آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: در طول چند دهه اخیر، سپهر رسانهای ایران دستخوش تحولاتی بنیادین شده که ساختار حکمرانی رسانهای کشور را با چالشهایی جدی روبهرو کرده است. اگر تا چند دهه پیش، فضای اطلاعرسانی در ایران محدود و قابل کنترل بود، امروز با انفجار رسانهها، تنوع بسترهای اطلاعرسانی و تغییر مرجعیت رسانهای، شکل تازهای از آشفتگی در این حوزه به چشم میخورد؛ آشفتگیای که با ضعف در حکمرانی رسانهای، آثار اجتماعی و سیاسی قابلتوجهی بر جای گذاشته است.
در دهههای گذشته، رسانههای کشور محدود به چند روزنامه، یکی دو شبکه تلویزیونی و نهایتاً یک یا دو خبرگزاری بودند. این ساختار سنتی که بهویژه در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی رایج بود، باعث میشد عرصه رسانهای ایران تا حد زیادی قابل مدیریت، نظارت و حتی تعامل باشد. اما ورود اینترنت، رشد شبکههای اجتماعی و تولد صدها خبرگزاری و پایگاه خبری، منظومهای جدید در زیستبوم رسانهای ایران پدید آورده است.
بر اساس آمار رسمی، در حال حاضر بیش از هزاران رسانه دارای مجوز در کشور فعالاند و تنها شمار روزنامههای سراسری از ۱۰۰ عنوان عبور کرده است. این در حالی است که ابزارهای نوین اطلاعرسانی مانند کانالهای تلگرامی، صفحات اینستاگرامی، وبسایتهای شخصی و پادکستها، حجم گستردهای از انتقال اطلاعات را در اختیار دارند؛ بدون آنکه الزاماً در چهارچوبهای حرفهای یا مقررات رسانهای تعریفشده فعالیت کنند.
از سوی دیگر، مرجعیت رسانهای جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری به چالش کشیده شده است. در حالی که رسانه باید جلوهای از قدرت نرم باشد، مرجعیت رسانهای بسیاری از مردم به رسانههای خارجنشین، شبکههای ماهوارهای یا بسترهای بینالمللی منتقل شده است. بهویژه در بزنگاههای سیاسی یا بحرانهای اجتماعی، ضعف رسانههای داخلی در تأمین نیازهای اطلاعاتی جامعه و فقدان اعتماد عمومی، منجر به مهاجرت مخاطبان به منابع خارجی میشود؛ مسألهای که میتواند تهدیدی جدی برای امنیت روانی و انسجام اجتماعی تلقی شود.
کارشناسان معتقدند نظام حکمرانی رسانهای در ایران باید با رویکردی تازه، واقعیتهای رسانهای جهان امروز را درک کند. حکمرانی رسانهای در معنای نوین، نه معادل «کنترل» بلکه ناظر بر «ساماندهی»، «تسهیلگری» و «توانمندسازی» است. رسانهها بهعنوان بازیگران مؤثر در قدرت نرم، باید تقویت شوند و با تربیت نیروی انسانی کارآمد، حمایت حقوقی، دسترسی آزاد به اطلاعات و کاهش انحصارگرایی، نقش خود را در ارتقای آگاهی عمومی ایفا کنند.
در شرایطی که جمهوری اسلامی در فضای «نه جنگ، نه صلح» قرار دارد و با موج تبلیغات روانی دشمن مواجه است، توان رسانهای داخلی باید به ابزاری اثربخش برای مقابله با جنگ روایتها بدل شود. با این حال، پراکندگی، بیسامانی و گاه بیاعتمادی به رسانههای داخلی، موجب شده است که «سپهر رسانهای ایران» نه تنها در مسیر ایفای نقش مؤثر خود قرار نگیرد، بلکه به بستری برای بروز آسیبهای اطلاعاتی و اجتماعی تبدیل شود.
به نظر میرسد زمان آن رسیده است که مسئولان سیاستگذار رسانهای کشور، به جای برخوردهای سطحی و سلبی، رویکردی نظاممند، آیندهنگر و مبتنی بر واقعیتهای جهانی رسانه اتخاذ کنند؛ رویکردی که بتواند هم استقلال رسانههای داخلی را حفظ کند، هم اعتماد عمومی را بازسازی کند و هم قدرت نرم جمهوری اسلامی را در حوزه رسانه به فعلیت برساند.
اسماعیل گرامیمقدم، فعال سیاسی و سخنگوی حزب اعتماد ملی، در گفتوگو با آرمان امروز با اشاره به اهمیت نهاد رسانه در تحکیم ساختارهای اجتماعی و تقویت شفافیت در عملکرد حکومتها، تأکید کرد: «رسانهها نقش اساسی در پویایی جامعه دارند و نبود یا تضعیف آنها قطعاً به تضعیف جامعه منجر میشود. یکی از ارکان جامعه پرقدرت، برخورداری از رسانههای پرقدرت است.»
او با بیان اینکه قدرت رسانه به معنای بیضابطه بودن آنها نیست، گفت: «رسانههای پرقدرت الزاماً به معنای رسانههایی نیستند که هر خبر یا تحلیلی را بدون چارچوب منتشر کنند یا در رقابتی کاذب صرفاً به دنبال جذب مخاطب بیشتر باشند. برعکس، من معتقدم که کنترل رسانه باید از درون خود رسانه و با اتکای بر کیفیت حرفهای آنها صورت گیرد، نه با فشار بیرونی.»
گرامیمقدم با انتقاد از رویکرد کنترلگرایانه حاکمیت نسبت به رسانهها تصریح کرد: «در همه دنیا رسانهها بر اساس سطح تحلیل و پردازش محتواییشان جایگاه خود را مییابند و رقابت کیفی میان آنها باعث ارتقای خودکنترلی میشود. اگر ما مدام بخواهیم برای رسانهها قانونگذاری کنیم، بهگونهای که فعالان رسانهای و سیاسی در معرض پیگرد قرار گیرند، نه تنها نتیجهای حاصل نمیشود، بلکه شاهد گسترش خودسانسوری در فضای رسانهای خواهیم بود.»
او ادامه داد: «در حال حاضر قوانین متعددی مانند قانون مجازات اسلامی، قانون جرایم رایانهای و سایر مقررات برای تخلفات رسانهای وجود دارد. اما همین برخوردهای سختگیرانه، باعث شده بسیاری از رسانهها از ترس برخورد قانونی، دست به خودسانسوری بزنند و در نتیجه، مرجعیت اخبار به خارج از کشور منتقل شود که بسیار خطرناک است.»
این فعال سیاسی با اشاره به لایحه دو فوریتی اخیر دولت که با پیشنهاد قوه قضاییه مطرح شده، آن را بخشی از روند معیوب قانونگذاری در حوزه رسانه دانست و گفت: «متأسفانه نگاه درستی به هویت، هدفگذاری و کارکرد رسانه در کشور وجود ندارد. ما هنوز نقش حیاتی رسانه در ساختن یک جامعه قدرتمند را نشناختهایم.» او با اشاره به نقش رسانهها در بحرانهای ملی از جمله در دوره جنگ، گفت: «در مقاطع حساس مانند دفاع از تمامیت ارضی کشور، رسانهها خودجوش و بدون نیاز به کنترل بیرونی در مسیر منافع ملی حرکت کردند. بنابراین باید به رسانهها آزادی عمل داد و به آنها اعتماد کرد. قوانین بازدارنده موجود کافی است و نیازی به افزودن محدودیتهای جدید نیست.»
گرامیمقدم در پایان هشدار داد که تعدد قوانین و رویکردهای محدودکننده نه تنها کارآمد نیست، بلکه باعث بیاعتمادی به رسانههای داخلی و دامن زدن به جعل خبر و تشویش اذهان عمومی میشود. او تأکید کرد: «ما باید بپذیریم که در فضای آزاد، رسانهها خود را کنترل میکنند و فقط در چنین شرایطی است که میتوان از آنها انتظار پویایی و مسئولیتپذیری داشت.»
source