Wp Header Logo 2510.png

نرگس کیانی: هادی مرزبان، کارگردان پیشکسوت تئاتر، هنرمندی که نامش یادآور نام یکی از قلل نمایشنامه‌نویسی ایران؛ اکبر رادی است، درگذشت. آن‌طور که در خبرها آمده است عوارض ابتدا به سرطان لوزالمعده بود که به زندگی سرشار از بازی، تمرین، اجرا و کارگردانی این هنرمند پایان داد.

در کارنامه کاری هادی مرزبان، بیش از هر نام دیگری به عنوان نمایشنامه‌نویس، نام اکبر رادی است که به چشم می‌خورد. نمایشنامه‌نویسی که در کنار بهرام بیضایی و غلامحسین ساعدی سه قله نمایشنامه‌نویسی ایران معاصر را می‌سازند. علاقه مرزبان به آثار رادی به حدی بود که آوردن نام یکی، به سرعت نام دیگری را به ذهن متبادر می‌کرد. اتفاقی که در مورد دیگر هنرمندان کمتر شاهدش هستیم و درواقع کمتر پیش می‌آید که دو هنرمند این‌گونه در ساخت یک زوج هنری موفقیت‌آمیز عمل کنند. هادی مرزبان در روزهای پایان عمرش در تدارک اجرای نمایش «پریزاد» نوشته سارا الهیان بود و می‌خواست آن را در سالن سنگلج روی صحنه ببرد که دست مرگ دستش را از جهان کوتاه کرد.

علاقه مرزبان به رادی، موجب حفظ ارتباط ما با یکی از قلل نمایشنامه‌نویسی شده بود

ایرج راد، هنرمند پیشکسوت و از دوستان و همکاران صمیمی و قدیمی هادی مرزبان در حالی که به نظر می‌رسد خود نیز حال چندان مساعدی ندارد، ساعتی پس از درگذشت او در گفت‌وگویی تلفنی به خبرآنلاین چنین می‌گوید: «سابقه دوستی و همکاری من و هادی مرزبان به سال ۱۳۴۷ در دانشگاه تهران برمی‌گردد. کارهای متعددی که ما با یکدیگر انجام دادیم چه در سینما و چه در تلویزیون و به خصوص در زمینه تئاتر بی‌شمار است. من حداقل در ۸ نمایش که هادی مرزبان براساس متون اکبر رادی روی صحنه برد به عنوان بازیگر حضور داشتم. به هر حال دوستی و همکاری ما دیرینه بود. آخرین نمایشی هم که با یکدیگر کار کردیم «باغ شب‌نمای ما» بود که در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت.»

راد در مورد علاقه وافر مرزبان به رادی هم توضیح می‌دهد: «او برای سال‌های سال با اکبر رادی ارتباط کاری مستمر داشت. علاقه هادی مرزبان به اکبر رادی و آثارش علاقه‌ای وافر بود. آثار اکبر رادی هم که مشخص است، جزو آثار بسیار ارزشمند تاریخ نمایشنامه‌نویسی ایران است و خود اکبر رادی هم که جزو نمایشنامه‌نویسان شاخص ایرانی. ضمن این که علاقه مرزبان به رادی موجب شده بود ارتباط ما با این قله نمایشنامه‌نویسی حفظ شود.»

هادی مرزبان به اکبر رادی، اکبر رادی به هادی مرزبان و تئاتر ایران به دو نفر مدیون است  

ایوب آقاخانی هم در مقام بازیگر (سه مرتبه) و هم‌ در مقام نمایشنامه‌نویس (یک مرتبه) با هادی مرزبان همکاری داشته است. حضور او روی صحنه نمایش‌های مرزبان به بازی در «هاملت با سالاد فصل»، «شب روی سنگفرش خیس» و «بازار عاشقان» برمی‌گردد و در مقام نمایشنامه‌نویس به اجرای مرزبان از نمایشنامه او؛ «مومیا».

آقاخانی با توجه به این تجربه چهارگانه به خبرآنلاین می‌گوید: «واقعیت این است که هادی مرزبان زندگی هنری‌اش را، وقف اکبر رادی کرد. البته این از دید من، که ماجرا را از حاشیه و از کنار، می‌دیدم صرفا به یک دلیل نبود. او به آثار اکبر رادی علاقه‌ای قلبی داشت. پس با روی صحنه بردن نمایشنامه‌هایش، در شکل درونی، به علاقه قلبی‌ خود پاسخ می‌داد و در شکل بیرونی امری بسیار مهم را هدایت می‌کرد. امری که می‌توان این‌گونه تحلیلش کرد؛ تذکر نقش موثر اکبر رادی در تاریخ ادبیات نمایشی ایران و تاریخ تئاتر ایران. با این حساب، کارنامه هادی مرزبان به عنوان کارگردان، بیش از هر چیز، مختص اجرای نمایشنامه‌های اکبر رادی بود. اگرچه هر به چند گاه، کاری از نمایشنامه‌نویسان دیگر را نیز روی صحنه می‌برد. ازجمله نمایشنامه «مومیا»ی مرا. همین‌جا باید اشاره کنم علاقه اکبر رادی به نمایشنامه من برای کارگردانی، به قول خودش بیشتر به این دلیل بود که این متن جهانی نزدیک به جهان رادی داشت و به اصطلاح نمایشنامه‌ای رادی‌وار با رویکردی به‌روزتر و متناسب با شرایط و فرم امروز بود. در نتیجه من، حتی زمانی که در مقام نمایشنامه‌نویس، از سعادت کار با مرزبان برخوردار شدم به دلیل علاقه مرزبان به رادی بود. البته که من از این نکته نه تنها ناراحت نبودم که خوشحال هم بودم. درواقع این که مرزبان در تصور خود، نمایشنامه مرا نزدیک به نمایشنامه‌های اکبر رادی دید برایم افتخار است.»

