدیل شود.
اقتصاد آب؛ از ارزش‌گذاری تا بهره‌وری
اقتصاد آب مفهومی است که به نحوه تخصیص، مدیریت و قیمت‌گذاری منابع آبی در چرخه‌های اقتصادی اشاره دارد. در کشورهای توسعه‌یافته، آب به عنوان یک کالای اقتصادی شناخته می‌شود؛ قیمتی دارد، ارزش‌گذاری می‌شود و مصرف آن بهینه و مدیریت‌شده است. اما در ایران، نگاه به آب همچنان سنتی، مصرف‌گرا و فاقد تحلیل اقتصادی است.
در شرایطی که بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، سهم این بخش از تولید ناخالص داخلی کمتر از ۱۰ درصد است. این ناهماهنگی شدید بین مصرف و بازده اقتصادی، نشان می‌دهد که ایران گرفتار نوعی “تله آب” شده است؛ تله‌ای که در آن منابع محدود آب صرف فعالیت‌هایی با بازده پایین اقتصادی می‌شود و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش‌های با بهره‌وری بالا نادیده گرفته می‌شوند.
دلایل اقتصادی بحران آب در ایران
۱. یارانه پنهان آب
یکی از عوامل اصلی اتلاف آب در ایران، یارانه‌های گسترده و ناپیدایی است که باعث ارزان بودن آب برای مصرف‌کنندگان شده است. وقتی کشاورز یا صنعت‌گر آب را تقریباً رایگان دریافت می‌کند، هیچ انگیزه‌ای برای مصرف بهینه ندارد. نبود قیمت‌گذاری واقعی، موجب شده تا آب در ایران فاقد ارزش اقتصادی تلقی شود و فرهنگ مصرف بی‌رویه نهادینه شود.
۲. الگوی ناکارآمد کشت
در مناطق خشک و نیمه‌خشک کشور، همچنان محصولاتی مانند هندوانه، برنج، نیشکر و صیفی‌جات کاشته می‌شود که آب‌بر هستند و توجیه اقتصادی پایینی دارند. این الگوی کشت، نه‌تنها منابع آب زیرزمینی را تهی می‌کند، بلکه منجر به تخریب خاک و کاهش بهره‌وری زمین‌های کشاورزی نیز می‌شود.
۳. بحران سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آب
سال‌هاست که سرمایه‌گذاری مؤثر در زیرساخت‌های آبی، اعم از تصفیه‌خانه‌ها، شبکه‌های مدرن آبیاری، بازیافت آب و مدیریت هوشمند منابع، یا متوقف شده یا با کندی بسیار پیش می‌رود. این در حالی است که کشورهای خشک مشابه ایران، توانسته‌اند با فناوری‌های جدید، بهره‌وری مصرف آب را به طور چشمگیری افزایش دهند.
۴. مدیریت بخشی و نبود هماهنگی نهادها
مدیریت آب در ایران پراکنده و بخشی است. وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و شهرداری‌ها هر کدام به‌تنهایی و بدون سازوکار هماهنگ، در تصمیم‌گیری‌ها نقش دارند. نتیجه این وضعیت، تصمیمات متناقض، عدم اجرای طرح‌های جامع و تضعیف حکمرانی آب بوده است.
۵. تغییر اقلیم و کم‌بارشی
هرچند تغییر اقلیم پدیده‌ای جهانی است، اما در ایران اثرات آن به دلیل مدیریت نادرست منابع دوچندان شده است. کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا، تبخیر بالای منابع سطحی و خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها، از جمله نشانه‌هایی هستند که اقتصاد کشور را در معرض خطرات جدی قرار داده‌اند.
پیامدهای اقتصادی کم‌آبی
کمبود آب در ایران نه تنها بخش کشاورزی، بلکه زنجیره‌ای از صنایع وابسته به آن مانند صنایع غذایی، دامداری و نساجی را نیز در معرض بحران قرار داده است. به‌عنوان نمونه، کم‌آبی منجر به کاهش تولید محصولات کشاورزی شده و این امر قیمت مواد غذایی را افزایش داده و بر تورم عمومی تأثیر گذاشته است.
علاوه‌بر این، بحران آب، مهاجرت‌های اقلیمی را نیز دامن زده است. روستاهایی که به دلیل بی‌آبی خالی از سکنه می‌شوند، موج جدیدی از مهاجرت به حاشیه شهرها را رقم زده‌اند و این امر به فقر شهری و افزایش فشار بر خدمات شهری دامن زده است.
از طرف دیگر، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی در صنایع نیازمند آب، ریسک بالای سرمایه‌گذاری را احساس می‌کنند و این مسئله مانعی بر سر راه رشد صنعتی و اشتغال‌زایی پایدار است.
راه‌حل‌های پیشنهادی برای برون‌رفت از بحران
۱. اصلاح نظام قیمت‌گذاری آب
یکی از نخستین گام‌ها در اصلاح اقتصاد آب، حذف یارانه‌های پنهان و تعیین قیمت واقعی برای آب است. این اقدام علاوه‌بر افزایش بهره‌وری، موجب بازگشت سرمایه به پروژه‌های توسعه زیرساختی و نوسازی شبکه‌های آبرسانی نیز می‌شود.
۲. تغییر الگوی کشت با محوریت اقتصاد کشاورزی
کشاورزی ایران نیازمند بازطراحی اساسی است. دولت باید با ابزارهای تشویقی و محدودکننده، الگوی کشت را به سمت محصولات کم‌آب‌بر، با ارزش افزوده بالا و قابلیت صادراتی هدایت کند. همچنین توسعه گلخانه‌ها و کشت‌های هیدروپونیک باید به‌عنوان راهبرد ملی دنبال شود.
۳. سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین آبیاری و بازیافت
استفاده از سیستم‌های آبیاری قطره‌ای، بارانی و تحت فشار، به همراه تصفیه و بازیافت فاضلاب شهری و صنعتی، می‌تواند مصرف آب را تا ۳۰ درصد کاهش دهد. این موضوع نیازمند حمایت مالی، تسهیل سرمایه‌گذاری و آموزش بهره‌برداران است.
۴. تدوین حکمرانی یکپارچه آب
تشکیل یک نهاد فرادست ملی برای حکمرانی آب، که اختیارات اجرایی، برنامه‌ریزی و نظارتی داشته باشد، ضروری است. این نهاد باید بتواند هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی را برقرار کرده و سیاست‌گذاری بلندمدت مبتنی بر داده‌های علمی را اعمال کند.
۵. آموزش و فرهنگ‌سازی عمومی
مقابله با بحران آب بدون تغییر رفتار عمومی امکان‌پذیر نیست. آگاه‌سازی مردم درباره اهمیت آب، نحوه مصرف بهینه، و تأثیرات اقتصادی کم‌آبی باید به بخش جدی سیاست‌های رسانه‌ای و آموزشی کشور تبدیل شود.
اقتصاد بدون آب ممکن نیست
در جهان امروز، اقتصاد و آب دو روی یک سکه‌اند. نادیده گرفتن اقتصاد آب، معادل نادیده گرفتن آینده اقتصادی کشور است. بحران آب در ایران تنها یک چالش زیست‌محیطی نیست، بلکه بحرانی فراگیر در بطن اقتصاد ملی است که اگر چاره‌اندیشی نشود، می‌تواند به بحران‌های اجتماعی، مهاجرتی، صنعتی و حتی امنیتی منجر شود. راه نجات، نه در حفر بیشتر چاه‌های غیرمجاز و نه در انتقال‌های پرهزینه بین‌حوضه‌ای، بلکه در بازتعریف رابطه اقتصاد و آب است؛ رابطه‌ای که باید بر پایه عقلانیت، شفافیت، بهره‌وری و آینده‌نگری بنا شود.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *