آرمان امروز_گروه اقتصادی: در مراسمی که روز ۸ اوت ۲۰۲۵ در کاخ سفید برگزار شد، رئیسجمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ، بهعنوان میانجی میان ارمنستان و آذربایجان عمل کرد و نقشه جدیدی را در قفقاز جنوبی ترسیم کرد: توافق بر سر ایجاد «کریدور زنگزور» که اکنون با نام رسمی «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی جهانی» (TRIPP) شناخته میشود. این گذرگاه محرمانه، ارمنستان را مجبور به واگذاری حقوق ویژه توسعه و مدیریت آن به آمریکا برای مدت ۹۹ سال کرد.
محتوای توافق
این کریدور که از جنوب ارمنستان عبور میکند، جمهوری آذربایجان را مستقیماً به نخجوان متصل میسازد. آمریکا در کنار حقوق اکتسابی، نقش نظارتی و توسعهای در ساخت جاده، خط لوله، خطوط ریلی، انرژی و مخابرات خواهد داشت—براساس قوانین ارمنستان اما با بهرهبرداری توسط کنسرسیومی آمریکایی.
این توافق نماد رسمی پایان درگیریهای منطقهای و خروج دو کشور از چارچوب سازمانهای فراملی مانند «گروه مینسک» است . تحلیلگران میگویند این حرکت، تضعیف موقعیت روسیه و ایران در قفقاز و بهخصوص کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی ایران را در پی خواهد داشت.
تبعات اقتصادی برای ایران
۱. کاهش درآمدهای ترانزیتی
ایران یکی از مسیریترین کشورهای منطقه برای ترانزیت کالا به قفقاز و آسیای میانه است. ایجاد مسیر جایگزین از خاک ارمنستان، عملاً ایران را از چرخه ترانزیتی این مسیر حذف میکند و درآمدهای بالقوه آن را کاهش میدهد.
۲. تهدید امنیت و نفوذ اقتصادی
حضور آمریکا در مرزهای شمالغرب ایران — از طریق کنترل این کریدور— میتواند دسترسی ایران به بازارهای دوردست و همسایگان را محدود کرده و نفوذ اقتصادی آن را تضعیف کند.
۳. فرصتهای انرژی در خطر
در صورت تکمیل زیرساختهای انرژی (خط لوله گاز)، این گذرگاه میتواند به مسیری رقابتی برای صادرات انرژی تبدیل شود — مسیری که ایران هنوز فاقد آن است — و جایگاه تهران در معادلات انرژی اروپا را بهطور فزایندهای کاهش دهد.
تأثیر ژئوپلیتیکی بر ایران
ایران اکنون در معرض فشار دوگانه قرار گرفته: هم از نظر اقتصادی از ورود به مسیرهای ترانزیتی کنارهگیری کرده و هم از نظر امنیتی، نگران گسترش حضور ناتو در مرزهایش است . از سوی دیگر، این تحولات، نیاز تهران به راهبرد سیاسی و دیپلماتیک جدید در قفقاز را نمایانتر کرده است.
تلاش اروپا در زنگزور
تحلیلگر موسسه بینالمللی دادههای انرژی کپلر تصریح کرد: اگرچه فعلا هیچ برنامه قطعی برای احداث خط لوله گاز از طریق این کریدور وجود ندارد، اما تحلیلگران استراتژیک بهویژه با توجه به تلاشهای اروپا برای تنوعبخشی به منابع انرژی خود؛ به طور فزایندهای از امکان استفاده انرژیمحور از این مسیر صحبت میکنند،
زنگزور؛ تغییر معنادار مسیر انرژی
همایون فلکشاهی، تحلیلگر موسسه بینالمللی دادههای انرژی کپلر معتقد است آذربایجان در حال حاضر حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیارد متر مکعب در سال گاز به اروپا صادر میکند که از طریق کریدور گازی جنوبی که شامل خطوط لوله از طریق گرجستان، ترکیه و سپس به بلغارستان، یونان، آلبانی و ایتالیا میرسد. این زیرساختها در حال حاضر با نرخ بهرهبرداری حدود ۸۰ درصدی فعالیت میکنند. اگر کریدور زنگزور بتواند در آینده زمینهساز احداث یک خط لوله جدید شود که نخجوان را به TANAP در ترکیه متصل کند، آنگاه میتوان از یک تغییر معنادار در مسیر انرژی سخن گفت. اما بدون چنین سرمایهگذاریهایی، تأثیر این پروژه بیشتر سیاسی و نمادین خواهد بود تا عملیاتی.