 آقاخانی ادامه می‌دهد: «القصه، فارغ از این که آیا خوانش هادی مرزبان از نمایشنامه‌های اکبر رادی خوانش‌هایی تام‌وتمام بود یا نه، درست بود یا نه و تمام سوالاتی از این قبیل که می‌توان پرسید، هادی مرزبان موجب شد نام اکبر رادی هر از گاهی در تئاتر معاصر کشورمان به گوش برسد. با این حساب هر وقت گفته می‌شود اکبر رادی، ناخودآگاه نام هادی مرزبان به ذهن متبادر می‌شود و هر وقت گفته می‌شود هادی مرزبان، نام اکبر رادی. فراموش نکنید ساختن یک زوج هنری که سال‌هاست در تئاتر کشور ما فراموش شده است کاری بود که هادی مرزبان به خوبی، با مداومت و استمرار موفق به انجام آن شد. با این حساب فارغ از پاسخ‌های احتمالی سوالاتی که اشاره کردم، خوانش هادی مرزبان از اکبر رادی، بسیار شریف و بسیار دقیق و بسیار ارزشمند بود و با هیچ قلم منتقدانه‌ای قابل خط زدن نیست. در پایان این که معتقدم هم هادی مرزبان به اکبر رادی و هم اکبر رادی به هادی مرزبان و هم تئاتر ایران به این دو نفر مدیون است.»  

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر در مورد اجرای هادی مرزبان، از نمایشنامه «مومیا» هم توضیح می‌دهد: «او نمایشنامه را با وسواس بسیار می‌خواند و ما ساعت‌های طولانی به صورت تلفنی یا حضوری با یکدیگر گپ می‌زدیم. مرزبان گهگاه نیز از در مشورت وارد می‌شد، هرچند با توجه به ویژگی‌های کارش هنگام کارگردانی در نهایت این من بود که آن‌چه را او می‌گفت می‌پذیرفتم. ضمن این که اجراهای هادی مرزبان، اساسا اجراهایی بودند که کمی دورتر از متن می‌ایستادند. درواقع اجرا به «خوانش شخصی او از متن» نزدیک‌تر بود تا به آن‌چه روی کاغذ آمده بود. البته که من این را یک امتیاز و تعریف منطقی از کارگردانی تصور می‌کنم.»

آقاخانی در مورد ویژگی‌های هادی مرزبانِ کارگردان هم می‌گوید: «هادی مرزبان به نسبت کارگردان سختی بود و این به بزرگ‌ترین ویژگی‌اش حین کار برمی‌گشت. مرزبان پیش از جلسه اول تمرین، اجرای نهایی به طور کامل در ذهنش تصور می‌کرد. این کاری است که من شخصا به عنوان کارگردان انجام نمی‌دهم ولی او انجام می‌داد. یعنی تمرین را با یک نمایش آماده در ذهن شروع می‌کرد و تو به عنوان بازیگر، به هیچ قیمتی نمی‌توانستی از مسیری که او برایت طراحی کرده می‌کرد تخطی کنی. در واقع تو به سرباز ارتشی تبدیل می‌شدی که باید با سرعتی مشخص، با تعداد گلوله‌ای معین و با رد کردن موانعی پیش‌بینی‌شده به مقصدی می‌رسیدی که برایت تعیین شده بود. ضمن این که به هیچ عنوان نمی‌توانستی او را از انجام آن‌چه می خواست منصرف کنی یا نظرش را تغییر دهی. همین‌جا باید اشاره کنم که من زبان هادی مرزبان را پیدا کرده بودم و ضمن این که می‌توانستم سرباز خوب ارتشش باشم، می‌توانستم سلیقه خودم را هم در راهبری نقش اعمال کنم. به نحوی که از قاعده‌ها و پروتکل‌های این فرمانده لشکر نیز تخطی نکرده باشم. بدون آن که بخواهم خودستایی کنم باید بگویم این را هر بازیگری نمی‌توانست در محضر هادی مرزبان انجام دهد.»

ایوب آقاخانی در پایان می افزاید: «هادی مرزبان، زبانی خاصی داشت که هر کسی نمی‌توانست متوجه آن شود. به خصوص در روزگاری که ظاهرا عمر مناسباتی چون تمرین‌های طولانی و نظم و انظباط و تمرکز و.. در تئاتر به سر آمده است. اما او تا آخرین کارش به همان شیوه‌ای عمل کرد که بلد بود و از اصولش کوتاه نیامد. صادقانه بخواهم بگویم، با تمام احترامی که برای قایلم، کار با هادی مرزبان با این اسلوب و اصول، اصلا کار ساده‌ای نبود. البته که من همیشه در یادکرد از این مرد بزرگ، در کلاس‌هایم و… بارها گفته‌ام که کارگردانی تئاتر اصولا از مدیریت شروع می‌شود او یکی از مدیرترین کارگردانانی بود که در تمام طول کار حرفه‌ای‌ام شناختم و از این بابت ستایش‌گرش هستم. به عقیده من، نسل ایشان و امثال ایشان، با ترک کردن ما، در کویری بدون قطب‌نما رهای‌مان می‌کنند و این‌گونه است که هر کسی آرام‌آرام به سمت قبله خود حرکت می‌کند. اتفاقی که تصویر اولیه آن، تشتتی است که در تئاتر یک دهه گذشته می‌بینم و متاسفانه به نظر می‌رسد راه درمانی هم برایش وجود ندارد. پس علی‌الظاهر ناگزیریم مسیرمان را در این آشفتگی به تنهایی پیدا کنیم بدون قطب‌نماهایی مثل هادی مرزبان.»

هادی مرزبان؛ قطب‌نمایی در دل کویر/ کارگردانی هم‌چون فرمانده ارتش که هدایت بازیگر برایش مثل هدایت سرباز بود  

 «خانمچه و مهتابی»؛ کاری که برای سیروس همتی، کاری پربرکت بود

سیروس همتی، کارگردان و بازیگر نیز با بیان این که اولین همکاری‌اش با هادی مرزبان در نمایش «دزدآب» اتفاق افتاد، در گفت‌وگو با خبرآنلاین ادامه می‌دهد: «این نمایش فرصتی را برای من فراهم کرد تا هر آن‌چه در چنته داشتم به منصه ظهور برسانم و به قولی، خود را به کارگردان اثر؛ هادی مرزبان اثبات کنم. آن نمایشِ هادی مرزبان اما که به اصطلاح برای من برکت بسیار داشت و موجب دیده شدنم شد نمایش «خانمچه و مهتابی» بود. «خانمچه و مهتابی» دو مرتبه اجرا و موجب شکل‌گیری اتفاقی بهتر از پیش برای من شد. به عنوان مثال منوچهر هادی بعد از دیدن این نمایش بود که مرا برای بازی در سریال «خداحافظ بچه» انتخاب کرد. ضمن این که من برای بازی در این نمایش، کاندید بازیگری هم شدم. در نتیجه من مرهون و مدیون همه عزیزانی هستم که دستم را گرفتند و بیش از همه مدیون و مرهون استاد هادی مرزبان.»

سیروس همتی با اشاره به این که «هادی مرزبان، یکی از سردم‌داران تئاتر ایرانی ناب بود»، می‌افزاید: «با احترام به اساتید بهرام بیضایی و غلامحسین ساعدی، هادی مرزبان و اکبر رادی از رابطه‌ای دیرینه با یکدیگر برخوردار بودند و چه چیزی بهتر از این. رابطه‌ای مانند رابطه زنده‌یاد آتیلا پسیانی و محمد چرمشیر. تعامل میان زنده‌یادان اکبر رادی و هادی مرزبان، تعاملی بود که من نیز شاهدش بودم و چه بسا اکبر رادی همواره از اجرای آن دست نمایشنامه‌هایش که توسط هادی مرزبان روی صحنه می‌رفت نسبت به اجرای دیگر کارگردانان از آثار، احساس رضایت بیشتری داشت.

سیروس همتی قرار بود در آخرین نمایش هادی مرزبان، «پریزاد»، نقشی را بازی کند که می‌گوید بسیار از خودش دور بود با این وجود بازی در آن را پذیرفت. همتی با اشاره به این نکته می‌گوید: «من رفتم که این همکاری مجدد دوباره شکل بگیرد اما متاسفانه مرگ امان نداد. هرچند می‌دانم که همین حالا، حی و حاضر بالای سرم است.»

مراسم تشییع پیکر این هنرمند، ساعت ۹:۳۰ روز سه‌شنبه چهارم آذرماه برگزار می‌شود و پیکر او از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشییع خواهد شد.

هادی مرزبان؛ قطب‌نمایی در دل کویر/ کارگردانی هم‌چون فرمانده ارتش که هدایت بازیگر برایش مثل هدایت سرباز بود  

 ۲۴۲۲۴۲

source

einiat.ir

توسط einiat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *