Wp Header Logo 2203.png

آرمان امروز-گروه اقتصادی- مجتبی رحیمی: امنیت ملی تنها در میدان‌های نظامی و امنیتی تعریف نمی‌شود؛ همان‌گونه که قدرت نرم می‌تواند چهره یک کشور را در عرصه بین‌المللی تثبیت کند، «بازدارندگی اقتصادی» نیز یکی از ارکان کلیدی در پیشگیری از تهدیدات و منصرف‌کردن دشمن از هرگونه تعرض محسوب می‌شود. این مفهوم که در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران کمتر مورد توجه جدی قرار گرفته، در شرایط کنونی منطقه و تحولات ژئوپلیتیک جهانی، به یک ضرورت راهبردی تبدیل شده است. ایران با موقعیت ژئواستراتژیک ممتاز، منابع عظیم انرژی و ظرفیت‌های انسانی جوان و متخصص، می‌تواند از اقتصاد خود به‌عنوان سپری قدرتمند در برابر تهدیدات بهره گیرد. با این حال، نبود سیاست‌گذاری پایدار، تحریم‌های گسترده، ضعف در پیوند با اقتصاد جهانی و کم‌توجهی به توسعه صنایع دانش‌بنیان باعث شده که اقتصاد کشور هنوز نتواند جایگاه واقعی خود در تأمین بازدارندگی ملی را ایفا کند.
بازدارندگی اقتصادی چیست؟
بازدارندگی اقتصادی به معنای توان یک کشور در استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی خود برای منصرف کردن دشمن از هرگونه اقدام خصمانه است. این بازدارندگی می‌تواند در چند سطح عمل کند:
1. ظرفیت داخلی: اتکا به تولید ملی، تنوع‌بخشی به اقتصاد و ایجاد ثبات معیشتی، سبب می‌شود که فشارهای خارجی بی‌اثر یا کم‌اثر شوند.
2. قدرت منطقه‌ای: حضور فعال در بازارهای منطقه‌ای و ایفای نقش محوری در تأمین انرژی و کالاهای اساسی می‌تواند کشور را به بازیگری غیرقابل جایگزین تبدیل کند.
3. پیوندهای بین‌المللی: مشارکت در اقتصاد جهانی و همگرایی با نظام تجاری بین‌المللی، هزینه دشمنی دیگر کشورها با ایران را به شدت افزایش می‌دهد. به بیان ساده، هرچه اقتصاد ایران در زنجیره ارزش جهانی جایگاه بالاتری داشته باشد، احتمال آنکه کشوری جرئت کند دست به اقدام نظامی یا تحریمی شدید بزند، کمتر خواهد بود.
چرا بازدارندگی اقتصادی برای ایران حیاتی است؟
ایران در دهه‌های گذشته بخش مهمی از انرژی خود را صرف تقویت بازدارندگی نظامی کرده است؛ از توسعه موشکی گرفته تا افزایش توان دفاعی در منطقه. اما تجربه نشان داده که دشمنان در کنار فشارهای امنیتی، از ابزارهای اقتصادی به‌ویژه تحریم برای تضعیف کشور بهره برده‌اند.
از همین‌رو، اگر ایران نتواند بازدارندگی اقتصادی را به‌عنوان مکمل قدرت نظامی و دیپلماسی خود تقویت کند، همواره در معرض آسیب‌پذیری قرار خواهد داشت. نمونه بارز این مسئله، تحریم‌های نفتی و بانکی سال‌های اخیر بود که نشان داد حتی بدون شلیک یک گلوله، می‌توان اقتصاد کشوری را دچار بحران کرد.
استقبال از اقتصاد جهانی؛ راهی به سوی بازدارندگی
یکی از مسیرهای کلیدی برای تقویت بازدارندگی اقتصادی، پیوند دوباره با اقتصاد جهانی است. واقعیت آن است که اقتصاد ایران با وجود ظرفیت‌های عظیم، هنوز سهم ناچیزی در تجارت جهانی دارد. میزان سرمایه‌گذاری خارجی در ایران به‌مراتب کمتر از کشورهای هم‌سطح منطقه‌ای است و این شکاف، دست کشور را در مقابل فشارهای خارجی بسته نگاه می‌دارد. الحاق به سازمان تجارت جهانی، گسترش همکاری با اتحادیه‌های اقتصادی منطقه‌ای، جذب سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی و فناوری، و مشارکت در پروژه‌های مشترک ترانزیتی و حمل‌ونقل بین‌المللی، همه می‌توانند ضریب امنیت اقتصادی کشور را بالا ببرند. زمانی که یک شرکت اروپایی یا آسیایی میلیاردها دلار در بخش انرژی ایران سرمایه‌گذاری کند، دولت متبوع آن شرکت نیز دیگر تمایل نخواهد داشت که از تحریم یا جنگ علیه ایران حمایت کند. به همین ترتیب، هرچه ایران در زنجیره تأمین کالاهای اساسی جهان نقش پررنگ‌تری داشته باشد، امکان فشار اقتصادی بر کشور کمتر خواهد شد.
نگاه یک کارشناس اقتصادی
دکتر «حمیدرضا نادری»، استاد اقتصاد سیاسی در گفت‌وگو با ما، بر این باور است که بازدارندگی اقتصادی یک «دیوار امنیتی خاموش» است که می‌تواند قدرت ملی ایران را چند برابر کند. او می‌گوید: «در جهان امروز، جنگ‌ها الزاماً با توپ و تانک آغاز نمی‌شوند. کافی است جریان نقل و انتقال پول یا صادرات انرژی یک کشور متوقف شود تا بنیان‌های اقتصادی آن فروبپاشد. ایران برای پیشگیری از این وضعیت، باید به جای انزوا، در متن اقتصاد جهانی قرار گیرد. این حضور نه‌تنها درآمدزایی می‌کند بلکه شبکه‌ای از منافع مشترک را شکل می‌دهد که به خودی خود دشمنان بالقوه را به شرکای اقتصادی تبدیل می‌کند.» نادری تأکید می‌کند که سیاست‌های مقاومتی باید در کنار سیاست‌های تعاملی قرار گیرند. او اضافه می‌کند: «مقاومت اقتصادی به معنای بستن درها نیست. بلکه باید تولید ملی را تقویت کنیم و همزمان با بازارهای جهانی پیوند بزنیم. بازدارندگی اقتصادی تنها زمانی شکل می‌گیرد که اقتصاد ایران هم توان درون‌زا و هم پیوندهای برون‌زا را باهم داشته باشد.»
موانع تحقق بازدارندگی اقتصادی در ایران
اگرچه مسیر بازدارندگی اقتصادی روشن است، اما موانع متعددی بر سر راه آن قرار دارد:
تحریم‌های بین‌المللی: هنوز دسترسی ایران به بازارهای مالی جهانی و بسیاری از فناوری‌ها محدود است.
بی‌ثباتی سیاست‌گذاری: تغییرات مکرر قوانین، نبود استراتژی پایدار اقتصادی و نبود نقشه راه مشخص، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را دلسرد می‌کند.
وابستگی به نفت: اقتصاد ایران همچنان متکی به صادرات نفت خام است و این وابستگی آسیب‌پذیری کشور را در برابر نوسانات جهانی افزایش می‌دهد. فساد و ناکارآمدی: ضعف در شفافیت و وجود رانت‌های گسترده مانع از آن شده که ظرفیت‌های بالقوه اقتصاد بالفعل شوند.
فرصت‌های پیش‌روی ایران
در عین حال، فرصت‌های مهمی برای ایران وجود دارد که می‌تواند بازدارندگی اقتصادی را تقویت کند:
کریدور شمال ـ جنوب: موقعیت ترانزیتی ایران می‌تواند آن را به مسیر حیاتی حمل‌ونقل جهانی تبدیل کند.
انرژی پاک و تجدیدپذیر: سرمایه‌گذاری در خورشید و باد می‌تواند ایران را به بازیگری نوظهور در حوزه انرژی پایدار بدل سازد. جمعیت جوان و تحصیل‌کرده: این ظرفیت می‌تواند موتور محرک اقتصاد دانش‌بنیان باشد. بازارهای منطقه‌ای: کشورهای همسایه با بیش از ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت، بازاری عظیم برای کالاها و خدمات ایرانی هستند.
نتیجه‌گیری
بازدارندگی اقتصادی برای ایران نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. همان‌گونه که دکترین دفاعی کشور بر «بازدارندگی نظامی» استوار است، سیاست اقتصادی نیز باید بر «بازدارندگی اقتصادی» بنا شود. این امر تنها زمانی محقق می‌شود که ایران از یک اقتصاد صرفاً درون‌گرا به یک اقتصاد متصل به جهان تبدیل شود. قدرت واقعی یک کشور در دنیای امروز نه فقط در تعداد موشک‌ها، بلکه در توانایی آن برای حفظ ثبات اقتصادی و جلوگیری از بحران‌های معیشتی است. ایران اگر بتواند همزمان با تقویت تولید ملی، به استقبال اقتصاد جهانی برود و در شبکه‌های بین‌المللی تجارت جایگاه یابد، آنگاه دشمنان بالقوه خود را در موقعیتی قرار می‌دهد که هزینه هرگونه اقدام خصمانه علیه کشور برایشان غیرقابل تحمل باشد. بازدارندگی اقتصادی، حلقه مفقوده امنیت ملی ایران است؛ حلقه‌ای که اگر تکمیل شود، می‌تواند آینده‌ای پایدارتر و مطمئن‌تر برای کشور رقم بزند.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *