آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: در روزهای اخیر فضای سیاسی کشور بار دیگر شاهد شدت گرفتن حملات دوگانه به جریان اصلاحات بوده است؛ حملاتی که از دو جبهه متفاوت اما با ادبیاتی مشابه صورت میگیرند. در یکسو، طیفی از رسانهها و فعالان خارجنشین مخالف نظام قرار دارند که از آغاز جنگ اخیر در منطقه، مواضع اصلاحطلبان را به شدت هدف قرار دادهاند و آنان را به «همسویی با حکومت» متهم میکنند. در سوی دیگر، جریانهای تندرو داخلی نیز به بهانه بیانیه اخیر چهرههای شاخص اصلاحطلب، این طیف را به «کاسبی اجتماعی» و «سوار شدن بر موج نارضایتی» متهم کردهاند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از تشدید بحران منطقهای و آغاز جنگ در کشور، برخی از اصلاحطلبان ضمن تأکید بر لزوم حفظ منافع ملی، از نیروهای مسلح کشور اعلام حمایت کردند. همین موضع، بهانهای شد برای انتقادهای شدید براندازان رسانهای خارج کشور که این حمایت را نوعی همسویی با ساختار قدرت تلقی کرده و اصلاحطلبان را به خیانت به مردم متهم کردند. این حملات با هدف بیاعتبارسازی اصلاحطلبان نزد افکار عمومی داخل کشور انجام میشود و در ادامه آن نیز رسانههای داخلی منتسب به اصولگرایان، آنها را مرود هجمه قرار میدهند.
در همین حال، فضای داخلی نیز خالی از تنش نبوده است. بیانیهای که اخیراً توسط جمعی از فعالان اصلاحطلب خطاب به رئیسجمهور، مسعود پزشکیان، منتشر شد و در آن راهکارهایی برای خروج از بحرانهای داخلی و منطقهای پیشنهاد شده بود، با واکنش منفی برخی جریانهای تندرو مواجه شد. این گروهها با تکرار ادعاهایی قدیمی، اصلاحطلبان را به تلاش برای بازسازی جایگاه سیاسی خود و آمادهسازی فضا برای بازگشت به قدرت متهم کردند.
نکته قابلتأمل آنجاست که هر دو جریان منتقد، در تحلیلهای خود از کلیدواژه «قدرت» بهره میبرند: یکی آنان را همراه قدرت حاکم میداند، و دیگری معتقد است که اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت از ابزارهای اجتماعی سوءاستفاده میکنند. به نظر میرسد که هر دو جبهه، بهرغم تفاوتهای بنیادین خود، در تقابل با اصلاحطلبی به اشتراک رسیدهاند.
این شرایط پرسشی بنیادین را پیشروی ناظران سیاسی قرار میدهد: در حالی که اصلاحطلبان سعی دارند با مواضعی میانهرو و مبتنی بر گفتوگو، راهحلهایی برای بهبود اوضاع کشور ارائه دهند، چه انتظاری از آنها وجود دارد؟ آیا باید سکوت کنند تا متهم به همسویی با سیاستهای غلط نشوند؟ یا صرف ارائه هرگونه پیشنهاد برای اصلاح امور، به معنای تلاش برای بازگشت به قدرت تفسیر خواهد شد؟
در گفتوگو با روزنامه آرمان امروز جواد شکری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی، با تأکید بر لزوم حمایت از دولت در شرایط فعلی، خواستار پرهیز از تقابلهای جناحی و تمرکز بر همدلی ملی شد.
وی با اشاره به ترکیب دولت پزشکیان، آن را نمونهای از دولت وفاق ملی دانست و گفت: با توجه به اینکه آقای پزشکیان به جریان اصلاحطلبان منتسب هستند، اما دولتی که تشکیل دادهاند، دولتی فراتر از جناحبندیهای رایج است؛ چرا که گروهها و چهرههایی از جریانهای مختلف در آن نقش دارند. این نشان میدهد که امروز دولت سهمی برای هر تفکر و گرایشی در نظر گرفته است.
شکری در ادامه افزود: در چنین شرایطی، تخریب دولت و حمله به اصلاحطلبان نهتنها اقدامی سازنده نیست، بلکه از نشانههای فقدان بلوغ سیاسی است. ما باید از برخی اختلافات عبور کنیم و به بلوغی برسیم که نشان میدهد درک درستی از شرایط ملی و بینالمللی داریم.
این استاد دانشگاه با اشاره به تحولات منطقهای و وضعیت ناپایدار ناشی از حملات رژیم صهیونیستی، تأکید کرد: در شرایطی که منطقه درگیر تنش است، یکی از نشانههای بلوغ سیاسی، ایجاد همدلی و وحدت داخلی است. مردم به رفتار و گفتار سیاسیون نگاه میکنند؛ بنابراین دعواهای سیاسی، ولو در سطح نخبگان، میتواند بازتاب منفی در سطح جامعه داشته باشد. شکری با هشدار نسبت به پیامدهای چنین تقابلهایی، خاطرنشان کرد: در جهانی زندگی میکنیم که ارتباطات در لحظه منتقل میشوند. هر نوع اظهار نظری در داخل، بازتاب بینالمللی دارد. دشمنان نیز در کمین سوءاستفاده از شکافهای داخلی هستند. به همین دلیل، تأکید من این است که جنگ هنوز تمام نشده و ما نباید انسجام داخلی را قربانی رقابتهای سیاسی کنیم.
source