یک. فضای ما با رژیم صهیونیستی به سمت تشدید تنش پیش میرود. ما بههرحال، امکان ندارد از نقض حاکمیت سرزمینی و ملی خود و شهادت ۵ نفر از هموطنان در اثر تعرض رژیم صهیونی بگذریم. عدم واکنش نهتنها گزینه روی میز نیست، بلکه اساسا گزینه نیست.
دو. ما ممکن است در تشدید تنش و بالا گرفتن تبادل آتش آسیبپذیر باشیم، اما بیایید کار را از سوی مقابل هم ببینیم. رژیم اشغالگر از ابتدای تأسیس ننگین در ۱۹۴۸ تا به امروز، هیچ سالی بهدشواری امسال نداشته است. جنگ فرسایشی طولانی، دریافت ضربات متعدد حداقل از پنج جبهه، مهاجرت معکوس، تخلیه شهرهای شمالی، زمینگیر شدن اقتصاد و ناآرامیها و اختلافات داخلی ازجمله چالشهای اساسی رژیم در این یک سال بوده است. برخورد سخت و طاقتفرسای ایران با رژیم، از دایره تابوتوان آن خارج است.
سه. رژیم اشغالگر همچون گربهای است که اگر در گوشهای تنها بیفتد ممکن است علیرغم ترسهایش، چنگ هم بزند. این یعنی باید آمادگی داشت که هرقدر اسرائیل به پایان نزدیکتر شود، وحشیتر و جنایتکارتر میشود. بنابراین، سیاست تنظیم و تعادل تنش، کارگر نیست و بهعکس، تشدید تنش و بالا رفتن سطح درگیری، نشانی بر زوال این رژیم است.
چهار. باید هر کنش اسرائیل علیه ایران را بدون شک و تردید با پاسخ همراه کرد. وعدههای ما صادق بودهاند و باید صادق بمانند.
پنج. باید به وعدههای خدا اعتماد کرد. ما در شرایطی هستیم که تا همین چند روز قبل، صهیونیستها هر شب در موردحمله شبانه به ایران تهدید میکردند. همینکه هشدارهای جدی مسئولان ما شروع شد، تهدیدات آنها هم فروکش کرد. اگر با رژیم صهیونیستی از موضع قدرت و فشار وارد نشویم، صهیونیستها دچار خطای محاسباتی میشوند و حتی ممکن است بازهم علیه ایران اقدامی کنند. ما باید برای صلح، بجنگیم اگرنه کوتاه آمدن و از در صلح و صفا وارد شدن با دشمنان بشریت، آخرش جنگ است.
source