آرمان امروز_گروه اقتصادی: اقتصاد ایران گرفتار چرخهای معیوب از تصمیمات واکنشی شده است؛ چرخهای که در آن اولویت اصلی، رفع بحرانهای گذشته است، نه برنامهریزی راهبردی برای آینده. مهدی فیضی در سرمقاله امروز دنیای اقتصاد این وضعیت را به ناکارآمدی سیستم تصمیمگیری عقلانی (سیستم۲) نسبت میدهد و هشدار میدهد چنین روندی به بروز تصمیمات هیجانی و گذرا توسط سیستم شهودی (سیستم۱) میانجامد .
از بحران انباشته تا تصمیمات هیجانی
در ایران، بسیاری از مسائل زودتر از اینکه به بحران تبدیل شوند، نادیده گرفته شدهاند. اینگونه رخدادها وقتی بلاخره بروز میکنند، نظام تصمیمگیری را به سمت شیوههای فوری و اضطراری سوق میدهند. نمونههای بارزی در حوزههایی نظیر صندوقهای بازنشستگی یا بحران آب و محیطزیست دیدهایم: بجای پیشنگری و راهکار سنجیده، تصمیماتی با بویژه واکنشی و بدون تحلیل هزینه–فایده اتخاذ میشوند، که خود منشأ سایر بحرانهای آینده خواهد شد .
جنگ؛ زنگ خطر یا فرصت؟
تجربه نگرانکننده اخیر، نظیر تجاوز نظامی یا بحرانهای امنیتی، نمایانگر غیبت سیاستهای راهبردی بود. این تلهی روزمرگی هنگامی که با چالش ناگهانی مواجه میشود، بهدنبال واکنشی خودجوش و فوری است. اخراج سریع مهاجران افغانستانی نمونهای از تسلیت تصمیمات بر پایه سیستم۱ بدون تحلیل مدیریت بحران بلندمدت بود . اما در مقابل، بحران امنیتی میتواند عاملی برای فعالسازی سیستم۲ و تفکر عقلانی شود تا به جای رفع فوری و تنها فرار از بحران، تدوین راهبردهای بلندمدت برای ساماندهی آینده مورد توجه قرار گیرد.
چرا باید به آینده توجه کنیم؟
1. پیشگیری از بحرانهای مداوم: اگر امروز درگیر حل بحران گذشته هستیم، وقتی محتمل بحران آینده اقدام نشود، چرخه معیوب ادامه مییابد. پرداختن به آینده زمینهساز کاهش تجمع مشکلات و جلوگیری از رشد مالی و اجتماعی سریع آنهاست .
2. کاهش هزینههای جبرانناپذیر: دولت هنگامی که با بحران بحرانی روبهرو میشود، مجبور است هزینههای سنگینی «حتی انسانی» بپردازد؛ در حالی که اتخاذ تصمیمات پیشنگر کمهزینهتر و مؤثرتر است.
3. جلب اطمینان افکار عمومی و سرمایهگذاران: آیندهنگری و شفافیت به مردم و بازار این اطمینان را میدهد که دولت بر مسیر کشور کنترل دارد و برای پیشرفت ساختارمند تلاش میکند.
لوازم رسیدن به آیندهنگری در اقتصاد
برای خروج از این باتلاق تصمیمات واکنشی، مجموعهای از ارکان و اقدامات لازم هست:
تقویت نهادهای تصمیمگیری عقلانی: بازطراحی ساختارها به منظور تمرکز بر تحلیل و دادهمحوری. برای مثال، تشکیل دفاتر تحلیلی برای سنجش اثرات بلندمدت تصمیمها نه فقط صرف تحلیل فجایع.
ایجاد نهاد مستقل پایش و رصد: سازمانی مستقل که سنجههای کلان اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را برقرار و بهروز نگه دارد تا تصمیمگیران بتوانند با دادههای دقیق پیش بروند.
شفافیت و تعامل عمومی: تصمیمگیری بدون شفافیت، فقدان اعتماد و مشروعیت دارد. با اطلاعرسانی در مورد اهداف، هزینه-فایدهها و اقدامات برنامهریزیشده، قبول تصمیمات کلان در جامعه آسانتر میشود.
