Wp Header Logo 1153.png

آرمان امروز_گروه اقتصادی: در روزگاری که جهان با بحران‌های پی‌در‌پی ژئوپلیتیکی، انرژی و اقلیمی مواجه است، ایران وارد مرحله‌ای شده که بسیاری آن را «صلح مسلح» با اسرائیل می‌نامند؛ مرحله‌ای نه درگیر جنگ تمام‌عیار، و نه در وضعیت صلح و ثبات. این وضعیت در پی جنگ ۱۲ روزه میان دو کشور و حملات متقابل، اکنون وارد فاز بازدارندگی پرتنش شده که گرچه سطح درگیری‌ها کاهش یافته، اما سایه جنگ همچنان بر فراز منطقه و اقتصاد ایران سنگینی می‌کند.
سایه ناامنی بر سر سرمایه
اولین و شاید مهم‌ترین پیامد صلح مسلح برای اقتصاد ایران، از بین رفتن امنیت سرمایه‌گذاری است. اقتصاددانان معتقدند سرمایه‌گذار داخلی و خارجی، پیش از هر چیز به ثبات سیاسی و پیش‌بینی‌پذیری اقتصادی نیاز دارد. در شرایطی که احتمال حمله موشکی یا عملیات تلافی‌جویانه در هر لحظه وجود دارد، امکان برنامه‌ریزی برای تولید، صادرات، توسعه زیرساخت و حتی مصرف خانوار کاهش می‌یابد.
دکتر سعید طاهری، اقتصاددان دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با ما می‌گوید: «در صلح مسلح، ما نه مزایای جنگ را داریم (که البته ویرانگر است)، نه مزایای صلح. این یعنی رکود توأم با ناامنی. شرکت‌ها از سرمایه‌گذاری امتناع می‌کنند، بازار بورس پرنوسان می‌شود و مردم به جای خرید کالاهای بادوام، ارز و طلا ذخیره می‌کنند.»
در چند ماه اخیر، گزارش‌ها از خروج دوباره سرمایه از کشور افزایش یافته است. فعالان اقتصادی می‌گویند نااطمینانی حاصل از درگیری منطقه‌ای و ترس از درگیری مجدد، حتی کشورهای همسایه را نیز نسبت به تجارت با ایران محتاط کرده است. همچنین شرکت‌های بین‌المللی که پیش‌تر در حال مذاکره برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های انرژی و زیرساختی بودند، از این تصمیم عقب‌نشینی کرده‌اند.
از سوی دیگر، موج جدید مهاجرت متخصصان و دانش‌آموختگان، بار دیگر به دغدغه جدی تبدیل شده است. بسیاری از نیروهای متخصص با احساس ناامنی و نبود چشم‌انداز روشن برای آینده، ترجیح می‌دهند در کشورهای دیگر مسیر شغلی خود را ادامه دهند. این فرایند، در بلندمدت به تحلیل توان دانشی کشور و افت کیفیت نوآوری و فناوری منجر می‌شود.
دولت در تنگنای مضاعف
برای دولتی که همزمان با بحران‌های بودجه‌ای، تورم بالا و فشار تحریم‌ها مواجه است، ادامه وضعیت صلح مسلح یک کابوس اقتصادی به‌شمار می‌رود. دولت برای حفظ بازدارندگی، باید هزینه‌های نظامی خود را افزایش دهد، در حالی که درآمدهایش از صادرات نفت با محدودیت روبه‌روست. کسری بودجه مزمن باعث شده دولت ناگزیر به برداشت از منابع بانک مرکزی و خلق نقدینگی شود؛ سیاستی که به تشدید تورم دامن می‌زند.
در همین حال، زیرساخت‌های کشور به نوسازی نیاز دارند، پروژه‌های عمرانی به نیمه‌کاره رها شده‌اند و نارضایتی اجتماعی در حال افزایش است. دولت در شرایطی قرار گرفته که نه می‌تواند به طور کامل در مسیر نظامی‌گری حرکت کند، نه امکان چرخش به سمت توسعه پایدار و دیپلماسی سازنده را دارد.
آیا توسعه ممکن است؟
پرسش کلیدی در این فضا آن است که آیا در چنین وضعیتی دولت می‌تواند به توسعه فکر کند؟ پاسخ، هم مثبت است و هم منفی. اگرچه در ظاهر، توسعه اقتصادی نیازمند صلح پایدار و روابط بین‌المللی متوازن است، اما کشورهایی مانند کره‌جنوبی و ترکیه در دوره‌هایی از تنش امنیتی نیز توانسته‌اند زیرساخت‌های اقتصادی خود را اصلاح کنند.
با این حال، پیش‌نیاز آن داشتن یک راهبرد مشخص و اجماع در سطوح مختلف حاکمیتی است؛ چیزی که در ایران هنوز دیده نمی‌شود. توسعه در دل صلح مسلح تنها زمانی ممکن است که دولت بتواند با شفاف‌سازی راهبردهای خود، اعتماد مردم و بازار را بازسازی کند، مسیر تنش‌زدایی منطقه‌ای را در پیش گیرد و به جای تداوم سیاست‌های انقباضی، از ابزارهای هوشمند برای رونق تولید و تجارت استفاده کند.
دکتر فاطمه صادقی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی، در این‌باره می‌گوید: «ما در یک پیچ تاریخی هستیم. اگر دولت به جای امنیت‌محور بودن صرف، به سمت حکمرانی توسعه‌گرا حرکت کند، می‌توان از دل این بحران نیز مسیر توسعه را هموار کرد. اما اگر تداوم وضعیت فعلی با تصمیمات امنیتی همراه شود، به‌زودی وارد مرحله زوال نهادها و گسست اجتماعی می‌شویم.»
چالش‌های راهبردی
از جمله چالش‌های پیش‌روی دولت در چنین وضعیتی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. فقدان استراتژی مشخص اقتصادی در شرایط بحران
نبود برنامه توسعه روشن و اولویت‌گذاری در بودجه‌ریزی باعث می‌شود منابع محدود کشور به هدر رود.
2. تشدید تحریم‌ها و محدودیت تجارت خارجی
درگیری‌های امنیت
ی ممکن است به تحریم‌های جدید علیه ایران منجر شود، به‌ویژه اگر در پاسخ به تنش‌ها به‌صورت نظامی واکنش نشان دهد.
3. عدم‌اعتماد عمومی و ریسک اجتماعی بالا
مردم در شرایط تنش، بیش از هر چیز به بقا فکر می‌کنند نه توسعه. این امر باعث کاهش مشارکت اقتصادی و اجتماعی می‌شود.
4. افزایش هزینه‌های نظامی و کاهش بودجه‌های توسعه‌ای
منابعی که می‌توانست صرف آموزش، سلامت و توسعه شود، در راستای تقویت بازدارندگی صرف می‌شود.
راهکارها؛ خروج از تله صلح مسلح
برای عبور از این وضعیت، اقتصاددانان چند پیشنهاد مشخص ارائه می‌دهند:
دیپلماسی فعال منطقه‌ای برای مدیریت بحران‌های امنیتی
صلح نسبی حتی با رقبا، بهتر از تنش دائم است. ایران می‌تواند از کانال‌هایی نظیر قطر، عمان یا چین برای میانجی‌گری استفاده کند.
بازسازی اعتماد عمومی با اصلاحات اقتصادی در داخل
کنترل تورم، شفاف‌سازی مالیات، و مبارزه با فساد داخلی، پیام روشنی از ثبات به بازار مخابره می‌کند.
تنوع‌بخشی به درآمدهای ارزی
از طریق توسعه صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه‌ ایرانیان خارج‌نشین، دولت می‌تواند بخشی از فشار تحریم را کاهش دهد.
کاهش تنش در رسانه‌های رسمی
فضای رسانه‌ای نباید آکنده از تهدید و التهاب باشد. مردم به امید و برنامه‌ نیاز دارند، نه تکرار مداوم مخاطرات جنگی.
ایستادن روی لبه تیغ
صلح مسلح، اگر طولانی شود، می‌تواند تبدیل به تله‌ای برای اقتصاد ایران شود. کشوری که نه درگیر جنگ است و نه در صلح، درگیر یک نوع فرسایش پنهان می‌شود؛ فرسایشی که امنیت روانی مردم، سلامت اقتصاد، و کارایی حکومت را به تحلیل می‌برد. اگر قرار است آینده‌ای برای توسعه متصور باشیم، باید از همین امروز به تغییر راهبرد فکر کرد. آینده، در گرو شجاعت برای صلح واقعی و بازگشت به عقلانیت اقتصادی است. در غیر این‌صورت، هزینه‌های تنش‌های امنیتی دیر یا زود، توسعه را به رؤیایی دور از دسترس بدل خواهد کرد.

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *