آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: امیدآفرینی در سیاست یکی از اصول اساسی برای حفظ پویایی و همبستگی اجتماعی است. این مفهوم زمانی اهمیت پیدا میکند که جامعه با چالشهایی مانند بحرانهای اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی مواجه باشد. در چنین شرایطی، امید نهتنها میتواند از فروپاشی روحیه جمعی جلوگیری کند، بلکه بهعنوان نیرویی محرک، افراد را به سمت تلاش برای حل مشکلات و ساختن آیندهای بهتر سوق میدهد.
ایجاد امید در سیاست نیازمند شفافیت، صداقت و ارتباط نزدیک با مردم است. سیاستمداران باید نهتنها مشکلات و محدودیتهای موجود را بپذیرند و بیان کنند، بلکه برای هر مسئله راهحلهای عملی و قابلاجرا ارائه دهند. امیدآفرینی نباید با دادن وعدههای غیرواقعی یا ایجاد انتظارات کاذب اشتباه گرفته شود، زیرا این امر میتواند به بیاعتمادی و ناامیدی بیشتر منجر شود.
علاوه بر این، امید در سیاست تنها از طریق سخنان و وعدهها به دست نمیآید، بلکه به عملکرد و اقدامات مشخص و ملموس نیاز دارد. زمانی که مردم تغییرات مثبت را در زندگی روزمره خود احساس کنند، این امید تقویت میشود. بهعنوان مثال، اجرای موفق پروژههای عمرانی، کاهش نرخ بیکاری، بهبود خدمات عمومی یا حل مشکلات زیستمحیطی میتواند نشاندهنده جدیت و توانایی مسئولان در تحقق وعدهها باشد.
یکی دیگر از جنبههای امیدآفرینی در سیاست، توانایی ایجاد انسجام و همبستگی میان اقشار مختلف جامعه است. در جوامعی که اختلافات طبقاتی، قومی یا فرهنگی وجود دارد، سیاستمداران باید بهگونهای عمل کنند که همه افراد جامعه خود را بخشی از مسیر پیشرفت بدانند. بهویژه در نظامهای دموکراتیک، مشارکت دادن مردم در تصمیمگیریها و شنیدن نظرات آنها، میتواند حس اعتماد و امید را تقویت کند.
امیدآفرینی نیازمند سیاستمدارانی است که نهتنها به آینده باور دارند، بلکه بتوانند این باور را با عملکرد خود به جامعه منتقل کنند. امید زمانی به پایداری میرسد که با اقداماتی پایدار، منصفانه و همراه با ارزشهای انسانی و اجتماعی همراه باشد.
سیاستمداران میتوانند امید را از طریق ایجاد ارتباط عمیق با نیازها و خواستههای مردم وارد تصمیمگیریهای خود کنند. یکی از مهمترین راهها، شفافسازی فرآیند تصمیمگیری است. وقتی مردم بدانند تصمیمها بر پایه اطلاعات دقیق و منافع عمومی اتخاذ میشود، حس اعتماد و اطمینان بیشتری پیدا میکنند. این شفافیت باید همراه با توضیح روشن درباره اهداف، پیامدها و منافع تصمیمها باشد تا مردم احساس مشارکت در مسیر پیشرفت داشته باشند.
در کنار شفافیت، جلب مشارکت عمومی نیز اهمیت دارد. سیاستمداران میتوانند با برگزاری نشستها، مشورت با نمایندگان اقشار مختلف جامعه و گوش دادن به نظرات مردم، حس اثرگذاری آنها را در سیاست تقویت کنند. این حس باعث میشود افراد نسبت به آینده امیدوار شوند، زیرا میبینند نظراتشان در فرآیند تصمیمگیری تأثیرگذار است.
سیاستهایی که امید را تقویت میکنند باید مبتنی بر واقعیتهای موجود باشند. ارائه برنامههای قابل اجرا که راهحلهای مشخص برای مشکلات جامعه ارائه میدهند، میتواند مردم را نسبت به تغییرات مثبت امیدوار کند. وعدههای غیرواقعی نهتنها امیدآفرین نیستند، بلکه در صورت عدم تحقق به ناامیدی عمیقتر منجر میشوند.
پاسخگویی سیاستمداران نیز عامل مهمی در ایجاد امید است. زمانی که مردم ببینند مسئولان در برابر وعدهها و اقدامات خود پاسخگو هستند و نتایج تصمیمات خود را بهطور شفاف گزارش میدهند، باور به تعهد و توانایی آنها افزایش مییابد. این اعتماد، امید را در جامعه تقویت میکند.
همچنین سیاستگذاران باید در تصمیمگیریهای خود به نیازهای اساسی مردم مانند اشتغال، مسکن، آموزش و خدمات بهداشتی توجه ویژه داشته باشند. رسیدگی به این نیازها و ارائه راهحلهای ملموس میتواند تغییرات مثبتی در زندگی روزمره مردم ایجاد کند و احساس امید به آینده را در آنها زنده نگه دارد.
رفتار و عملکرد سیاستمداران باید همواره نشاندهنده تعهد به ارزشهای انسانی و اجتماعی باشد. صداقت، عدالت و تلاش برای کاهش تبعیض میتواند پیام مثبتی به جامعه ارسال کند و مردم را نسبت به آیندهای بهتر امیدوار کند.
جواد شکری نوده، استاد دانشگاه به آرمان امروز گفت: مفهوم امید را معمولا در حوزه روانشناسی دنبال می کنند و آن را منوط به آینده می کنند بهتر شدن آینده و انتظاراتی که یک فرد یا جامعه برای بهتر شدن شرایط دارد.
وی افزود: اگر امید به نهادها و ساز و کارهای سیاسی در جامعه برای یک زیست عقلانی و همراه با رفاه وجود داشته باشد می توان از امیدواری سیاسی سخن گفت. امیدی که در نتیجه اعتماد به ارزش ها و باورهای سیاسی به وجود می آید. اما قبل از هر چیز باید دانست که امید سیاسی محصول و بعد از امید اجتماعی شکل می گیرد.
این استاد دانشگاه گفت: امید اجتماعی هم مفهومی است که کمتر در مورد آن صحبت شده است هر چند با مفاهیمی مثل همبستگی اجتماعی و… قبلاً اشاراتی شده است. یکی از کسانی که در حوزه فلسفه در مورد مفهوم امید و به طور خاص امید اجتماعی صحبت می کند ریچارد رورتی فیلسوف معروف است. رورتی امید اجتماعی را مساوی با آرزومندی اجتماعی یا ظرفیت آرزوی تعبیر می کند. جایی که باید به دنبال آن بود تا متوجه شویم یک جامعه چه امید و اهداف مشترکی دارد و چه آینده مشترکی را می خواهد رقم زند و با چه برنامه ای می خواهد به آن دست پیدا کند. اگر برنامه ای که تنظیم کرده باشد برنامه ای توام با خوش بینی و مثبت نگری باشد و از طرفی مطابق با واقعیت باشد اینجا می توان از امید اجتماعی حرف زد.
وی اظهار کرد: به غیر از رورتی، آرجون آپادورای جامعه شناس هندی نیز از امید اجتماعی نکاتی را برای ما دارد. تعریف چی که او از امید اجتماعی دارد جامعه شناسانه و اخلاقی است و می گوید چنانچه افراد و گروه های ضعیف تر جامعه در وضعیتی قرار بگیرند که ضمن گفتگو با یکدیگر، بتوانند همدیگر را شناسایی کنند می توان از امید اجتماعی سخن گفت. به عبارتی گروه هایی که در حاشیه هستند و از لحاظ سیاسی و اقتصادی ضعیف هستند به رسمیت شناخته شوند.پس در نظر او اگر وضعیتی پیش آید که شناسایی یکدیگر صورت پذیرد امید اجتماعی نیز به وجود می آید. مکتب پراگماتیسم نیز معتقد است یک طرح و برنامه امیدوارکننده و تجربی است و امیدواری و آینده بهتر در اینجا عملی است و نه برنامه ای انتزاعی و فلسفی.
source