Wp Header Logo 1750.png

آرمان امروز- عرفان بیوک‌نژاد: در آستانه هفته پیش‌رو و همزمان با دیدار مقام معظم رهبری با معلمان کشور، برخی تحلیل‌گران سیاسی با تأکید بر اهمیت زبان در مناسبات قدرت، به بررسی نقش زبان در سیاست داخلی و خارجی پرداختند.
بر اساس این دیدگاه‌ها، زبان سیاست نه زبان تهدید و تحقیر، بلکه زبان تعامل، تکریم و استدلال است. سیاست به عنوان هنری برای سازش، نمی‌تواند بر پایه زورگویی یا تطمیع بنا شود. صاحب‌نظران معتقدند که در یک نظام مردم‌سالار، حاکمان قدرت خود را از ملت به امانت گرفته‌اند و از این رو، موظف‌اند با مردم با زبان محترمانه و عقلانی گفت‌وگو کنند، نه از موضع سلطه.
در حوزه سیاست خارجی نیز این تحلیل‌ها بر ضرورت گفت‌وگوی مبتنی بر احترام متقابل میان کشورها تأکید دارند. حتی در شرایط اختلاف یا تقابل، استفاده از زبان تهدید می‌تواند سطح تنش را افزایش داده و فرصت‌های دیپلماتیک را از میان ببرد.
این رویکرد انتقادی همچنین به رفتار برخی سیاستمداران جهانی از جمله دونالد ترامپ اشاره دارد. به باور تحلیل‌گران، ادبیات تحقیرآمیز و تهدیدمحور رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده با اصول سیاست‌ورزی حرفه‌ای و مبتنی بر دیپلماسی سازگار نیست و در بلندمدت نه‌تنها نتایج پایداری در پی ندارد، بلکه به افزایش بی‌ثباتی و انزوای سیاسی منجر خواهد شد.
در مقابل، تأکید بر اخلاق سیاسی، حفظ عزت متقابل، و گفت‌وگوی دموکراتیک می‌تواند مبنای کارآمدتری برای سیاست‌گذاری داخلی و بین‌المللی فراهم آورد.
محمود میرلوحی، فعال سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: زبان سیاست، در اصل زبان تدبیر و تعامل است. آنچه این زبان را از زبان «میدان» متمایز می‌کند، در همین ویژگی نهفته است. البته، میدان نیز در سال‌های اخیر تلاش کرده است زبان خود را نرم‌تر کند و جنبه‌های سخت‌افزاری‌اش را در عرصه عمومی کمتر نشان دهد. با این حال، اساس سیاست بر نرم‌افزار استوار است، نه سخت‌افزار؛ سیاست زبان تعامل و گفت‌وگوست.
وی افزود: برخی معتقدند که سیاست، چه در عرصه داخلی و چه در روابط خارجی، عرصه‌ای از رقابت یا حتی دشمنی است. اما حتی اگر بپذیریم که دشمنی نیز بخشی از واقعیت سیاست است، باز هم نمی‌توان آن را با زبان سخت پاسخ داد؛ بلکه باید با زبان نرم، دیپلماسی و ارتباطات مؤثر به آن پرداخت.
این فعال سیاسی اظهار کرد: در گذشته، زبان سخت بر سیاست ما غلبه داشت، اما اکنون شاهد نوعی بهبود در این زمینه هستیم. حال پرسش این است که برای تداوم و تقویت این روند، چه باید کرد؟ به‌ویژه در شرایطی که در نقطه حساسی از مذاکرات قرار داریم، چگونه می‌توان از ظرفیت زبان نرم بهره بیشتری برد؟ در سیاست داخلی، روشن است که اگر حکومتی نتواند با اقشار مختلف جامعه و با پذیرش تنوع‌های فکری، فرهنگی و سیاسی گفت‌وگو کند، دچار چالش‌های جدی خواهد شد. در حوزه سیاست خارجی نیز نمونه‌های موفق بسیاری وجود دارد. برای مثال، چین طی حدود چهار دهه اخیر همواره تلاش کرده است سیاست‌هایش را با زبان ملایم بیان کند، حتی در شرایطی که فعالیت‌های نظامی‌اش نیز در جریان است. این کشور مراقب است که جنبه‌های سخت‌افزاری خود را برجسته نکند و از برجسته‌سازی قدرت نظامی در عرصه تبلیغات رسمی پرهیز می‌کند.
میرلوحی بیان کرد: در اروپا نیز، کشورهای مختلف همواره تلاش می‌کنند مواضع خود را با پرچم‌هایی همچون دموکراسی، حقوق بشر و آزادی رسانه توجیه و عرضه کنند. دلیل این رویکرد روشن است: زبان نرم در دنیای امروز کارآمدتر است و زبان تند و خشن، بیش از آنکه راهگشا باشد، نشان‌دهنده بی‌تجربگی و فقدان دیپلماسی حرفه‌ای است. در جهانی که ارتباطات، رسانه‌ها و افکار عمومی نقش پررنگی دارند، کسانی که از زبان نرم بهره نمی‌گیرند، معمولاً از صحنه شنیده‌شدن حذف می‌شوند. برای اینکه کشوری بتواند منافع ملی خود را تأمین کرده، دوستانش را در سطح بین‌الملل افزایش داده، و دشمنانش را منزوی کند، ناگزیر است به زبان تعامل روی آورد.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: استفاده از نیروهای کارآزموده، دیپلمات‌های حرفه‌ای و سیاست‌مدارانی که قدرت گفت‌وگو با رسانه‌ها و افکار عمومی را دارند، ضرورتی غیرقابل انکار است. برای مثال، در موضوعات حساسی مانند پرونده هسته‌ای و مذاکرات ایران و آمریکا، می‌بینیم که حتی یک توییت یا اظهارنظر ساده چگونه می‌تواند در فضای جهانی بازتاب یابد و تأثیرگذار شود.
این‌ها نشان می‌دهد که سیاست‌ورزی در دنیای امروز، نیازمند زبانی تازه است؛ زبانی که بر پایه گفت‌وگو، تدبیر و هوشمندی بنا شده باشد.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *