الهام بهروزی
ترجمه یکی از هنرهای تخصصی است که نیاز به دانش و اشراف
کامل مترجم به زبان اصلی اثر دارد. شاید بارها برای شما پیش آمده باشد که یک کار ترجمهشده
را خریدهاید؛ اما بهدلیل کیفیت پایین ترجمه آن، نسبت به آثار اینچنینی ذهنیت
بدی در وجود شما شکل گرفته باشد تا جایی که در خریدهای بعدی کتابهای ترجمهای، با
وسواس بیشتری عمل کرده باشید.
اینجاست که ترجمه بهعنوان یک تخصص خود را نشان میدهد؛
چون کمترین سهلانگاری در برگرداندن اثر به زبان دوم، موجب از بین رفتن اعتبار اثر
میشود. از اینرو، مخاطبان در بازار ترجمه معمولا کتابهای مترجمان باسواد را که
به چاپهای بعدی رسیدهاند، انتخاب میکنند تا مترجمان کمتجربه و تازهکار را؛
زیرا ورای مترجمان فیک، برخی از مترجمان تازهکار بهدلیل بیتجربگی گاه در
برگرداندن جملات متن اصلی به زبان دوم سهوا یا تعمدا دچار خطاهایی میشوند که نثر
و محتوای کتاب را بهشکل بارزی بیکیفیت میکند.
خوشبختانه استان بوشهر در حوزه ترجمه در سالهای اخیر پرورشدهنده
مترجمان جوان اما کاربلدی شده است که به حوزههای مختلفی ورود کرده و آثاری را که
اغلب کمتر ترجمه شدهاند، برای برگرداندن به زبان فارسی برمیگزینند. برخی از این
آثار بهدلیل اینکه اطلاعات و دادههای بکری را برای اولینبار درباره جغرافیا و
تاریخ و زیست مردمان جنوب در اختیار مخاطبان مینهند، از اعتبار و اهمیت بالایی
برخوردارند. کتابهایی مثل سفرنامهها و خاطرات جهانگردان اروپایی به خاورمیانه و
ایران در دورههای مختلف تاریخی که معمولا در قالب سفرنامه رخ عیان کردهاند.
سیده فاطمه یاحسینی یکی از مترجمانی است که به تشویق پدر
مورخ خود؛ یعنی سیدقاسم یاحسینی به غور در سفرهنامههای خارجی روی آورده تا با
کندوکاو در آنها، اطلاعات بکر و دستهاولی را درباره تاریخ این اقلیم سالخورده بهدست
آورد و در این مسیر، موفق هم بوده؛ چراکه اطلاعات شگرف و تازهای را بهدست آورده
که برای تاریخ و فرهنگ این اقلیم بسیار مهم هستند. هرچند این ترجمهها، بار مالی
چندانی برای این مترجم جوان نداشته ولی او بر این باور است که «من رسالت خودم را اینگونه
تعریف کردهام که سراغ کارها و موضوعاتی بروم که دیگران تلاشی برای آن نمیکنند؛
اما اهمیت آنها واقعا زیاد بوده و هنگامی که کار به چاپ میرسد، افراد و محققان زیادی
آن را رفرنس خود قرار میدهند. به قول حضرت عیسی مسیح در انجیل: «باید از راهی رفت
که رهروان کمی دارد»! این جمله را من از دوران کودکی تا حالا، صدها بار از زبان
پدرم شنیدهام!»
خوشبختانه یکی از ترجمههای وی با عنوان «ایران در دوران
قحطی؛ روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت» که نخستین بار در سال 99 از سوی
انتشارات «شیرازه» راهی بازار کتاب شد، آنقدر با استقبال مواجه شده که در کمتر از
چهار سال، به چاپ پنجم رسیده است. خود وی، این کتاب را که گزارشی مفصل از سفر ویلیام
بریتل بنک، سفرنامهنویس انگلیسی به ایران در سال 1873 میلادی است، یکی از کارهای
موفقش میداند و در این باره پیش از این گفته است: «کتاب ایران در دوران قحطی با
استقبال خیلی خوب مواجه شده؛ بهطوری که از همه قشر و همه سن مخاطب داشته و دارد. برای مثال، نوجوانان
شانزده ساله و افراد هفتاد ساله کتاب را خواندنی توصیف کردند. یادم میآید یکی از
دوستان تعبیر جالبی داشت؛ میگفت: زمانی که سفرنامه را شروع کردم، گویی من نیز
چمدان خودم را بسته و با آقای بریتل بنک به جاهای مختلف سفر کردم. به گفته
مخاطبان، کتاب چنان خواندنی بوده که تا پاسی از شب بیدار ماندهاند تا آن را به پایان
برسانند.»
این اثر حاوی خاطرات سفرنامهنویس انگلیسی از ایران در دوره
قاجار است که قحطی بزرگی دامن کشور را گرفته و شرایط بغرنج و مرگباری را بر آن
حاکم کرده است. سیده فاطمه یاحسینی با نثری روان و وفادار به متن اولیه، این کتاب
کمحجم اما مملو از تصویرها و واقعیتهای تاریخی آن دوره را
ترجمه کرده است. این اثر دستمایه بسیاری از مورخان در پژوهشهای تاریخی مربوط به
دوران قاجار و منطقه جنوب کشور قرار گرفته است.
ناشر کتاب در معرفی بیشتر آن آورده است: «قحطی ایرانی در
سالهای 1917-1919 دورهای از گرسنگی و بیماری گسترده در ایران (ایران) تحت حکومت
قاجاریه در طول جنگ جهانی اول بود. قحطی در قلمرو ایران رخ داد که علیرغم اعلام بیطرفی
ایران اما اشغال شد. نیروهای امپراتوری بریتانیا، روسیه و عثمانی که اشغال آنها به
قحطی کمک کرد. تا کنون، تعداد کمی از مورخان درباره قحطی تحقیق کردهاند که آن را
به موضوعی نادرست در تاریخ مدرن تبدیل کرده است. این کتاب (ایران در دوره قحطی)
اثر «ویلیام بریتل بنک» یکی از معدود پژوهشهای انجام شده در این حوزه است.
تعداد افرادی که بین سالهای 1917 و 1919 به دلیل گرسنگی و
بیماریهایی از جمله وبا، طاعون و تیفوس و همچنین آنفولانزای 1918 جان خود را از
دست دادهاند، به طور متفاوت دو میلیون، شش میلیون و هشت تا 10 میلیون نفر ذکر شده
است.. عوامل مختلفی از جمله خشکسالیهای فصلی متوالی، تصرف و مصادره مواد غذایی
توسط ارتشهای اشغالگر، احتکار و سودجویی از جنگ باعث ایجاد قحطی شدهاند و به آن
کمک کردهاند.
در نوامبر 1915 قیمت یک خروار (100 کیلو) گندم پس از فروختن
کل انبار غله جنوب شرق استان سیستان، به بیست تومان افزایش یافت. نیروهای انگلیسی
سربازان روس تمام راههای شمال شرق استان خراسان را مسدود کردند و هرگونه انتقال
غلات به جز جادههایی که برای ارتش روسیه در نظر گرفته شده بود، ممنوع کردند.
درخواست حیوانات بارکش، قاطرها و شترها برای صنعت نفت خوزستان و نیروهای مسلح انگلیس
و روسیه، شبکه حمل و نقل کشور را با نابسامانی جدی مواجه کرد و توزیع مواد غذایی و
سایر کالاها را در سراسر کشور مختل کرد و عواقب فاجعهباری در پی داشت. در طول
جنگ، هزینه حمل و نقل غلات در بسیاری از مناطق ایران بیشتر از کاشت آن بود. همه اینها
شرایط زندگی فقرا را وحشتناکتر کرد…»
بیشک سفرنامههای جهانگردان خارجی به ایران هنوز هم یکی از
بهترین منابع مهم تاریخ معاصر ایران هستند؛ برخی از این سفرنامهها متناسب با نوع
نگاه یا دانش شخص جهانگرد، دربرگیرنده جزئیات و دقایق فراوانی هستند و برخی نیز
همانند کتاب «ایران در دوران قحطی؛ روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت» حاصل یک
سفر شتابزده در امتداد یک مسیر عمده و شناختهشده از جنوب به شمال ایران؛ اما
آنچه این گزارش را اهمیت میبخشد، تقارن آن با دورهای است که ایران را قحطی بزرگ
و سراسری فرا گرفته بود و در نتیجه افزوده شدن دادههایی چند در این زمینه بر
دانستههای موجود.
برای بیشتر ایرانیان، گرسنگی یا بدتر از آن، قحطی موضوعی
است که معمولاً در جاهای دیگر دنیا رخ مینماید. آنان حتی خبر ندارند که زمانی نهچندان
دور، ایران هم به گرسنگی و قحطی مبتلا شده است. بعد از سال 1325 شمسی که قحط اندکی
وجود داشته، ایرانیان گرسنگی گسترده دیگری را تجربه نکردهاند. ایرانیان زنده کمی
سالهای 1321 تا 1325 و قحطیهای آن زمان را به خاطر دارند؛ هنگامی که نان کمیاب،
گران و بیکیفیت شده بود.
پیش از سال 1325 قحط و گرسنگی در ایران دورهای بوده است. این
اتفاقها به طور معمول استانی و نه ملی و آن هم به علت نباریدن باران یا هجوم ملخها
میافتاده است. البته برخی از قحطیها در تمام کشور اتفاق میافتاده که شاید بدترین
آنها در سالهای اخیر، مربوط به قحطی بزرگ بین سالهای 1287 تا 1288 قمری باشد.
هزاران نفر نهتنها از گرسنگی، بلکه از بیماری ناشی از ضعف مردند. در واقع گرسنگی
باعث آسیبپذیری آنان در مقابل انواع بیماریها شده بود.
درباره این دوران منابع کمی به زبان فارسی وجود دارد که قحطی
بزرگ را شرح داده باشد. همین منابع اندک در دسترس هم حجم اندکی دارند؛ گاهی فقط
شعر هستند و هیچیک از آنها همه داستان را شرح نمیدهد. سفرنامههایی مانند سفرنامه ویلیام بریتل بنک به ایران در
سال 1873 میلادی که ترجمه فارسی آن در این کتاب ارائه شده است، گرچه ردی کمرنگ از
یک سفر شتابزده در امتداد یک مسیر عمده و شناختهشده، از جنوب به شمال ایران است
و حتی در مورد عنوان اصلیاش یعنی ایران در دوره قحطی بزرگ نیز ملاحظاتش گسترده نیست،
اما با توجه به کمبود داده و دانسته درباره تاریخ ایران در این مقطع طبیعتاً حتی
همین رد کمرنگ را نیز باید مغتنم دانست و در تلاش پررنگ کردن آن و دیگر ردهای
برجایمانده از تاریخ معاصر کشور.
یادآوری میشود، سیدهفاطمه یاحسینی، یکی از این مترجمان
علاقهمند به سفرنامههاست. وی دختر سیدقاسم یاحسینی، نویسنده و مورخ صاحبنام
جنوبی و متولد 1370 در بوشهر است. یاحسینی
به تشویق پدر و مادر از همان کودکی به زبان انگلیسی علاقهمند شد و در دوره دبیرستان
در کنار تحصیل در رشته ریاضی- فیزیک، موفق شد دیپلم زبان خود را بگیرد. وی سال 78
وارد دانشگاه خلیج فارس بوشهر و در رشته مدیریت صنعتی مشغول به تحصیل شد. در همین
دوران بود که نخستین ترجمههای خود را از انگلیسی به فارسی آغاز کرد.
یاحسینی، سال 1391 دوره کارشناسی را به پایان رساند؛ چون
شاگرد اول دانشگاه در رشته خودش بود، بدون کنکور در همین دانشگاه ادامه تحصیل داد.
او سال 1394 موفق به اخذ کارشناسیارشد در مدیریت صنعتی شد و دگرباره چون شاگرد
ممتاز رشته خود بود، اجازه پیدا کرد بدون کنکور، وارد دوره دکتری شود؛ اما چون
دانشگاه خلیج فارس در آن زمان، چنین مقطعی را برای این رشته تحصیلی نداشت، موفق به
گذراندن دوره دکتری نشد و به کار ترجمه کتاب و مقاله بهویژه سفرنامهها روی آورد.
سیدهفاطمه یاحسینی، تاکنون دو کتاب مستقل به نامهای «آنفولانزای 1918 در آمریکا
و ایران» و «ایران در دوران قحطی؛ روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت» و یک
کتاب هم با همکاری سیدقاسم یاحسینی (پدرش) به نام «راه شاهی و راه آهن بوشهر-
برازجان» و چندین مقاله منتشر کرده است. وی در حال حاضر سرگرم ترجمه یک سفرنامه دو
جلدی و 800 صفحهای از انگلیسی به فارسی است.
source