Wp Header Logo 2639.png

وقتی توسعه انرژی هسته‌ای در آمریکا «هوشمندانه» و «راهبردی» تلقی می‌شود، چرا بومی شدن آن در ایران باید «ماجراجویانه» و «تهدیدآمیز» معرفی شود؟

روزنامه جوان با طرح این مسئله نوشت: ایران انرژی هسته‌ای می‌خواهد چه کار؟ این جمله را رئیس‌جمهور آمریکا، همزمان با تحمیل فشار‌های سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای سرود؛ جمله‌ای که قرار بود تردید را در ذهن‌ها بکارد: آیا کشوری، چون ایران، با آن همه منابع نفت و گاز، واقعاً نیازی به انرژی هسته‌ای دارد؟ اما درست در بحبوحه همین جنگ روانی، خود وی فرمان‌هایی را امضا می‌کند که مسیر توسعه صنعت هسته‌ای کشورش را هموار می‌کند. این تناقض، نه فقط یک دروغ سیاسی، بلکه نماینده یک الگوی فکری در سیاست خارجی آمریکاست؛ آنچه برای ما حق است، برای دیگران ممنوع. انرژی هسته‌ای اگر در واشینگتن توسعه یابد، «هوشمندانه» و «راهبردی» است، اما اگر در تهران بومی ‌شود، «ماجراجویانه» و «تهدیدآمیز» تلقی می‌شود. عجبا!

طبق اعلام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، حدود 16/5 درصد برق آمریکا از طریق ۹۴نیروگاه هسته‌ای تأمین می‌شود، اما رئیس‌جمهور آمریکا با امضای مجموعه‌ای از دستورات اجرائی، نشان داد این میزان کافی نیست، آنها خواهان ساخت نیروگاه‌های بیشتر هستند تا امنیت انرژی را از وابستگی به واردات نجات دهند. اگر آمریکا، هنوز انرژی هسته‌ای را ضروری می‌داند، چرا ایران، نباید چنین نگاهی داشته باشد؟ 

ساخت نیروگاه‌های فسیلی جدید به معنای مصرف بیشتر منابع و آلودگی زیست‌محیطی است. در مقابل، انرژی هسته‌ای راهی برای تولید پایدار، پاک و گسترده برق است. از همین رو بسیاری از کشور‌ها در مسیر نوسازی سبد انرژی خود، به هسته‌ای بازگشته‌اند و در حال سرمایه‌گذاری‌های گسترده در این حوزه‌اند.

اما انرژی هسته‌ای فقط تولید برق نیست. این صنعت زنجیره عظیم اقتصادی را درون خود جای داده است؛ از معدن اورانیوم تا تولید میله سوخت، از احداث نیروگاه تا تعمیر و نگهداری، از تربیت نیروی انسانی متخصص تا صادرات دانش فنی، حتی در بخش سلامت، تولید رادیودارو‌ها و فناوری پرتودرمانی برای بیماران سرطانی، یکی از دستاورد‌های مستقیم توسعه هسته‌ای است، این یعنی اگر به صنعت هسته‌ای فقط از پنجره «برق» نگاه کنیم، بخش مهمی از ارزش افزوده آن را نادیده گرفته‌ایم. 

ایران‌ یکی از معدود کشور‌های در حال توسعه است که موفق شده با اتکا بر توان داخلی، به دانش چرخه سوخت دست یابد. 

کشور ما توانسته زیرساخت‌هایی بسازد که حالا نه‌تنها پاسخگوی نیاز داخل است، بلکه ظرفیت صادرات دانش نیز دارد. این زیرساخت‌ها باید حفظ و تقویت شوند، نه متوقف یا معلق در برزخ بی‌تصمیمی. 

یکی از نکات کلیدی در سیاستگذاری‌های انرژی آن است که تصمیمات امروز، تأثیرات ۱۰ تا ۲۰ساله دارند. همان‌طور که کشور‌های پیشرفته، توسعه نیروگاه‌های خود را با برنامه‌ریزی‌های میان‌مدت آغاز کرده‌اند، ایران ما نیز باید با جسارت، طرح‌های جدیدی را برای احداث نیروگاه‌های هسته‌ای در دستور کار قرار دهد.  نیروگاهی که امروز کلنگ آن زده می‌شود، شاید تا یک دهه دیگر به بهره‌برداری برسد.

در شرایطی که آمریکا خود را برای دوران پسا‌فسیلی آماده می‌کند و حتی برنامه‌هایی برای تأمین برق مراکز هوش مصنوعی با انرژی هسته‌ای در نظر دارد، غفلت از توسعه این صنعت در داخل، چیزی فراتر از یک اشتباه راهبردی است.  آن هم در جهانی که رقابت بر سر امنیت انرژی، نفسگیرتر از همیشه شده است. 

واقعیت این است که انرژی هسته‌ای یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی ناگزیر است. کشوری با این سطح از جمعیت، با اقلیمی گرم‌تر از گذشته، با اقتصادی نیازمند جهش صنعتی و با تحریم‌هایی که هرازچندگاهی به واردات برق و گاز هم نفوذ می‌کند، باید روی پای خود بایستد.

این توسعه، پاسخی فنی است به یک مسئله ملی. انرژی هسته‌ای برای ایران ما، همان‌قدر معنادار و مشروع است که برای آمریکا، فرانسه یا چین. دفاع از صنعت هسته‌ای، دفاع از «بقا» است؛ بقای فنی، بقای اقتصادی و بقای استقلال ملی. 

 

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *