آرمان امروز-ارسلان علینژاد شهری: بار دیگر آمار چندین هزار مرگ در تهران بر اثر آلودگی هوا، بدون این پاسخ که خون بهای این مرگ و میرها به عهده چه کسانی است؟ یا کسی پاسخگو نیست که این آمار، فقط عدد و ارقام نیستند، چه هزینههایی که بر دولت تحمیل میشود و این سرمایه انسانی فردای ایران است که در میان دود و غلظت آلایندهها، از بین میرود!. در تازه ترین آمار، بار دیگر شاهد عددی تکراری بودیم، اما با جانها و انسانهای متفاوت. در حالی که ۲۳ دستگاه در زمینه آلودگی هوا وظیفه دارند، اما از ابتدای سال جاری پایتختنشینان تقریبا هر ۳ روز یکبار، یک روز هوای آلوده داشتند. بر اساس آمار ارائه شده سال گذشته ۶۰۰۰ نفر در تهران بر اثر آلودگی هوا جان باختند. و آماری که در کل کشور منتشر می شود، عددی میان ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر را روایت می کند. دی ماه سال گذشته بود که عباس شاهسونی، رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت از مرگ سالانه ۳۰ هزار ایرانی براثر آلودگی هوا خبر داد و چند روز بعد دکتر محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت این آمار را ۵۰ هزار نفر در سال عنوان کرد.
36 تریلیون تومان، دیه جانباختگان
هزینه آلودگی هوا در ایران در سال به طور تخمینی ۱۲ میلیارد دلار برآورد شده است که این رقم در برخی مطالعات دیگر تا ۲۳ میلیارد دلار نیز افزایش مییابد؛ حالا اگر دیه هر فرد را بهطور میانگین براساس دیه یک فرد کامل در سال ۱۴۰۳ (یک میلیارد و دویست میلیون تومان) محاسبه کنیم، برای ۳۰ هزار نفر، رقمی حدود ۳۶ تریلیون تومان محاسبه می شود، اما اکثر این آمار دلیل مرگشان بر اثر ایست قلبی، بیماری های تنفسی و غیر واگیر ثبت میشود. التبه این بُعد مادی ماجراست و هزینههای دیگر نیز بر دوش جامعه و دولت است، آن هم در ترک فعل ۲۳ دستگاه که در موضوع آلودگی هوا مسئولیت دارند، اما همچنان تهران هر ساله یکسوم سال را در آلودگی سپری میکند. فعالیت این دستگاهها در شهری مانند تهران به وضوح قابل مشاهده است، تهران از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا ۵ مرداد، ۶ روز هوای پاک، ۷۵ روز سالم، ۳۹ روز ناسالم برای گروههای حساس، ۵ روز ناسالم برای همه و ۳ روز در وضعیت بسیار ناسالم و خطرناک داشته است.
عدالت اجتماعی زیر سایه دود
یک کارشناس حوزه محیط زیست در این رابطه به خبرنگار «آرمان امروز» می گوید: «تلفات انسانی ناشی از آلودگی هوا صرفاً به اعداد ختم نمیشود. در میان این جانباختگان، استعدادهای درخشان، نخبگان صنفی، و افراد اثرگذار اجتماعی نیز حضور دارند؛ کسانی که فقدانشان از چرخه توسعه کشور چیزی کمتر از یک فاجعه نیست.» اسماعیل کهرم در ادامه می افزاید: « تلفات انسانی ناشی از آلودگی هوا صرفاً در قالب اعداد و آمار خلاصه نمیشود؛ بلکه این پدیده پیامدهای عمیقی بر سرمایه اجتماعی، انسجام خانوادهها، اعتماد عمومی و توسعه انسانی دارد. در میان جانباختگان، صرفاً با افرادی سالمند یا بیمار روبرو نیستیم؛ بلکه بخشی از نخبگان علمی، فعالان صنفی، معلمان، پزشکان، و شهروندان مولد جامعه نیز قربانی این مرگ خاموش میشوند. این افراد، نه تنها در سطح فردی برای خانوادهها ارزشمندند، بلکه در سطح کلان بهعنوان حاملان تجربه، دانایی و سرمایه دانشی، برای جامعه نقشآفرین بودهاند. از دست دادن آنها به معنی فرسایش تدریجی سرمایه انسانی کشور است. مرگهای ناشی از آلودگی هوا را باید در بستر نابرابریهای زیستمحیطی تحلیل کرد. ساکنان مناطق فقیرنشین یا نزدیک به مراکز صنعتی، معمولاً بیش از دیگران در معرض آلودگی هستند و کمترین دسترسی را به امکانات درمانی یا حفاظتی دارند. به این ترتیب، آلودگی هوا به یک مسئله عدالت اجتماعی بدل میشود؛ جایی که آسیبپذیرترین اقشار، بیشترین هزینهها را میپردازند.»
