آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود جریانهای تندرو کنترل نشوند، فقدان اراده جدی در میان سیاستمداران برای مهار آنهاست. گاهی برخی نهادها یا بازیگران سیاسی، این گروهها را ابزار فشار یا چانهزنی میدانند و از آنها برای پیشبرد اهداف خود در فضای داخلی یا بینالمللی بهره میبرند. بنابراین، تندروها نهتنها مهار نمیشوند، بلکه در مواقعی مدیریتشده تقویت هم میشوند.
در بسیاری از مواقع، جریانهای سیاسی درون حکومت برای محدود کردن جناح رقیب، از ابزار تندروها استفاده میکنند. این بهرهبرداری باعث میشود که برخورد جدی با آنان صورت نگیرد، چرا که حذف آنها هزینهی از دست دادن یک اهرم فشار را در پی دارد.
امیر دبیری مهر، استاد دانشگاه به روزنامه آرمان امروز گفت: در پاسخ به این پرسش که چرا تندروی و رادیکالیسم همواره در طول تاریخ، از جمله در کشور ما، وجود داشته است و این جریانها چه نقش مخربی در مسیر توسعه و پیشرفت کشورها ایفا میکنند، میتوان به چند نکته اساسی اشاره کرد.
وی افزود: یکی از اصلیترین علل بروز و تداوم رادیکالیسم به مسائل ذهنی و فکری بازمیگردد؛ عواملی مانند جمود فکری، بنیادگرایی، ناآگاهی، جهل، و ناتوانی در تحلیل و درک پیچیدگیهای اجتماعی، بستری مناسب برای شکلگیری تندروی فراهم میکنند. در حقیقت، بسیاری از افرادی که در عرصههای سیاسی و اجتماعی به سمت رادیکالیسم گرایش پیدا میکنند، الزماً اهداف عینی، مشخص و قابل ارزیابی ندارند. آنان اغلب قربانی اندیشههای خود یا پیرو بیچونوچرای افکار رادیکال دیگران هستند. اکثریت اعضای جنبشها و جریانهای رادیکال در همین دسته قرار میگیرند. این افراد غالباً از مشکلات ذهنی و فکری رنج میبرند، فاقد آگاهیهای لازم برای تحلیل اجتماعیاند، نگرش جامعهنگر ندارند، فاقد تساهل و مدارای ذهنیاند و اصولاً قادر به درک نسبی بودن مسائل اجتماعی و سیاسی نیستند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در کنار این گروه، دستهی دومی نیز وجود دارد که نقش راهبری، هدایت و در واقع موتور محرک رادیکالیسم را برعهده دارند. هرچند که این گروه از نظر عددی در اقلیت قرار دارند، اما تأثیرگذاری بالایی دارند. نکته مهم در مورد این افراد آن است که لزوماً به آموزههای رادیکال پایبند نیستند و حتی ممکن است اعتقادی به این نوع تفکر نداشته باشند. با این حال، آنها در این فضا فعال هستند، چرا که دستیابی به منافع خاصی را دنبال میکنند. این منافع میتواند مادی یا غیرمادی، سیاسی، اجتماعی، عقیدتی، دینی یا فکری باشد. آنان برای تحقق این منافع، جریان رادیکالیسم را سازماندهی کرده، تقویت میکنند، نیرو جذب میکنند و اقدامات لازم برای پیشبرد اهداف خود را انجام میدهند.
وی خاطر نشان کرد: چه در شکل تودهوار و چه در قالب نخبگان هدایتگر، جریان رادیکالیسم در پی تحقق اهدافی خاص است و برای نیل به این اهداف، از توسل به اقدامات خشن، تخریبی، ویرانگر و حتی غیرقانونی ابایی ندارد. اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا چنین جریانهایی قابل کنترل هستند؟ پاسخ مثبت است. گرچه رادیکالیسم حول یک ایدئولوژی و تفکر افراطی شکل میگیرد و چون از دل جامعه عضوگیری میکند، معمولاً با جدیت و قاطعیت عمل میکند و به دلیل ماهیت خشونتآمیزش، بسیار به چشم میآید و اثرگذار جلوه میکند، اما این به معنای مهارناپذیری آن نیست.
دبیری مهر اظهار کرد: در جامعهی ما نیز نمونههایی از کنترل و مدیریت جریانهای رادیکال وجود دارد. برای مثال، در بازهی زمانی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که دولت وقت خود حامل گفتمانی رادیکال بود، ردپای رادیکالیسم سیاسی در ایران بسیار کمرنگ بود. دلیل این امر آن بود که جریانهای تندرو تا حد زیادی مهار شده بودند. نه به این معنا که کنار گذاشته شده بودند، بلکه از طریق دادن امتیاز، واگذاری مناصب، و تأمین منافع، به نوعی راضی نگاه داشته شده بودند. وی در نهایت خاطر نشان کرد: نمونهی دیگر این وضعیت را میتوان در سالهای ابتدایی سال ۱۴۰۰ تا حدود سال ۱۴۰۳ مشاهده کرد. در این بازه نیز جریانهای رادیکال عملاً در حاشیه بودند و نمود و بروز تندروی به شکلی متعارف و چشمگیر دیده نمیشد. این دو نمونه نشان میدهد که در صورت وجود ارادهی سیاسی، امکان مهار و کنترل جریانهای تندرو در کشور وجود دارد.
source