خدا انسان را برای خودش میخواهد؛ او را خلق کرده و به سمت خودش باز میگرداند؛ «إِنَّا لِلَّهِ و إِنّا إِلَيهِ راجِعون»
پس او را در مأموریتی بزرگ قرار داده است؛ اینکه برای عاقل شدن و برای رشید شدن، تلاش کند و در نتیجه، خود را و خدای خود را بهتر بشناسد؛ «كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَعْقِلُونَ».
خدای هستیبخش، انسان خاکی را برای انجام همین مأموریتِ ممکن، برای مدتی محدود به زمین اعزام کرده است. در عالم ماده، به او ظرفیتهایی داده و برایش موانعی ایجاد کرده است تا در افتوخیز آزمایشها و انتخابها، تزکیه و تقویت شود و نهایتا به خدا برسد؛ «قَد أَفلَحَ مَن زَكَّاهَا»
اما برایآنکه بتواند این جاده سخت را بپیماید یک بلدِ راه برایش فرستاده که همانا پیامبر (صلیالله علیهوآله و سلم) است.
کارویژه پیامبر برای هدایت بشر
حضرت محمد مصطفی(ص):
– هم راه را نشان میدهد
– هم خودش راه را تا انتها رفته و به مقصد رسیده است
– و هم در این مسیر، علاوه بر راهنمایی، خود دستِ آدمها را میگیرد و میرساند؛ (إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ و رَسُولُه»
پیامبر(ص) بهلحاظ شخصی، آماده مأموریت است
پیامبر(ص) به لحاظ شخصی حائز ویژگیهایی است که میتواند به کاملترین وجه، عهدهدار این مأموریت بزرگ برای هدایت و رستگاری بشر باشد:
امین است پس خیانت نمیکند. صاحب اخلاق است پس کسی را از خود نمیتاراند. مهربان است پس با همه مدارا میکند. زبان نرمی دارد پس کسی را نمیرنجاند. جسم طاهر و معطری دارد پس همه را به معاشرت خود جذب میکند. نجیب و کریم است پس از اصالت آسمانی خود جدا نمیشود. بر قاطعان طریق الهی سخت میگیرد و اهل مبارزه است پس برای نجات محرومان، تردید و کاهلی به خود راه نمیدهد.
پیامبر(ص)، دستپرورده خداست
پیامبر خاتم(ص) از جهت خدا هم مؤید و منصور است و کاملا توسط او حمایت و هدایت میشود. هرچه میگوید عین وحی خداست؛ «و ما يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى». از جانب او مأمور به بشارت و انذار است؛ «و ما أَرسَلناكَ إِلَّا كَافَّهً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَ نَذِيرًا». تکیه و اعتماد او فقط به خداست؛ «قُل هُوَ رَبِّي لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ مَتَاب». متصل به رحمت خداوند است؛ «و ما أَرسَلناكَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِين». دانایی و علم او متصل به خداست و تمام علمها و حکمتها به اذن خدا در اختیار اوست؛ «اقْرَأْ بِاسمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَق»
قرآن هم در دست اوست
مهمترین ابزار هدایت در اختیار اوست که همانا قرآن است. قرآنی که با همین حروف ساده الفبا ساخته شده اما در برابر مشرکان تحدی میکند و معجزه بودن خود را اثبات میکند. کتابی که هیچ شک و شبههای در آن نیست و همه مسیر هدایت بیکموکاست در آن روشن شده است؛ «ذلِكَ الكِتَابُ لا رَيبَ فيهِ هُدًى لِلمُتَّقين».
پیامبر(ص) چه کرد و چه خواهد کرد؟
پیامبر (ص) در سختترین دوران و خشنترین منطقه به دنیا آمد و مبعوث شد؛ در میان اعرابی جاهلی که با رسوم شیطانی و اخلاق گندیده، انسان را از معنا تهی کرده بودند. محمد امین در میان همین قوم بیابانگرد شمشیر بهدست دخترکُش، این مردمان عشق جنگ و شتر و شراب و شعر جاهلی، مبعوث شد و با همین قرآن هدایتگر، با همین الفاظ نورانی و سیره معنوی، متکی به حمایت خداوند، از همین قوم و طایفه، تمدنی جهانی ساخت. او به نسل انسان، معنا هدیه کرد و به او فهماند از کجا آمده است و قافله عمرش به کجا رهسپار است. او بر یک حرف تأکید و پافشاری کرد که بگویید «لا اله الا الله» تا رستگار شوید. او با همین لسان مهربان و دل آرام «أَلَمْ نَشرَح لَكَ صَدرَك» عالمیان را دعوت به اشتراک در توحید کرد: «تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَينَكُم أَلَّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا». پیامبر از مردم خواست هیچکس را ارباب دیگری نگیرند و در قیدوبند خودخواهیها و تبعیضها و بیعدالتیها، جامعه خود را نسوزانند؛ «وَ لَا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربَابًا مِنْ دُونِ اللَّه».
پیامبر، پیامآور خدا برای آزادی انسان بود؛ و این پیام هنوز از پس قرنها تازه و احیا بخش است و بهقطع و یقین، به وعده الهی، روزگاری خواهد آمد که این پیام آزادیبخش همه گیتی را زیر سایه خود قرار خواهد داد و انسان را از درد تنهایی و غربت بیمعنایی نجات خواهد داد:
انتهای پیام/
source