آرمان امروز_گروه اقتصادی: رئیسجمهور مسعود پزشکیان با انتقاد تند از نحوه تخصیص بودجه به برخی نهادها و سازمانها که به زعم وی خروجی ملموسی ندارند، خواستار اصلاح ساختاری در بودجهریزی شده است. او بسیار صریح چنین گفت: «کارمان شده این که فقط به یک مشت بنیاد و سازمان الکی که به هیچ دردی نمیخورند، پول بدهیم. به مسئولان گفتم آقایان! این بساط باید جمع شود.» او تأکید کرده که این روند نادرست باید خاتمه پیدا کند و منابع باید در جای بهتری هزینه شوند:«این پولها باید صرف نان مردم شود، … تا دلت بخواهد مؤسسات و بنیادهایی داریم که هیچ بروندادی ندارند، پول به اینها میدهیم. چرا باید به اینها پول بدهیم در حالی که معیشت مردم را نمیتوانیم تأمین کنیم؟»
با اشاره به ساختار رایج بودجهریزی سنتی در کشور، تأکید شد که باید به سمت «بودجهریزی عملیاتی» حرکت شود؛ به این معنا که تخصیص منابع بر مبنای عملکرد و اثربخشی باشد، نه صرفاً بهخاطر ردیفهای سال گذشته. در همین راستا بیان شد که: «معتقدم باید نظام پرداخت بر اساس عملکرد و اثربخشی، محور اصلی باشد.»
همچنین بازدیدهای سرزده از سازمان برنامه و بودجه و پیگیری تغییر مدل بودجهریزی به رویکرد عملیاتی، نشانهای از عزم جدی برای اصلاح ساختار موجود است.
اقتصاد ایران سالها با کسری عظیم بودجه مواجه است و برآوردها نشان میدهد این شکاف مالی در سالهای پیشرو ابعاد نگرانکنندهای خواهد داشت. چنین وضعیتی موجب فشار بر معیشت مردم و تمایل به چاپ پول یا استقراض شده است. در این شرایط، اصلاح بودجهریزی و حذف ردیفهایی که نتایج مشخصی عرضه نمیکنند ضرورتی اجتنابناپذیر به شمار میآید.
به گفته رئیس دولت، بسیاری از بنیادها و سازمانها حتی خروجی روشنی ندارند اما بودجههای کلان دریافت میکنند. در این میان، بخش قابل توجهی از منابع مالی صرف نهادهای فرهنگی و تبلیغاتی میشود، بیآنکه عملکرد آنها متناسب با بودجه دریافتی باشد. این در حالی است که فشارهای اقتصادی روزمره بر مردم، نیاز به بازنگری اساسی در شیوه تخصیص منابع را دوچندان کرده است.
بر اساس این نگاه، مسئله اصلی آن است که بسیاری از نهادها و سازمانها فاقد کارکرد قابل سنجش بوده و بودجههای سنگینی را بدون خروجی مشخص جذب میکنند. اصلاح ساختار بودجهریزی و حرکت به سمت تخصیص منابع بر اساس کارایی، میتواند ضمن جلوگیری از اتلاف منابع، راه را برای توجه بیشتر به معیشت مردم هموار کند. در نهایت، پرسش کلیدی همچنان پابرجاست: این نهادها چه دستاوردی در برابر هزینههای کلان خود داشتهاند و آیا ادامه این روند قابل توجیه است؟
source