فرهنگسازی میان نخبگان و قدرتگیران: نهادینه کردن باور به عقلانیت سرد در تصمیمات اقتصادی، امنیتی و زیستمحیطی. حفاظت از نوآوریها و طرحهای خلاقانه از آسیبپذیری هیجانی و محافظهکاری فوری.
مدیریت بحران مبتنی بر داده: طراحی سیستمهایی برای پایش زودهنگام بحرانها و آمادگی نظامی، اقتصادی و اجتماعی بر مبنای شبیهسازی آیندهپژوهانه و شاخصهای هشداردهنده.
چالشهای پیشرو
1. مقاومت ذینفعان: برخی گروهها از بیثباتی و ناترازیها سود میبرند. آنها برای حفظ منافع خود با عبور از تلهی روزمرگی مخالفت میکنند.
2. ضعف اطلاعاتی: نبود آمار دقیق و بهروز، ادامه رفتارهای واکنشی را تسریع میکند. نظام آماری موجود قادر به پشتیبانی از تصمیمات آیندهنگر نیست .
3. زیانزدایی از نوآوری: در وضعیت جاری، هر تغییر یا ابتکار با بیاعتمادی روبهرو میشود. ترس از شکست سریع، نوآوریهای ضروری را سرکوب میکند .
4. فاقد فرهنگ عقلانیت: عدهای تصمیمات هیجانی و کوتاهمدت را معادل عمل و محافظهکاری نمیبینند. حتی در میان تصمیمگیران، ارزشگذاری به تفکر ساختاری و آیندهنگر محدود است.
5. عدم هماهنگی نهادی: تصمیمگیری در حوزههای مختلف پراز ناهماهنگیست و فقدان ساختاری واحد برای ارزیابی پیامدهای بلندمدت وجود دارد.
یک:
ایجاد کمیتههای کارشناسی آیندهپژوهی
برگزاری مرتب جلسات تحلیل وضعیت آینده اقتصاد، با استفاده از مدلهای اقتصاد رفتاری و دادههای آماری
آمادهسازی برنامههای چندساله با سناریوهای مختلف و ارائه سالانه به مجلس و افکار عمومی
۲. توسعه شفافیت و دسترسی عمومی
تنها با مقابله با اطلاعات انحصاری است که تصمیمات عقلانی امکانپذیر میشوند:
ایجاد پایگاه داده ملی شفافِ تورم، شاخصها، محیطزیستی و رفاه اجتماعی
قانونگذاری برای پاسخگویی و انتشار گزارش هزینه-فایده طرحها
ترغیب رسانهها و نخبگان به تحلیل و نقد عمومی سیاستها
۳. فرهنگسازی عقلانیت اقتصادی
دولت بهعنوان رهبر فرهنگ عقلانیت، با حمایت از مکالمه محققانه و پذیرش نقد
آموزش عمومی درباره تلههای شناختی، اهمیت تحلیل بلندمدت، و خطر «تصمیم هیجانی»
ایجاد جوایز برای طرحهای خلاقانه و استقبال از تحلیلگران اقتصادی
۴. تصمیمگیری میانرشتهای
اقتصاد، محیطزیست، انرژی، آب، فناوری و امنیت نیازمند تصمیم همپوشان هستند. برای مثال:
بحران آب نه فقط یک مسئله محیطزیستی، بلکه اقتصادی، انرژی محور و امنیتیست
تشکیل کارگروههای چندبخشی با نقش مشخص و بازنگری سالانه در عملکرد آنها
نتیجهگیری
عبور از تله روزمرگی تنها راه نجات اقتصاد ایران از چرخهی معیوب بحران و هزینههای سنگین است. اگر به آیندهنگری نپردازیم، همواره مشغول رفع بحران گذشته خواهیم بود، و عرصه تصمیمگیری به واکنشهای هیجانی و ناپایدار محدود خواهد
ماند.
اقتصاد ایران در یک پیچ راهبردی قرار دارد: مسیر اول، تکرار چرخه معیوب امروز. مسیر دوم، عبور از تله روزمرگی و حرکت به سوی آگاهی آیندهمحور. اگر رهبران، نخبگان و مردم با همکاری و عقلانیت برای آینده تصمیم بگیرند، ایران قادر خواهد بود در مسیر توسعه پایدار و اقتدار منطقهای گام بردارد. تنها در این صورت، آیندهای روشنتر برای همه امکانپذیر
است.
source