سلامت روانی ۳۰ هزار خانواده
وی باور دارد که مرگهای تدریجی ناشی از آلودگی، به دلیل ماهیت پراکنده و غیردراماتیک خود، واکنش جمعی و رسانهای جدی ایجاد نمیکنند. این در حالی است که تأثیر روانی آن بر خانوادهها، بسیار ژرف و پنهان است، خانوادههایی که عزیزانشان بهصورت «نامرئی» از دست میروند -بدون تصادف، بدون زلزله، بدون حادثه مشهود- دچار سردرگمی عاطفی، بحران معنا و شوک روانی میشوند. این وضعیت، نه تنها بر سلامت روان آنها تأثیرگذار است، بلکه سرمایه احساسی جامعه را نیز فرسایش میدهد. این بحران پیامد دیگری هم دارد: کاهش اعتماد عمومی به دولت. وقتی مردم احساس میکنند نهادها در قبال جانشان بیتفاوت هستند، یا پاسخگویی وجود ندارد، نوعی بیاعتمادی ساختاری شکل میگیرد که زمینهساز انفعال اجتماعی و مشارکتگریزی عمومی خواهد بود.»
قانونی به اسم هوای پاک
قانون هوای پاک که در سال ۱۳۹۶ تصویب شد، بهدرستی ۲۳ دستگاه و نهاد اجرایی از جمله وزارتخانههای نفت، کشور، نیرو، صمت، آموزش و پرورش و سازمان حفاظت محیط زیست را موظف به اقدامات مشخص کرده است. با این حال، در اجرا با ضعفهای ساختاری، کمبود بودجه، ناهماهنگی نهادی و عدم اراده جدی مواجه بودهایم. بسیاری از مفاد این قانون یا اجرا نشده یا به شکل ناقص باقی ماندهاند. استفاده از سوختهای آلاینده مانند مازوت، تردد خودروهای فرسوده، عدم توسعه حملونقل عمومی پاک، و نبود پایش مداوم کیفی هوا، از جمله دلایلی هستند که وضعیت آلودگی در کلانشهرها را به مرحله هشدار و بحران رساندهاند، با این حال کهرم می گوید: « آنچه امروز نیازمند آن هستیم، نه صرفاً تصویب قوانین جدید، بلکه اجرای دقیق، شفاف و پاسخگو کردن دستگاههای مسئول در قبال جان انسانهاست. هر نفس آلوده، هزینهای برای آینده است؛ و آیندهای که امکان تنفس نداشته باشد، آیندهای قابل زیستن نخواهد بود.»
با این حال راهحلهای پیشنهادی جهت سهولت در دسترسی به هوای پاک شامل چه مواردی است؟ کارشناسان در این رابطه باور دارند که آلودگی هوا در ایران یک مشکل جدی است که نیازمند اقدامات فوری و بلندمدت است. با وجود تلاشهای انجامشده، هنوز راه زیادی برای رسیدن به هوای پاک در پیش است. اجرای برنامههای جامع، افزایش سرمایهگذاری و مشارکت عمومی میتواند به کاهش این معضل کمک کند. با این حال، برخی راهحلهای پیشنهادی عبارتند از:
۱. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر: ایران تنها یک درصد از انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکند، در حالی که پتانسیل تولید ۱۰۰ هزار مگاوات برق از انرژی خورشیدی و بادی را دارد.
۲. ارتقای حملونقل عمومی: افزایش طول شبکه مترو به ۵۰۰ کیلومتر و استفاده از ۱۰ هزار اتوبوس برقی میتواند ۲۰ درصد از آلودگی هوا را کاهش دهد.
۳. افزایش فضای سبز: کاشت ۵۰ میلیون اصله درخت در پنج سال آینده میتواند سرانه فضای سبز را به ۲۰ مترمربع برساند.
۴. آموزش و فرهنگسازی: اجرای برنامههای آموزشی برای ۱۰ میلیون شهروند در زمینه کاهش آلودگی هوا کمک بزرگی در جهت رسیدن به هوای پاک است.
۵. همکاری بینالمللی: جذب ۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی برای توسعه فناوریهای پاک که البته ارتباط مستقیم با تحریم ها دارد.
source