سرنوشت منابع ایرانی خزر
وی درباره تاثیر اجرای این پروژه بر برداشت از منابع هیروکربوری خزر و همچنین نقش و حضور ایران در منابع خزر خاطرنشان کرد: از نظر فنی، پروژه زنگزور تأثیر مستقیمی بر میادین نفت و گاز خزر نخواهد داشت، زیرا آذربایجان پیش از این هم مسیرهای صادراتی مؤثری در اختیار داشته است اما در سطح ژئوپولیتیکی، پیامدهای مهمتری دارد. ایران در حال حاضر هیچ تولید نفت و گازی از دریای خزر ندارد و چه از طریق خط لوله و چه از طریق LNG؛ گازی به اروپا صادر نمیکند بنابراین، ایجاد یا تقویت مسیرهایی که از خاک ایران عبور نمیکنند، عملا جایگاه تهران را بهعنوان یک کشور ترانزیتی تضعیف کرده و از بازیهای کلان زیرساختی منطقه کنار میزند.
از حذف روسیه تا گاز آذری در خطوط لوله اروپا
تحلیلگر موسسه بینالمللی دادههای انرژی کپلر درباره انتفاع اروپا از پروژه زنگزور توضیح داد: هدف اعلامشده اتحادیه اروپا، قطع کامل واردات گاز از روسیه تا سال ۲۰۲۷ است؛ بنابراین هر گزینهای برای تنوعبخشی به منابع انرژی مورد استقبال قرار میگیرد. آذربایجان هم در سالهای اخیر بهعنوان یک شریک قابل اتکا در زمینه گاز طبیعی ظاهر شده است. با این حال، باید توجه داشت که خط لوله TANAP که گاز آذربایجان را به اروپا منتقل میکند، هماکنون تقریباً با ظرفیت کامل کار میکند. اتصال نخجوان به این خط لوله نیازمند سرمایهگذاری هنگفت، هماهنگی فنی و عبور از چالشهای حقوقی و سیاسی است. در نتیجه، بدون توسعه زیرساختهای جدید، منافع اروپا از این پروژه بیشتر سیاسی و ژئوپولیتیکی خواهد بود تا فیزیکی و حجمی. وی در ادامه به تاثیر اجرای زنگزور بر مسیرهای نفتی و گازی ایران خاطرنشان کرد: ایران به بازار انرژی اروپا متصل نیست و هیچ خط لوله یا تأسیسات LNG فعال برای صادرات به اروپا ندارد. خط لوله موجود به ارمنستان (خط لوله ایران–ارمنستان) ظرفیت محدودی دارد و صرفاً نیازهای منطقهای را پوشش میدهد. پروژه زنگزور، با ارائه مسیری زمینی که مستقیم از خاک ایران عبور نمیکند، عملاً باعث حذف تدریجی ایران از معادلات ترانزیتی منطقه میشود. هرچند تأثیر مستقیم اقتصادی ندارد، اما در بلندمدت نفوذ ایران در معادلات ژئوپولیتیکی منطقه را کاهش میدهد.
جمعبندی نهایی
توافق بر سر «کریدور ترامپ» تحولی بزرگ در مرزهای شمال غرب ایران و معادلات منطقهای است. این پروژه میتواند عرصه ترانزیتی ایران را تنگتر کرده، درآمدها و نفوذ اقتصادیاش را کاهش دهد و دیپلماسی جمهوری اسلامی را در قفقاز به چالش بکشاند. ایران در مواجهه با این تحولات، نیازمند بازتعریف روابط با ارمنستان، آذربایجان، روسیه و حتی آمریکا است—در یک بازی راهبردی که قواعد آن همچنان در حال نوشته شدن است.
source