Wp Header Logo 336.png

سیده فرخنده پورنصرانی،کارشناس و کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه گیلان / کارشناس ارشد پژوهش هنر دانشگاه گیلان

 

با توجه به پژوهش‌ها و مطالعات نوین در زمینه‌‌ی هنر و دانش رقص، چنین دریافت می‌شود که زاویهی نگاه‌‌ها از الگوهایِ حرکتی و بدنی گوناگون به سویِ جهانِ معناشناختی و نمادشناسی و تشریح حرکات ریتمیک به هدف تبیین و تحلیل فلسفی تغییر پیدا کرده است. شاید بتوان دلیل این امر را “سرعتِ زیادِ تغییرات و کم‌دقتی” در عصر مدرن و سرمایه‌داری پنداشت. دوره‌ای که ابژه‌ها بدون مکث و توجه و مشاهده‌ای تنها مصرف میشوند. در حقیقت، دنیایِ مجازیِ این روزها و آدم‌ها به فراوانی، گذر گردن، استفاده‌ی افراطی، افسردگی و احوالِ ناخوش نیز “عادت” کرده‌اند. در این میان رشته‌های هنری فرصت نابی هستند تا بتوان از طریق آنها موادِ زندگانی را از جوانب مختلف مورد بازبینی و تفکر و تأمل قرار داد.

رقص به‌عنوان یک فلسفه‌ی حرکتی و بیان احساسات، رایگان و در دسترس می‌تواند مسیر جدیدی را برای فعالیتِ دوباره، انسجام گروهی و وحدت باز نماید، و همچنین در کسب وضع مطلوب روانی و فیزیکی تسهیل‌گر باشد. زیرا این دامنه‌ی وسیعِ انتقال و تعامل احساسی و هیجانی، نقشه‌برداری ذهن محسوب می‌گردد. بر همین مبنا و با تکیه بر عوامل نهادی و اساسیِ معنایی، چراییِ ارزشِ پیوند رقص (حرکت) و فلسفه‌ورزی (تفکر) در باب حرکات را به‌طور خلاصه می‌توان چنین گفت:

۱رقص به عنوان یک پلِ عامل، قلمرویِ بیان فیزیکی را با بینش‌های عمیق فلسفی مرتبط می‌سازد و می‌تواند افکار فلسفی را برای مخاطبان گسترده‌تر، قابل دسترس‌تر و قابل درک‌تر کند. زیرا حرکات فقط زیبایی فیزیکی را به تصویر نمی‌کشند، بلکه لایه‌هایی از معنا را در بر می‌گیرند که تلفیقی از درک زیبایی‌شناختی و تعاملِ شناختی است. ادغام رقص با جنبه‌های زندگیِ واقعی نه تنها اهمیت عملی و تجربی آن را افزایش می‌دهد، بلکه نقش آن را به عنوان یک ابزار فلسفی نیز تقویت می‌کند.

۲-رقص مهارت‌ها و ریتم‌های پیچیده‌ای را به نمایش می‌گذارد و در عین حال اندیشه فلسفی عمیقی را در خود جای می‌دهد، بیان فیزیکی و خودشناسی را به هم پیوند می‌دهد. حرکات و حالات رقص نه تنها منعکس کننده انسانیت و آرزوهای رقصنده است، بلکه درک‌های جدیدی را در رابطه با شادی و مراقبت از خود از طریق یک لنز فلسفی آشکار می‌کند.

۳- هر عمل یا ژست در رقص از قانون مربوط به حالت بدن، احساسات و نگرش‌های درونی پیروی می‌کند تا روانشناسی، احساسات و افکار شخصیت‌های صحنه را بیان کند و از ویژگی‌های شخصیتی متمایز برای شکل دادن به تصاویر واضح شخصیت استفاده کند. حرکات رقص نه تنها مسیر حرکت فضایی را نشان می‌دهد، بلکه معنای داستان را در سطحی عمیق‌تر آشکار می‌کند. برای مثال، در قبایل بدوی، رقص یک فعالیت اجتماعی جامع بود. هر زمان که دعا یا جشن می‌گرفتند، تمام قبیله با احساساتی مانند توتم‌ها، خاطرات اجداد، امید به آینده، احترام به ناشناخته‌ها و غرور پیروزی می‌رقصیدند. آنها  از حرکات رقص ساده و قدرتمند برای رهایی کامل و ابراز احساسات خود استفاده می‌کنند.

یا رقص مدرن را می‌توان از دریچه اگزیستانسیالیسم تفسیر کرد، جایی که رقص‌آرایی بر آزادی فردی، انتخاب و مبارزه‌ی وجودی تأکید می‌کند و از حرکت بدن برای کاوش در مضامین وجود انسان و هویت شخصی استفاده می‌کند. با کاوش در این زمینه‌های خاص فرهنگی و فلسفی، مطالعه رقص می‌تواند بینش غنی‌تری در مورد چگونگی اینکه حرکات نه تنها بیان زیبایی‌شناختی، بلکه بازتاب روایت‌های ایدئولوژیک عمیق‌تر نیز هستند، ارائه دهد. این رویکرد نه تنها دامنه‌ی رقص را به عنوان یک شکل هنری گسترش می‌دهد، بلکه درک ما را از ظرفیت آن برای انتقال ایده‌های پیچیده فلسفی نیز افزایش می‌دهد. همچنین اجرای رقص خیابانی که اخیراً محبوب شده است، با مهارت‌های دشوار و ریت خاص خود که یکدیگر را منعکس می‌کنند، میل به آزادی، شور و زندگی بهتر را از طریق اندام‌های انعطاف‌پذیر و حرکات پرقدرت رقصندگان منتقل می‌کند.

۴-رقص، به عنوان نوعی هنر بصری پویا، نه تنها حرکت ریتمیک بدن و تفسیر ریتم است، بلکه جریان احساسات و ارتباط افکار را نیز شامل می‌شود. در عین حال، فلسفه به عنوان مطالعه‌ی کاوش در معنای زندگی و حقیقت جهان، زمینه‌ای عمیق برای تفکر و منبعی الهام‌بخش برای رقص فراهم می‌کند. ارتباط بین رقص و فلسفه در این واقعیت نهفته است که هر دو نگاشت‌هایی از ذهن انسان هستند. رقص از طریق تفسیر زبان بدن، ریتم زندگی و هماهنگی جهان را نشان می‌دهد که شامل کاوش فلسفی در مسائل اصلی زندگی، زمان و مکان است. در عین حال، فلسفه همچنین یک چارچوب فکری عمیق برای رقص فراهم می‌کند، به طوری که رقص دیگر فقط یک تجربهی زیبایی‌شناختی سطحی نیست، بلکه تأملی عمیق در مورد معنای زندگی و وجود انسان است. بنابراین، تأثیر فلسفه بر رقص نه تنها در فراهم کردن عمق و وسعت تفکر برای رقص، بلکه در ترغیب رقص به فراتر رفتن از حرکات فیزیکی صرف و تبدیل شدن به پلی برای گفت‌وگو بین ذهن و جهان است.

۵- رقص همچنین فلسفه‌ای برای خودشکوفایی است. در رقص، رقصندگان از طریق اعمال و بیان خود به دنبال ارتباط و تعادل با جهان هستند. آنها از رقص برای کاوش در خود، ابراز احساسات و درک جهان استفاده می‌کنند و در نتیجه به تعالی ارزش خود دست می‌یابند. این مفهوم فلسفی با فلسفه‌ی فیلسوفان اگزیستانسیالیست سازگار است، که هر دو برای استقلال و مسئولیت انسان ارزش قائل هستند و از خودشناسی برای ترویج هماهنگی بین انسان و جهان حمایت می‌کنند. از دیدگاهی جامع، رقص هنری غنی از اهمیت فلسفی است. از طریق حرکات فیزیکی، تغییرات حالت بدن و بیان عاطفی، درک عمیقی از زندگی، جهان و خود به نمایش گذاشته می‌شود. فلسفه‌ی منعکس شده در رقص نه تنها میراث و توسعه افکار فلسفی یونان باستان است، بلکه بازتاب و بیان فناوری مدرن و مفاهیم فلسفی نیز می‌باشد. این هنر با شکل هنری منحصر به فرد خود، درک عمیق بشریت از احساسات، افکار و فرهنگ را به نمایش می‌گذارد.

به‌طور کلی؛

 فلسفه فقط یک چارچوب نیست و می‌تواند جایگاه‌های جدیدی برای هنر یافت و تفکر عمیقی را برای هنرمندان فراهم کند. رقص به عنوان راهی برای بیان اندیشه ثابت شده است. از منظر فلسفی، تأمل در مورد رقص مدرن، کاوش در ارتباط درونی بین خود و رقص و دنبال کردن مفهوم والاتری از «اندیشه» است. برخورد و ادغام رقص و فلسفه، مسئله‌ای دشوار برای توضیح و نسبتاً پیچیده است. از منظر دیالکتیکی فلسفه، به راحتی می‌توان دید که رابطه بین رقص و فلسفه به هم پیوسته است و بین آنها تقاطعی وجود دارد. به جز این، رقص یک بیان هنری است که به طور ارگانیک فانتزی، تخیل، تصویر و آگاهی را ترکیب می‌کند تا اثر را از نظر هنری زنده‌تر کند. همیشه یک رابطه‌ی دیالکتیکی بین تصاویر رقص و تخیل فلسفی وجود دارد. تخیل فلسفی راهنمای مستقیمی برای بیان تصاویر رقص است و تعالی و جهش مداوم آثار هنری رقص را هدایت می‌کند. از سوی دیگر، تصویر رقص به شیوه‌ای شهودی، مفاهیم فلسفی جدیدی ایجاد می‌کند و نقطه شروع آرمان‌های فلسفی را به سطح بالاتری ارتقا می‌دهد. در فرآیند خلق رقص، بدن و ذهن با یکدیگر تعامل دارند. اولاً، انگیزه‌ی خلاقانه رقصندگان از تحلیل و تجربه شیء و ارائه‌ی خلاقانه آن از طریق مشاهده و تجربه شیء ناشی می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

The post وَشت؛ تعاملِ “حرکت و اندیشه” (۱) appeared first on روزنامه آرمان امروز.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *